تاریخ ایران

تاریخ ایران

 

زشیر شتر خوردن و سوسمار عرب رابه جایی رسیدست کار که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

5 دی

 

وز آن پس به بلخ اندر آمد سپاه
جهان شد ز تاراج و کشتن تباه

نهادن سر سوی آتشکده
بدان کاخ و ایوان زر آزده

همه زند و وِستا برافروختند
بسی کاخ و ایوان همی سوختند

در آن هیربد بود و هشتاد مرد
زبانشان ز یزدان پر از یاد کرد

ز خونشان به مرد آتش زرد هشت
ندانم که چرا هیربد را بکشت

 

۵ دی سالروز درگذشت اشو زرتشت اندوه باد...

+ نوشته شده در  89/10/04ساعت 20:36  توسط امیر حسین  |  30 نظر


شب چله خجسته باد.

شب چله بزرگ و زاده شدن میترا خجسته باد.

یلدا واژه ای سریانی است به معنای میلاد و تولد. این را دهخدا می گوید. همه چیز از ایران و آیین مهر و جشن ظهور میترا آغاز می شود که در گردشی به وسعت کل تاریخ ، دوبار به ایران بازگشته است. به روایتی، یلدا، روز تولد میترا و مسیح است اما شهرت این شب در ادبیات به دلیل همان طولانی ترین شب سال بودن آن است. در این بلندترین شب سال، افراد دور و نزدیک خانواده در منزل بزرگان قوم گرد آمده ، با خوردن آجیل و میوه شب را به شادی می گذرانند. از دیرباز، یکی دو روز پیش از فرا رسیدن شب چله ، مردهای جوان، خوانچه های آراسته میوه را به منزل نامزدهای خود فرستاده ، خود به میهمانی خانه عروس می رفتند. خانواده دختر نیز لباس و پارچه نبریده ای به جای آن هدیه می فرستادند. اولین اشاره ها به مراسم یلدا مربوط به دوران پیش از زرتشت است یعنی شب زاده شدن ایزد مهر. ایزدی که خورشید گردونه اوست. هنگام رواج آیین مهر در اروپا، مراسم شب یلدا با شکوه هرچه تمامتر برگزار می شد. هنگامی که مسیحیت از کشتار بی رحمانه پیروان مهر، در اروپا رواج یافت، اولیای دین پی بردند که برانداختن برخی سنتها و آیین ها مهر غیر ممکن است. از این رو شب میلاد ایزدمهر را به میلاد مسیح در 25 دسامبر بدل کردند. فاصله مختصری که میان این دو جشن وجود دارد، حاصل اشتباه در محاسبه تقویم است. در حقیقت میلاد مسیح همان شب یلدای پیروان مهر است که در ایران نیز گرامی داشت آن با رواج دین زرتشت از میان نرفته ، هنوز نیز مردم آن را بزرگ می دارند. رومیان نیز این شب را ناتالیس انویکتوس یعنی روز تولد مهر شکست ناپذیر می نامند و آن را گرامی می دارند.

 

+ نوشته شده در  89/09/29ساعت 19:10  توسط امیر حسین  |  5 نظر


آمریکای استعمارگر...

نیروی دریایی آمریکا رسمن نام شاخاب(خلیج) پارس را به نام نادرست شاخاب ت ا ز ی تغییر داد...

+ نوشته شده در  89/09/12ساعت 12:29  توسط امیر حسین  |  4 نظر


افسوس

چین در بازگشایی بازی های آسیایی شاخاب (خلیج) پارس را شاخاب ت ا ز ی خواند!!!!!!!


از همه دوستانی که درباره نبود من پرسیده بودند سپاسگزارم و از همه تان به دلیل پاسخ ندادن پوزش میخواهم.به دلیل سرعت پایین اینترنت (تارکده) در شهری که تحصیل میکنم توانا به رسیدگی کامل به این تارنما نیستم اما با یاری پروردگار درتلاش برای گذاشتن مطالب مفید هستم.

+ نوشته شده در  89/08/23ساعت 19:32  توسط امیر حسین  |  4 نظر


روز کوروش

۷ آبان بزرگداشت کوروش بزرگ شاد باد.

+ نوشته شده در  89/08/07ساعت 11:19  توسط امیر حسین  |  نظر بدهید


مهرگان

۱۰ مهر جشن مهرگان خجسته باد.

+ نوشته شده در  89/07/10ساعت 19:15  توسط امیر حسین  |  یک نظر


منشور کوروش بزرگ

 

در جهان فرمان کوروش، اولین منشور بود

سر به تعظیمش، سراسر بابل و آشور بود

سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد

پشت بخت النصر راسائیده و بر خاک کرد

ما از اسلاف همان خونیم و از آن ریشه ایم

پاسدار نام پاک پارس تا همیشه ایم.

 

 

امروز ۱۹ شهریور ۸۹ منشور حقوق بشر کوروش بزرگ برای ۴ ماه به ایران آمد.

+ نوشته شده در  89/06/19ساعت 15:45  توسط امیر حسین  |  46 نظر


روز داروسازی خجسته باد.

پنجم شهریور ماه

زادروز دانشمند گرامی محمدبن زکریای رازی

و

روز داروسازی

بر جامعه داروسازی خجسته باد.

 

با وجود بوی ویژه‏اش، با وجود قِدمت حضورش، جان میلیون‏ها انسان را تضمین کرده است!

بیمارستانی نیست که هوایش آکنده از عطر یادمان «رازی» و «الکل» نباشد! آری! «اَلْکُلّ»؛ مختصر و مفید، بی‏هیچ پسوند و پیشوندی! همه آن‏چه باید باشد! مثل یک نهال نوظهور سرو، سرور و شادی را به خطه «ری» هدیه کرده بود!

آب و هوای ری، با وجود باغ‏ها و بوستان‏ها، چشمه‏ها و قنات‏های زیبا، همچون بهشتی برایش جلوه می‏نمود.

هر کوچه و باغ، مثل کتابی قطور از خاطرات او بود؛ خاطرات کودکی، نوجوانی، و حتی اوج نام‏آوری و آوازه تاریخی‏اش!

دلش، کم کم، با نور «علم» آراسته می‏شد و او را مجذوب تمام آینه‏های معرفت کرده بود. گاهی به موسیقی دل می‏باخت و گاهی به ادب و ریاضیّات!

 


ادامه مطلب

+ نوشته شده در  89/06/04ساعت 18:44  توسط امیر حسین  |  27 نظر


تجاوز روس و انگلیس

سوم شهریور (1320)

سالگرد اشغال ایران به دست متجاوزان اندوه باد.

درود بر روح شهیدان آن روز 

 

نمانیم کین بوم ویران کنند 

همی غارت از شهر ایران کنند

نخوانند بر ما کسی آفرین

چو ویران بود بوم ایران زمین

دریغ است ایران که ویران شود

کنام پلنگان و شیران شود.

 

+ نوشته شده در  89/06/02ساعت 15:57  توسط امیر حسین  |  5 نظر


مجلس 104 ساله شد...

 

چهاردهم امرداد سالروز پیروزی جنبش مشروطه

خجسته باد.

 

نام جاوید وطن
صبح امید وطن
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
وطن ای هستی من
شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
که هم آواز تو منم
همه‌ی جان و تنم
وطنم وطنم وطنم وطنم 
بشنو سوز سخنم
که نواگر این چمنم
همه‌ی جان و تنم
وطنم وطنم وطنم وطنم
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان

+ نوشته شده در  89/05/13ساعت 19:38  توسط امیر حسین  |  21 نظر


پاینده باد ایران

پوینده باد ایرانی

جاوید مرز پر گهر



با درود فراوان بر بازدید کنندگان گرامی... هم میهنان ارجمند لطفا از این پس از من پیرامون نبودن نوشتار درباره جشن های باستانی گله نکنید زیرا با مراجعه به آرشیو تارنما در سال 85 و 86 به نوشتارهایی پیرامون جشن ها دست خواهید یافت... ننوشتن من درباره جشن ها دلیل بر بی اهمیتی آنها نیست و صرفا برای پیشگیری از مطالب تکراریست.



تاریخ مصور

 

عکسی منتشرنشده از خاتمی و حجازی در نماز جمعه

مراسم خاکسپاری احسان نراقی

بنی‌صدر، فروهر و میرسلیم در زورخانه

مدرس در دولت موقت

  •  
  •  
  •  
  •  

از دیگر رسانه ها

 

خاطرات انواری از هاشمی در زندان: تا وقتی بود هیچ کس خرج نمی‌کرد

رسول جعفریان: امام از صفویه دفاع نکرد/ آیت مسیر را از مصدق به کاشانی تغییر داد

خاطرات صادق طباطبایی از فراز و فرودهای انجمن‌های اسلامی دانشجویان خارج از کشور

تکمیل‌ همایون: جعفر شهری روایتگر مردم کوچه و بازار بود

حسین مرعشی: حق نداشتیم مخالفان امام را حذف کنیم/ پیغمبر دزدان به جدم نامه نوشت

رئیس انجمن جراحان عروق: بیماری سرطان امام را به موقع تشخیص ندادیم

گفت‌و‌گوی منتشرنشده با احسان نراقی: دربار از من متنفر بود/ جزو اعدامی‌ها نبودم

گاز خردل هنوز در حلبچه قربانی می‌گیرد/ تلاش برای شناسایی تامین‌کنندگان مواد شیمیایی

آیت‌الله خمینی چگونه ملقب به «امام» شد؟

هاشمی رفسنجانی: ختم جنگ حرکتی ضد افراطی بود/ اوایل انقلاب مترو را لوکس می‌دانستند

 

دفتر خاطرات

 

در اینجا حمام پیدا نکرده‌ام

یک روز گشت و گذار ناصرالدین شاه در لندن

تاریخ جهان

 

اسپیلبرگ کدام لینکلن را به تصویر می‌کشد؟/ نامزد راه‌آهن و رییس‌جمهور ریل‌شکن

بریتانیا مخالف دادگاه نورنبرگ بود/ محاکمه نکنید، بکشیدشان

انتقاد نخست‌وزیر روسیه از جنایات استالین

·        

زمانۀ نامُراد یک سوسیالیست خداپرست/ کاظم سامی؛ عدالتخواهی که تنها ماند

 

·        

احسان نراقی؛ آینه‌دار سکندر شاه/ آنچه خود داشت و در طمع خام دید

 

·        

مشاوره‌هایی که شنیده نشد/ نگاهی به زندگی و زمانه احسان نراقی

 

زندانی که قصر شاه بود و موزه شد

 

در بندهای زندان قصر

 

زندانیانی که خوش بودند و دلتنگ زندان شدند
گشت و گذاری در زندان قصر با محمدعلی عمویی

عزت‌الله سحابی پرسید: پیش آمده دلت برای زندان تنگ شود؟...انواری می‌گفت: زندان را باید مثل زولبیا خورد...آیت‌الله منتظری گفت: مگر در زندان تخت داشتیم؟

۱۰ زندان تاریخی و مشهور جهان/ چه بر سر قلعه بردگان و بندر مجرمان و جزیره مبارزان سیاسی آمد؟

سامان صفرزائی

زندان مخوف تول سلنگ تبدیل به موزه‌‌ای تاریخی و یادواره‌ای از اقدامات خمرهای سرخ در کامبوج شده است...برای بردگان در قلعه المینا عادی شده بود که در سلولی همراه با ۲۰۰ نفر دیگر حبس شوند و به قدری درهم فشرده باشند که جای کافی برای دراز کشیدن وجود نداشته باشد...زندانی که ماندلا در آن محبوس بوده، امروزه یک مقصد گردشگری است...آلکاتراز در جزیره‌ای سنگی ساخته شده و آب‌های بسیار سرد لنگرگاه سان‌فرانسیسکو آن را احاطه کرده است. چنین وضعیتی قابلیت فرار از زندان را از اذهان دور می‌کرد.

گفت‌و‌گوی تاریخ ایرانی با رئیس زندان قصر در دهه ۴۰: یک ماه در زندان انفرادی بودم

مهسا جزینی

هویدا را به زندان شمارۀ یک قصر بردم...به طالقانی و بازرگان و دکتر سحابی شبی که از برازجان به زندان قصر برگشتند گفتم حواستان جمع باشد، اینجا در بند شما میکروفن و ضبط‌ صوت کار گذاشته‌اند...یکی از گرفتاری‌های ما نامه‌نگاری زندانیان سیاسی بود. یکی از سوال‌هایی که در آن ۲۹ روز بازداشت از من شد این بود که این نامه‌ها چطور خارج شده است...گفتم سعی من این بوده که دشمنان مملکتم را کم کنم...سحابی و بازرگان به حسن رفتار من شهادت داده‌اند...هاشمی رفسنجانی رفتارشان خیلی متین و اهل مطالعه بودند.

رد پای ادبیات در زندان قصر/ عجایب شهر پر شوری است این قصر قجر

فرزانه ابراهیم‌زاده

«ورق‌پاره‌های زندان» بزرگ علوی، «در حیاط کوچک پاییز» اخوان ثالث، «کلیدر» دولت‌آبادی و «مرگ نازلی» شاملو در زندان قصر نوشته شدند...پزشکیار زندان قصر گفته که فرخی یزدی شعرهای خود را بلند بلند می‌خواند، شاید کسی آن‌ها را خاطر بسپارد و روی دیوار زندان می‌نوشت...شاملو که همزمان با اخوان ثالث به زندان افتاده بود بعد‌ها نقل کرد که ماموران زندان به دلیل آنکه پدرش رتبه سیاسی داشت او را شکنجه نمی‌کردند و به جایش اخوان را به سختی کتک می‌زدند. شاملو اشعار «مرگ نازلی» و «از عمو‌هایت» را در زندان قصر نوشت.

مهرآیین در گفت‌وگو با تاریخ ایرانی: تبدیل زندان به موزه، دیدنی کردن نادیده‌هاست

زینب صفری

در گفتمان دینی اساسا با چیزی به نام زندان بیرونی مواجه نیستیم...در دوره سازندگی نهاد زندان از یک روایت سیاسی- انقلابی تبدیل به یک روایت اجتماعی می‌شود. در این روایت اجتماعی نهاد زندان بیشتر جایی است برای نگه داشتن کسانی که از نظم اجتماعی عینی توسعه بیرون می‌زنند...شهر نباید نمود فضاهایی باشد که به لحاظ نمادین بیانگر ابعاد منفی حیات اجتماعی مثل زندان هستند. بنابراین با تحول در نگاه شهرسازی به این نتیجه می‌رسیم که این نهاد‌ها باید به بیرون از شهر منتقل شوند.

زندان؟ موزه؟ ننگ؟ خاطره؟/ بازداشتگاه‌های شوروی، یادمان قربانیان سرکوب‌های سیاسی شدند

آبتین گلکار

آنا آخماتوا، شاعر مشهور روس وصیت کرده بود اگر زمانی تصمیم به ساخت مجسمهٔ او بگیرند، آن را نه در زادگاهش و نه در کنار دریا، بلکه در پای دیوار زندان صلیب‌ها بسازند...یکی از پرطرفدار‌ترین بخش‌های موزه اشیا و وسایل ممنوعه‌ای است که زندانیان از نان، چوب و مقوا ساخته‌اند و در جریان تفتیش‌ از سلول‌ها پیدا شده است...بنای یادبود «قربانیان سرکوب‌های سیاسی» به شکل دو مجسمهٔ ابوالهول برافراشته شده است. آن نیمرخ این دو مجسمه که رو به زندان دارد، همانند جمجمه‌ای عریان است.

گفت‌وگو با شاهرخ ولی‌‌زاده، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه اهواز: عصر زندان‌های خشن پلیسی گذشته است

مجید یوسفی

اگر در جوامع کهن زندان تنها به مفهوم نگهداری و حبس بود، اینک تلاش می‌شود در زمان حبس آموزش‌های لازم به فرد داده شود که زندانی پس از بازگشت به جامعه تا حد امکان اصلاح شده باشد... سرعت تحولات اجتماعی به گونه‌ای است که می‌توانیم به شکل دیگری افراد ناهنجار را به واقعیت‌های موجود زندگی امروز آگاه سازیم...ما در زندان دنبال ریشه‌کن کردن افکار و اندیشه‌هایی هستیم که مستعد جرم‌های سنگین‌تر هستند. یکی از این مفاهیم مجازات‌های جایگزین است.

گفت‌وگوی تاریخ ایرانی با جعفر شجونی: مغز رئیس زندان سیاسی قصر را گربه خورد

زینب صفری

با رهبران نهضت آزادی در زندان کنار می‌آمدیم...قدرت ما از زندانبان‌ها بیشتر بود...نوشته‌های شش هزار زندانی را با کامیون بردند و آتش زدند...همیشه رختخوابم در زندان پهن بود. تا بیرون می‌رفتم، دکتر سحابی آن را جمع می‌کرد...سال ۵۳ سرهنگ زمانی که رئیس زندانیان سیاسی قصر بود، از بلندگوی زندان اعلام کرد که از فردا صبح کسی حق ندارد نماز بخواند...گفتم این حجتی کرمانی را آنقدر بزن تا بمیرد. من جاسوسی نمی‌کنم...خلخالی در پشت‌بام‌‌ مدرسه علوی، حکم اعدام سرهنگ زمانی را صادر کرد.

بسته‌نگار در گفت‌وگو با تاریخ ایرانی: تقسیم میوه با بازرگان و پاک کردن سبزی با طالقانی بود

مهسا جزینی

آن زندان اصلی قصر که تاریخ مجسم صد سال ایران و بند سیاسی‌ها بود، نابود شده است...زندان یک دانشگاه بود...از زندان برای نهضت آزادی‌بخش فلسطین پول فرستادیم... ماموران زندان بخشی از روزنامه‌ که خبر فوت دکتر مصدق منتشر شده بود را از قبل بریده بودند...مهندس سحابی مسئول اعتصاب غذای زندانیان شد...لباس زندان زرد راه‌راه بود که ما نمی‌پوشیدیم...آقای طالقانی در زندان رادیو‌های خارجی را گوش می‌کرد...جشن ۲۸ مرداد را در زندان به هم ریختیم...ناطق نوری پای سخنرانی‌های طالقانی و بازرگان و سحابی می‌نشست.

گفت‌وگو با نویسندۀ کتاب «دیوارنوشته‌های زندان قصر»: بند زنان تخریب شد

همراه با تصاویری از دیوارنوشته‌های زندانیان

یک نفر روی دیوار نوشته بود: «دنیا را نگه دارید، من می‌خواهم پیاده شوم!» یا یک جمله دیگر این بود که «آزادی شلوغ است!»...این متن‌هایی که روی دیوار‌ها نوشته و این تصاویری که نقاشی شده‌اند، به این امید ثبت شده که خوانده و دیده شوند، تا اعتراضی را بیان کنند، تا خاطره‌ای بگویند یا درددلی کنند. این آینه احساسات هزاران آدمی است که هر یک به دلیلی سر از این سلول‌ها درآوردند و مدتی را در آن گذراندند...چرا هیچکس به فکر حفظ این میراث نیست؟...حدود ۶، ۷ ساعت از زندان قصر فیلم گرفتم.

عشرتکده قجری که زندان پهلوی شد/ قصر نفرین شده

فرزانه ابراهیم‌زاده

قصری که خشت اولش را دومین شاه قاجار به زمین گذاشت، تبدیل به نخستین زندان نظمیۀ رضاشاه پهلوی شد. قصری که ۴۰۰ هزار تومان صرف ساخت آن شد...ساخت این قصر دو سال زمان برد و بهترین معمارهای تهران در آن زمان روی آن کار کردند...این ساختمان از معدود بناهای فاقد پنجره‌های بیرونی بود و از این جهت بیشتر از آنکه به یک کاخ پادشاهی شبیه باشد، به یک قلعه نظامی شباهت داشت...این قصر در دوره ناصرالدین شاه قاجار از رونق افتاد...نخستین زندانی‌ قصر، سرتیپ درگاهی رئیس نظمیه بود.

روزنگار

 

22 آذر

|

سهیلی در سمت نخست‌وزیری ابقا شد

21 آذر

|

پیشه‌وری خودمختاری آذربایجان را اعلام کرد

20 آذر

کاغذ اخبار

 

ضوابط تکثیر و توزیع نوارهای ویدئو و کاست اعلام شد

۲ مهر ۱۳۶۰

پاورقی

 

ایرانی میهن‌پرست – ۳۸

جدال نفتی  

 

۱۳۰۹

 

خاطرات یک گروگان سفارت آمریکا

دانشجویان می‌خواستند یکی دو روز در سفارت بمانند

بانکدارهای آمریکایی آزادی ما را عقب انداختند

خبر آزادی‌مان را از پزشکان الجزایری شنیدم

معمای تقی‌زاده

پاسخ مهرزاد بروجردی به دو پرسش تاریخ ایرانی: تقی‌زاده به دنبال مدرن‌سازی روح جامعه ایران بود

پاسخ‌ همایون کاتوزیان به پرسش‌های تاریخ ایرانی: تقی‌زاده فراماسون بود

تورج اتابکی در گفت‌وگو با تاریخ ایرانی: تقی‌زاده پیرو وفادار تجدد آمرانه‌ بود

خاطرات سفیر بریتانیا در تهران (۵۳-۱۳۵۰)

ما طرفدار شاه نبودیم

محمد خاتمی شجاع و حیرت‌انگیز بود

شاه می‌گفت برو یک حزب مخالف راه بنداز

آدم‌سوزی در سینما رکس

عامل آتش‌سوزی سینما رکس؛ از اقرار در خانه تا اعتراف در دادگاه/ کبریت را من کشیدم!

گفت‌وگوی تاریخ ایرانی با موسوی تبریزی: آتش‌سوزی سینما رکس کار ساواک بود

گوزن‌هایی که در آتش رکس سوختند- محمد عیدانی، استاد دانشکده هنر دانشگاه ملبورن استرالیا

صفحه نخست | پرونده‌ها |

 

تاریخ اسلام

 

 

 

تاريخ اسلام از آغاز تا هجرت

على دوانى

بسم الله الرحمن الرحيم

حجاز قلمرو ظهور اسلام

شبه جزيره عربستان واقع در جنوب غربى آسيا شامل باديه شام، سرزمين عراق، سواحل خليج فارس، نجد، يمامه، حجاز و يمن، بزرگترين شبه جزيره دنيا است. حجاز كه قلمرو ظهور پيغمبر خاتم (صلى الله عليه و آله) و دين مبين اسلام است، در سمت‏شمال و غرب، صحراى نجد در شرق، و يمن در جنوب شبه جزيره عربستان قرار دارد.

سراسر مرز غربى حجاز را بحر احمر يا درياى سرخ احاطه كرده است. مساحت كل شبه جزيره تقريبا دو برابر مساحت ايران كنونى يعنى بيش از سه ميليون كيلومتر مربع مى‏باشد. اين شبه جزيره از شمال به فلسطين و باديه شام (سوريه و اردن فعلى) و در شرق به عراق (قلمرو حيره) و خليج فارس و در جنوب به اقيانوس هند و خليج عمان محدود است.

هنگام ظهور اسلام، در حجاز و دشتهاى پهناور و بيابانهاى بى‏كران و بى آب و علف و لم يزرع آن، تقريبا اثرى از تمدن وجود نداشت، و در صدها فرسخ آن نشانه‏اى از حيات ديده نمى‏شد. قسمت عمده آن را دريائى از شن‏هاى روان و ريگ‏هاى تفتيده و سوزان تشكيل مى‏داد. نقاط مسكونى اين اراضى پهناور بسيار محدود بود و از چند شهر بى اهميت تجاوز نمى‏كرد. بقيه ساكنان آن صحراهاى مخوف و دهشت‏زا، قبايل پراكنده و چادر نشينان خانه به دوش بودند كه در نواحى مختلف صحرا يا در فواصل كوه‏ها به سر مى‏بردند، و پيوسته در راه يافتن آب و گياه يا براى گريز از جنگ و خون ريزيها در حال نقل و انتقال بودند.

جنوب شبه جزيره يعنى يمن داراى آب و هواى مساعد بود و آثارى از تمدن داشت كه آن هم به وسيله رومى‏ها و حبشى‏ها و در آخر ايرانيان، آخرين فروغ خود را از دست داده بود.

ناحيه شمال و شمال غربى شبه جزيره، يعنى حجاز و نجد كه دين مبين اسلام در آن طلوع نمود، چنان فاقد اهميت بود كه مورد توجه كشورگشايان واقع نمى‏شد. به طورى كه هيچ كشورگشائى زحمت لشكر كشى به آنجا را به خود نمى‏داد. زيرا نه قابل كشت و زرع و توليد بود، و نه صنايع و فراورده و محصولات تجارتى داشت، و نه چندان داراى نقاط مسكونى و خوش آب و هوا بود كه طمع گردنكشان و جهان گشايان را برانگيزد تا به آنجا لشكر بكشند، يا مردمى به اين اميدها به آن نواحى كوچ كنند، و در آنجا سكونت ورزند.

با اين وصف ناحيه شمال غربى شبه جزيره يعنى «حجاز» نظر به اينكه مركز طلوع آفتاب جهانتاب اسلام و محل نزول وحى الهى بر حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبد الله (صلى الله عليه و آله) است، براى مسلمانان از اهميت و احترام خاصى برخوردار مى‏باشد. به اين دو بيت‏شعر زيبا نگاه كنيد:

سفرى به كوى جانان ز ره حجاز باشد سفر حقيقت آرى ز ره مجاز باشد

همه خارهاى صحرا بكشم به ديده چون گل اگر اين ره بيابان طرف حجاز باشد

مواردى چند را مى‏توان در اين خصوص يادآور شد كه منطقه حجاز توجه اقوام ديگر را به خود جلب كرده است: نخست هجرت گروهى از يهود مى‏باشد كه در حمله رومى‏ها به فلسطين از تير رس آنها گريختند و براى حفظ جان خود به يمن و سرزمين يثرب يعنى مدينه كنونى و خيبر واقع در سر راه مكه و شام روى آوردند كه بعدها به نام يهودان حميرى در يمن، و بنى نضير و بنى قينقاع و بنى قريضه و خيبرى و غيره در مدينه و نواحى آن معروف گشتند.

يهود با اعراب بت پرست آميزش پيدا كردند، به آنها زن دادند و از آنها زن گرفتند، و حتى بسيارى از آنها را به دين خود در آوردند. به همين جهت بيشتر يهودان يمن و حجاز به موازات ظهور اسلام اصل عربى داشتند و به همين علت نيز با وجودى كه يهودى شده بودند، زبان و خلق و خوى عربى خود را حفظ كرده بودند.

مورد ديگر آمدن يكى از ملوك يمن به يثرب است كه به نام «تبع‏» خوانده مى‏شود. تبع لقب عده‏اى از سلاطين يمن بود. تبع اول هم عصر بلقيس ملكه سبا است. ماجراى آمدن او به مدينه هم اين بود كه عرب «يثرب‏» از ورود قوم يهود به قلمرو خود به تبع شكايت نمودند. تبع نيز به آنجا لشكر كشيد و دست به كشتار زد. سپس يكى از فرزندان خود را در آنجا به جاى خويش منصوب داشت و به يمن بازگشت. در غياب او مردم مدينه پسرش را غافلگير نمودند و به قتل رساندند. چون اين خبر به تبع رسيد بار ديگر به مدينه آمد و با قاتلان فرزند پيكار نمود.

در آن ميان دو نفر از علماى يهود بنى قريضه تبع را ملاقات كردند و از وى خواستند كه از ادامه جنگ خوددارى كند. وقتى تبع سبب پرسيد، گفتند: پيغمبرى از عرب بر انگيخته مى‏شود و به اين شهر مى‏آيد و سكونت مى‏ورزد. ما نيز به اميد درك محضر او به اين شهر مهاجرت كرده‏ايم. چون تبع اين مطلب را شنيد دست از جنگ كشيد و به يمن بازگشت.

تبع در سر راه خود به يمن از مكه گذشت و به تعمير خانه خدا «كعبه‏» پرداخت. درى براى خانه خدا (كعبه) قرار داد و كعبه را با پرده‏اى پوشانيد، و به نقلى او نخستين كسى است كه خانه كعبه را با پرده پوشش داد.(مروج الذهب مسعودى - جلد 2 صفحه 76 و كامل ابن اثير - جلد 1 صفحه 244.)

روايات اسلامى مى‏گويد تبع همان موقع به پيغمبر اسلام كه هنوز متولد نشده بود ايمان آورد.

مورد ديگرى كه مى‏بينيم به حجاز لشكركشى شده است، ماجراى مشهور قوم فيل و آمدن «ابرهه‏» فرمانده حبشى قواى اشغالگر يمن به مكه براى تخريب خانه خداست. داستان قوم فيل چنان كه مى‏دانيم در قرآن مجيد آمده است و يك سوره قرآن را تشكيل مى‏دهد.

خدا در سوره فيل مى‏فرمايد: «ما قوم فيل را مانند برگ جويده شده نابود ساختيم‏» داستان آن به هنگام خود ذكر مى‏شود.

نه تنها عرب حجاز در طول تاريخ مورد هجوم و استثمار كشور گشايان و امپراتوران عصر واقع نشده است، بلكه اصولا عرب چه در يمن و چه در حجاز، و عراق و شام و فلسطين هميشه آزاد زيسته‏اند، و آداب و رسوم خاص خود را حفظ كرده و هرگز باج گذار نبوده‏اند. فقط يمن مدتى مورد توجه روميان واقع شد و بعد هم مدتى ديگر حبشى‏ها به آن جا لشكر كشيدند، و به موازات ظهور اسلام جزو متصرفات ايران ساسانى بود و نماينده‏اى از ايران در آنجا به سر مى‏برد. تازه اين حوادث هم مربوط به شهر «صنعا» پايتخت معروف يمن و چند شهر ساحلى آن بود و ساير نقاط يمن و عرب‏نشين آنجا كه كوهستانى است تقريبا از اين پيشامدها محفوظ مانده بود.

گوستاولوبون مورخ محقق فرانسوى در اينجا سخنى دارد كه بايد آن را نگاشت. مى‏گويد: اسكندر مقدونى در صدد حمله به مناطق عرب‏نشين شام و فلسطين بود كه از دنيا رفت. پس از وى متصرفاتش ميان سردارانش تقسيم شد. آنتى گون يكى از سرداران وى پسر خود دمتريوس DEMETRIUS را به جنگ عرب شام و فلسطين مامور ساخت.

ديودور مى‏نويسد: «وقتى دمتريوس وارد پترا (از شهرهاى فلسطين) شد، اعراب به او چنين گفتند: اى دمتريوس پادشاه! چرا با ما جنگ مى‏كنى؟ ما در ريگستانى به سر مى‏بريم كه فاقد كليه وسايل زندگى و محروم از تمام نعماتى است كه اهالى شهرها و قصبات از آن متمتع و بهره‏مندند. ما سكونت در يك چنين صحراى خشك را بدين جهت اختيار نموده‏ايم كه نمى‏خواهيم بنده كسى باشيم. بنا بر اين تحف و هدايائى را كه تقديم مى‏نمائيم از ما قبول نموده، لشكريان خود را از اينجا كوچ داده، مراجعت كن و بدان كه نبطى از حال به بعد دوست صميمى تو خواهد بود، و اگر مى‏خواهى كه اين محاصره را ادامه دهى، صريحا به تو مى‏گوئيم طولى نخواهد كشيد كه دچار هزاران مشكلات و مصائب خواهى شد، و هيچ وقت هم نمى‏توانى ما را مجبور سازى معيشتى را كه از طفوليت به آن مانوس و عادى شده‏ايم تغيير دهيم، و اگر بالفرض از ميان ما اشخاصى را بتوانى اسير كنى و با خود ببرى، آنها غلامانى خواهند بود بد انديش و هيچ وقت هم نمى‏توانند طرز زندگى خود را از دست داده رويه ديگر را اختيار كنند».

«دمتريوس‏» اين پيغام صلح را مغتنم شمرده هدايا را قبول نمود و يك چنين جنگى را كه مى‏دانست مشكلات آن زياد است، خاتمه داده و برگشت (تمدن اسلام ترجمه فارسى - ص 93)

نام و نژاد عرب

در اين كه لفظ عرب از چه گرفته شده است، اختلاف نظر بسيار وجود دارد. گروهى از دانشمندان آنرا از نام «يعرب بن قحطان‏» مى‏دانند كه در يمن مى‏زيستند و اعراب نخستين بودند، ولى جمعى ديگر از اهل تحقيق به اين نظريه ايراد گرفته و مى‏گويند به خود «يعرب‏» و پدرش «قحطان‏» چه مى‏گفتند؟ بنا بر اين در اطلاق كلمه عرب بر شاخه‏اى از نژاد سامى، قول درستى در دست نيست.

«يشحب‏» پسر «يعرب‏» و «سبا» پسر «يشحب‏» بود. سبا پدر كليه قبائل عرب قحطانى است. او ده پسر داشت. شش تن از نيكان بودند و اينان: ازد، كنده، مذحج، اشعرون، انمار، حمير، و چهار تن آنها افرادى نادرست به شمار مى‏رفتند و آنها: عامله، جزام، لخم، و غسان بودند. قبائل عرب قحطانى به نام اينان موسوم شدند، و از آنها نيز تيره‏هائى پديد آمدند كه قرنها پس از ظهور اسلام باقى بودند.

اعراب نژاد سامى بازماندگان «سام‏» پسر حضرت نوح پيغمبر بودند و لذا زبان آنها را شاخه‏اى از زبان سامى مى‏دانند كه بهترين زبان نژاد سامى است.

مورخان، قوم عرب را به دو دسته تقسيم كرده‏اند: عرب خالص كه گفتيم ساكن يمن بوده‏اند و به عرب قحطانى شهرت داشتند، و تيره ديگر، عرب عدنانى بودند كه در سرزمين تهامه، نجد، يمامه، حجاز، شام و عراق پراكنده شدند.

عدنان نياى اعلاى اينان كه جد بيستم پيغمبر اسلام است، نواده حضرت اسماعيل فرزند حضرت ابراهيم خليل است. علت‏سكونت آنها در سرزمين حجاز اين بود كه بواسطه مصالحى، خداوند به ابراهيم وحى نمود كه فرزند خردسالش «اسماعيل‏» و مادرش «هاجر» را بوسيله «براق‏» از فلسطين به نقطه‏اى در حجاز كه بعدها شهر مقدس مكه در آنجا بنا شد، بياورد و در آنجا ساكن گرداند، و ابراهيم نيز چنين كرد».

هنگامى كه ابراهيم هاجر و اسماعيل را در نقطه كنونى شهر مكه فرود آورد و خواست به خدا بسپارد و به فلسطين باز گرداند، گفت: «خداوندا! من دودمانم را در سرزمينى بدون كشت در نزد خانه محترمت‏ساكن گردانيدم، تا نماز گزارند، پس دلهاى مردمان را به سوى آنها معطوف دار، و به آنها روزى ده، باشد كه تو را شكر كنند (ربنا انى اسكنت من ذريتى بواد غير ذى زرع عند بيتك المحرم. ربنا ليقيموا الصلوة فاجعل افئدة من الناس تهوى اليهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم يشكرون - سوره ابراهيم آيه 37)

با پديد آمدن آب زمزم در زير پاى اسماعيل شيرخوار كه به طرز معجزه‏آسا تحقق يافت، و آگاهى قبيله جرهم از وجود آب در آن نقطه و آمدن بدانجا، اسماعيل در ميان قبيله مزبور پرورش يافت، و زبان آنها يعنى عربى را فرا گرفت.

حضرت اسماعيل در جوانى، با دخترى از عرب اصيل قحطانى از قبيله «جرهم‏» ازدواج كرد. معد فرزند عدنان چهار پسر به نامهاى: نزار، قضاعه، قنص و اياد، داشت. قبائل مضر، ربيعه، انمار، خثعم، ثقيف، بجيله، قضاعه، تميم، مزينه، خزاعه، اسلم، هذيل، طى، كلب، كنانه، خزيمه، و تيره‏هائى كه از اينان منشعب گرديدند، به آنان نسبت مى‏رساندند. به اينان عرب مستعرب يا عرب اسماعيلى مى‏گفتند. قبيله مشهور و محترم «قريش‏» نيز به آنها مى‏پيوستند.

به تقسيم ديگر به موازات ظهور اسلام، عرب سه دسته بودند. عرب شمال كه در نجد و حجاز و اواسط سرزمين عرب يعنى شبه جزيره مى‏زيستند، و به زبانى كه قرآن مجيد بر اساس آن نازل گرديد، سخن مى‏گفتند. و ديگر عرب قحطانى مقيم جنوب بودند كه در يمن موطن اصلى خود و حضر موت سكونت داشتند، و زبان آنها لغت‏سباى يا حميرى بود. عرب قحطانى به مرور ايام در حجاز پراكنده شدند كه از جمله دو قبيله معروف اوس و خزرج بودند، كه در سرزمين يثرب و شهر «مدينه‏» به سر مى‏بردند.

دسته ديگر عرب «نبطى‏» بود كه در اصل عرب نبودند، ولى با عرب آميزش پيدا كردند و در سرزمين آنها سكونت ورزيدند، و با آنان وصلت نمودند. از اينرو، زبان آنها عربى خالص نبود، بلكه تركيبى از عربى و غير عربى بود.

چون بحث ما درباره حجاز و قلمرو ظهور دين مبين اسلام است، لذا در اين باره سخن مى‏گوئيم:

قرنها پيش از ظهور اسلام در نقطه شرقى و شمالى شبه جزيره عربستان، سه تيره از عرب وجود داشته‏اند; بدين شرح:

1- اعراب بائده

قبل از همه در عربستان مى‏زيسته‏اند، و براى خود دوران و سرگذشتى داشته‏اند، ولى طى حوادث شومى منقرض گشتند و نابود شدند. به همين جهت نيز به آنها «بائده‏» مى‏گويند، يعنى نابود شده و از ميان رفته.

گويا اينان همان قوم عاد و ثمود و غيره بوده‏اند كه در سرزمين «احقاف‏» يعنى جائى كه امروز كشور مسقط و عمان است، مى‏زيسته‏اند، و در نقاط ديگر شبه جزيره هم پراكنده بودند. در روزگار طلوع اسلام، الواح و قبورى باقى مانده بود كه مردم آنها را به همان عرب بائده نسبت مى‏دادند.

2- اعراب نجد

اينان كه در شرق شبه جزيره به صورت قبائل مختلف مى‏زيستند، روزگار خود را حتى در يك قرن پيش با چادرنشينى و جنگ و گريزها مى‏گذرانيدند. از نيم قرن به اين طرف خاندان سعودى در اين منطقه حكومت‏خود را تشكيل داده و امروز پايتخت آنها «رياض‏» در منطقه نجد واقع است (يكى از كارهاى زشتى كه اين خاندان نمودند اين است كه سرزمين مقدس حجاز و محيط طلوع آخرين ديانت الهى و پيغمبر ختمى مرتبت (صلى الله عليه و آله) را به جاى اينكه عربستان بنامند، بنام جد خود «سعود»، عربستان سعودى ناميدند. و آن سرزمين مقدس را كه تعلق به عموم مسلمانان جهان دارد بعنوان ملك شخصى خود در آوره‏اند!)

3- اعراب حجاز

عرب اصيل شبه جزيره كه قرن‏ها بواسطه وجود خانه خدا (كعبه) در ميان آنها، محترم‏ترين مردم به شمار مى‏رفتند، در قسمت‏شمال و غرب جزيره به سر مى‏بردند. شهرهاى حجاز هنگام ظهور اسلام مكه و مدينه و طائف بود. در كنار درياى سرخ و سى و دو فرسخى شهر مدينه هم «ينبع‏» قرار داشت، كه خود بندرى بوده است، و رابط ميان حجاز و آفريقا به شمار مى‏رفت.

قريش نجيب‏ترين مردم حجاز بودند كه در شهر مكه سكونت داشتند. نجابت و احترامى كه قريش در ميان ساير قبايل مختلف عرب كسب كرده بودند، به خاطر «كعبه‏» خانه خدا و يادگار حضرت ابراهيم و اسماعيل بود كه قريش خود از اولاد حضرت اسماعيل به شمار مى‏رفتند. به طورى كه عموم قبايل عرب در يمن و حجاز و نجد و ديگر نقاط كعبه و شهر مكه را محترم شمرده و آن مكان مقدس را رمز اعتبار خود مى‏دانستند.

هر ساله اعراب از باديه‏ها و شهرها در ماه رجب و ذى حجه براى زيارت كعبه و انجام مراسم، و زيارت بت‏هاى مشهور خود به مكه و منا مى‏آمدند. از ميان عرب عدنانى و قريش قبائلى كه شهرت داشتند عبارت بودند از: بنى هاشم، بنى اميه، بنى مخزوم، بنى اسد، بنى نوفل، بنى جمح، بنى عدى، بنى سهم، بنى عبدالدار، بنى زهره، و غيره.

و از اينان نيز تيره‏هائى به وجود آمدند كه در تاريخ اسلام از ايشان ياد مى‏شود.

از اين قبائل چهار قبيله بيش از بقيه شهرت داشتند، و محل اعتبار و مورد توجه بودند: بنى هاشم، بنى اميه، بنى مخزوم، بنى عبدالدار. هنگام بالا گرفتن كار پيغمبر (صلى الله عليه و آله) در مكه و مدينه، بزرگ بنى هاشم پيغمبر اسلام، و بزرگ بنى اميه ابوسفيان، و بزرگ بنى مخزوم ابوالحكم بود كه بعدها بواسطه خودسرى و جهالتش در مقابل اسلام و پيغمبر (صلى الله عليه و آله) «ابوجهل‏» خوانده شد.

مردم قريش طى سفرهاى بازرگانى خود در شام و فلسطين با نصارا، و در حيره (عراق) با ايرانيان و در يمن با يهوديان حميرى آشنا شدند، و از مجموع اين برخوردها به ميزان زيادى از طرز تفكر و آداب و رسوم آنها آگاهى يافتند، بدون اينكه راه و روش و آداب و رسوم خود را از دست بدهند، يا تحت تاثير آنها قرار گيرند.

كار قريش در مكه و طائف تجارت، و اعراب باديه شترچرانى و جنگ و گريز و قتل و غارت بود. قرآن مجيد از اين دو وضع قريش و اعراب باديه در موارد مختلف سخن گفته و اوضاع و احوال و طرز زندگى و روحيات و صفات آنها را بازگو مى‏كند و ما طى سخنان آينده از آنها ياد خواهيم كرد.

 

اديان عرب

يعقوبى مى‏نويسد: عرب به واسطه مجاورت با پيروان اديان و آمد و رفت به كشورهاى دور و نزديك، داراى اديان مختلفى بودند. قريش و تمامى اولاد «معد بن عدنان‏» پاره‏اى از احكام دين ابراهيم را معمول مى‏داشتند. بدين گونه كه به حج مى‏آمدند و خانه كعبه را زيارت مى‏كردند و مناسك و ديگر مراسم حج‏يادگار حضرت ابراهيم را انجام مى‏دادند. مهمان‏نواز بودند، و ماه‏هاى حرام را محترم مى‏شمردند. اعمال نا مشروع و قطع پيوند خويشى و ستمگرى را زشت مى‏داشتند، و هر كس را كه مرتكب جرم مى‏شد، كيفر مى‏دادند.

آنها همچنان متصديان خانه خدا بودند تا اين كه قبيله «خزاعه‏» پرده‏دارى كعبه را تصاحب كردند و بعضى از احكام و مناسك حج را تغيير دادند، از جمله اين كه پيش از غروب آفتاب از «عرفات‏» بيرون مى‏آمدند، و بعضى از آنها بعد از طلوع آفتاب روز دهم ذى‏الحجه كوچ مى‏كردند.

قريش بر اين عقايد بود تا اين كه عمرو بن لحى خزاعى به شام رفت و در آنجا ديد كه مردمى از عمالقه بت‏ها را پرستش مى‏كنند. عمرو بن لحى پرسيد: اين بت‏ها چيستند كه مى‏بينم مى‏پرستيد؟ عمالقه گفتند: ما اينها را پرستش مى‏كنيم، و به وسيله آنها يارى مى‏جوئيم، و طلب باران مى‏كنيم.

عمرو بن لحى گفت: آيا ممكن است‏يكى از اين بت‏ها را به من بدهيد تا آن را به سرزمين عرب ببرم، و در كنار خانه خدا كه قبائل عرب به زيارت آن مى‏آيند قرار دهم؟ عمالقه بتى به نام «هبل‏» به وى دادند و عمرو بن لحى آن را آورد و در كنار خانه كعبه گذاشت، و اين نخستين بتى بود كه در مكه استقرار يافت (تاريخ يعقوبى - ج 1 - ص 294).

به دنبال آن بت‏هاى ديگرى هم در مكه و ساير نقاط حجاز و مجاور آن نصب شد و قريش و قبائل عرب به پرستش آنها پرداختند كه در جاى خود توضيح خواهيم داد.

به واسطه مجاورت با يهود و نصارا در يمن و نجران و خيبر به مرور ايام گروهى از افراد قبايل عرب كيش يهودى و نصرانى را پذيرفتند. تبع پادشاه يمن دو تن از علماى يهود را به نقاطى از يمن فرستاد و آنها عده‏اى از يمنى‏ها را يهودى كردند. همچنين جمعى از دو قبيله «اوس‏» و «خزرج‏» پس از آن كه از يمن بيرون آمدند و در مدينه سكونت ورزيدند به واسطه مجاورت با يهوديان خيبر و بنى قريضه و بنى نضير يهودى شدند. عده‏اى از افراد قبيله بنى حارث، غسانى، بنى اسد، بنى تميم، بنى تغلب، طى‏ء، مذحج، بهراد، سليح، تنوخ، و بنى لخم، كيش مسيحى را پذيرفتند. حجر بن عمرو كندى نيز مجوسى و زنديق شد(تاريخ يعقوبى - ج 1 - ص 298).

گذشته از بت پرستى و تدين به اديانى كه ريشه آسمانى داشت، بعضى از قبايل عرب ستاره پرست بودند كه در شهر «حران‏» واقع در سوريه مى‏زيستند. قبيله «بنى مليح‏» كه تيره‏اى از طايفه خزاعه بودند «جن‏» را پرستش مى‏كردند.

عده‏اى از حميريان يمن آفتاب پرست، و قبايل‏« كنانه‏» ما پرست بودند. قبيله «جذام‏» ستاره مشترى، و قبيله «طى‏ء» ستاره سهيل، و قبيله «قيس‏» ستاره شعرا و «بنى اسد» عطارد را مى‏پرستيدند(الاصنام كلبى - ص 34)

اوهام و خرافات رايج در ميان قبائل عرب

گفتيم كه اعراب شبه جزيره پس از حض

 

بازارهاى ده‏گانه عرب

با اينكه راجع به اسواق عرب و نقش اين بازارها به خصوصبازار عاكاظ در دادوستد و ارائه شعر و خطابه و مفاخرت قبيله‏اى اشاره نموديم، و باز هم يادآور خواهيم شد، مع‏الوصف مناسب مى‏دانيم جداگانه هم از آنها ياد كنيم.

«سوق‏» در زبان عربى به معناى بازار وجمع آن «اسواق‏» است. اسواق عرب، ده بازار بزرگ و همگانى فصلى بوده كه رد زمان جاهليت‏يعنى دوران پيش از ظهور اسلام درنقاط مختلف عربستان شهشرت داشت. در حقيقت عرب را مى‏توانستد در اين بازارها شناخت.

اسواق عرب پس از مراسم حج آنها كه در ماه رجب و ذى‏الحجه در مكه و عرفات و منا انجالم مى‏گرفت، و شعار بزرگ قبائل عرب بود، مهمترين مرسم و كنگره بزرگ آنها در ماه‏هاى مختلف سال به شمار مى‏رفت.

محل برگزارى بازرهاى دهگانه عرب در كشور كنونى اردن،يمن، عدن، حضرموت، بحرين، مسقط و عمان و نجد يعنى عربستان كنونى بود.

در اين قلمرو وسيع شبه جزيره تقريبا از مجموع قبائل عرب اعم از بت‏پرست و نصرانى و يهودى و ستاره‏پرست و پيروان ساير اديان و عقايد خرافى، از شام و عراق و يمن و بحرين و سواحل خليج فارس و نجد و يمامه و تهامه و حجاز شركت مى‏جستند.

برنامه كار آنها و شركت در اين بازرها اين بود كه از ماه ربيع‏الاول آغاز مى‏گرديد تا در ماه ذى‏الحجه پس از شكت در آخرين بازرها بتوانند به مكه بيايند و در مراسم حج‏حضور يابند و بعد از پايان موسمبه ميان قبايل خود در نقاطى كه خواهيم شناخت، بازگردند.

بنابراين قبايل عرب در دوره سال شخصيت و منافع مادى و معنوى خود را بدين گونه تامين مى‏كردند. اين غير از سفرهاى تجارى عرب به يمن و شام و ايران و حبشه و ديگر نقاط بود.

تجار عرب كالاهاى خود را كه از اين كشورها مى‏آوردند اغلب در اسواق دهگانه خود عرضه مى‏كردند و بقيه شركت كنندگان نيز آنها را با فرآورده‏هاى خود مبادله مى‏نمودند.

يعقوبى مورخ مشهور «بازارهاى دهگانه عرب را كه در آنها براى مبادله تجارى و داد و ستد خود اجتماع مى‏كردند، و ساير مردم هم در آنها گرد مى‏آمدند، و بدان وسيله از تامين خون ومال خود برخوردار مى‏گشتند» بدين سان شرح مى‏دهد:

1- يكى از بازارهاى دهگانه عرب در دومة الجندل در ماه ربيع‏الاول برگذار مى‏شد. رؤساى اين بازار از دو قبيله غسانى و بنى كلب بودند.

2- بازار مشقر واقع در هجر در بحرين بود كه در ماه جمادى‏الاولى گشايش مى‏يافت، و قبيله بنى تميم آن را برگذار مى‏نمود.

3- بازار صحار (شهرى واقع در كنار دريا درمسقط و عمان) در اولين روز ماه رجب افتتاح مى‏شد.

4- بازار ريا عرب از بازار صحار سرازير مى‏شدند به بازار ريا، و آل جلندى حكمرانان آنجا از آنها ماليات مى‏گرفتند.

5- بازار شحر (در ساحل درياى هند در خاك يمن در سرزمين مهره) بازار آنجا در سايه كوهى كه قبر حضرت هود (عليه السلام) در آن واقع است، به وسيله اعراب مهره برگذار مى‏شد.

6- بازار عدن در روز اول ماه مبارك رمضان برگذار مى‏گرديد، و تجار از آنجا عطر به ساير نقاط مى‏بردند.

7- بازار صنعاء در نيمه ماه مبارك رمضان افتتاح مى‏شد.

8- بازار رابيه درحضر موت در جنوب يمن برگذار مى‏گرديد.

اعراب با محافظ به آنجا مى‏رفتند. زيرا حضر موت مملكت نبود، و قبيله كنده آن را برگذار مى‏نمودند و به حفاظت از آمد و رفت مردم برمى‏خواست.

9- بازار عكاظ واقع در بالاى سرزمين نجد بود. عرب درماه ذى‏القعده در بازار عكاظ اجتماع مى‏كردند. در اين بازار قريش و ساير قبائل عرب گرد مى‏آمدند، و بيشتر آنها اعراب مضرى بودند. در بازار عكاظ بود كه قبايل عرب اقدام به مفاخرت مى‏نمودند.

10- بازار ذى‏المجاز عرب از بازار عكاظ و ذى‏المجاز براى شركت در مراسم به سوى مكه سرازير مى‏شدند.

مشهورترين اين بازارها كه در تاريخ اسلام از آن سخن رفته است همان بازارعكاظ بود. چون تمام قبائل پس از شركت در بازارهاى ديگر در آخر به «سوق عكاظ‏» مى‏آمدند و در آنجا بود كه به مفاخرت و ايراد شعر و خطابه و شناسائى و شناساندن خود مى‏پرداختند.

پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نيز در اين بازار حضور يافته بود و پس از اعلام نبوت و شكت و ديدنى‏هاى خود در بازار عكاظ ياد مى‏كرد.

به طور خلاصه قبائل عرب از شمال و غرب براى شركت در بازارهاى خود به حركت در مى‏آمد و سرانجام بيشتر آنها (غير از يهوديان و نصرانى‏ها و ستاره‏پرستان) وارد مكه مى‏شدند، و پس از شركت در موسم و طواف خانه كعبه و زيارت بعضى از بتهاى خود به اوطان خويش بازمى‏گشتند.

علم و هنر عرب

آگاهى عرب جاهلى در منطقه حجاز و اطراف از آداب و رسوم و علوم و فنون منحصر بود به اندكى ستاره‏شناسى آن هم به منظور راه‏يابى در بيابانهاى بى‏كران، و تعيين اوقات آمدن باران، و شناخت نسب قبائل مختلف و پراكنده خود و آشنائى به آثار قدمها و جايپاى انسان و حيوانات. امتياز آنها بيشتر به شعر و خطابه بود كه بايد گفت در اين دو فن به حد كمال رسيده بودند.

قدرت و تسلطعرب جاهلى درفنون خطابه و سخن سرائى و شعر و شاعرى به خصوص قصيده و تغزل و توصيغ اشياء اگر د تمام جهان بى‏نظير نباشد، به طور حتم كم نظير بوده است.

چيزى كه عرب جاهلى و بعدها عرب مسلمان را در اين خصوص ممتاز نموده است، اينست كه در ميان ملل و اقوام ديگر تا آن روز يازن سخنور و شاعر سابقه نداشته و يا اگر داشته است اندك بوده‏اند، وليدرعرب جاهلى زنان سخنور و شاعر آنهم در حد اعلى زياد بوده‏اند.

عرب جاهلى اشعار خود را در بازارهاى ده‏گانه خود به خصوص بازار «عكاظ‏» واقع در نزديك شهر طائف كه اين بازارهاى موسمى سالى چند بار در نقاط مختلف شبه جزيره برگذار مى‏گرديد، و يك مجمع تجارى و ادبى فصلى و همگانى بود، مى‏خواندند و با ايراد آن و سخنرانى‏ها و خطابه‏هاى پرشور، ابراز وجود و خودنمائى مى‏كردند.

اشعار شعراى جاهلى چنان پخته و نغز و دلكش بود كه حتى تا امروز يعنى پس از گذشت چهادره قرن نيز طراوت ولطافت و رسائى وزيبائى خود را حفظ كرده است. بخصوص «معلقات سبع‏» يعنى هفت قصيده ناب كه آن را بنابر مشهور پس از قرائت بر مردم و تصويب رئيس بازار عكاظ مى‏نوشتند، و در خزانه او يا بر ديوار كعبه مى‏آويختند و به همين جهت آنها را «معلقات‏» يعنى آويزه‏ها مى‏خواندند.

درباره صاحبان معلقات اختلاف است. بيشتر اينعده را نام مى‏برند كه به موازات ظهور اسلام مى‏زيستند، و پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) بعضى از آنها را ديده بود: امرءالقيس، طرفه، زهيز، لبيد بن ربيعه، عمرو بن كلثوم، اعشى،نابغه ذبيانى. بعضى اين عده را نيز صاحبان معلقات دانسته‏اند: انتره، حارث بن حلزه، نابغه جعدى، عبيد بن ابرص، علقمة نبن عبده و مهلهل. از شعراى معروف جاهليت‏يكى هم «خنساء» يعنى يك زن بوده است.

سرآمد شعراى عهد جاهلى امرءالقيس كندى است كه در سال 540 ميلادى درگذشت، و اسلام را درك نكرد. مشهورترين اشعار وى قصيده ناب اوست كه با الفاظ و تعبيرات نغز و دل انگيز و پرسوز و گداز سروده شده و با اين بيت آغاز مى‏گردد: قفا نبك من ذكرى حبيب و منزل بسقط اللوى بين الدخول فحومل‏يعنى: همرهان لحظه‏اى درنك كنيد تا من به ياد يار سفر كرده و سرمنزل او بگريم و ريگستان ميان «دخول‏» و «حومل‏» را از سرشك ديدگانم سيراب سازم.

درباره خطابه عرب جاهلى بايد گفت، آنها تا آنجا اهميت به خطابه مى‏دادند كه اگز خطيبى در قبيله‏ايبود او را باعث آبروى قبيله مى‏دانستند و بهوجود وى برديگران فخر مى‏كردند. حتى در يك مورد كه جوانى به خواستگارى دخترى رفته بود كسان دختر پرسيدند داماد چه دارد؟ گفتند: چيزى ندارد، ولى در قبيله ما فلان خطيب است كه مى‏تواند از بامداد تا شامگاه بايستد و لاينقطع سخن بگويد و سخنانش تكرارى نداشته باشد! جمعيت گردآمدند وخطيب قبيله از طلوع آفتاب تا غروب به سخن گفتن پرداخت، و همين نيز مهريه دختر شد و عروسى سرگرفت!

ماه‏هاى حرام

عرب جاهلى سالى چهار ماه را هاه‏هاى حرام مى‏دانستند: رجب، ذى‏القعده، دى‏الحجه، محرم. حرام يعنى محترم. در حقيقت عرب چون پاس احترام اين ماه‏ها را نگاه مى‏داشتند، لذا از هرگونه قتل و غارت و آدم كشى درآنها اكيدا ممانعت به عمل مى‏آوردند. در اين ماه‏ها عرب از تمامى نقاط جزيره عربستان به مكه مى‏آمدند، و مراسم عبادت و طواف انجام مى‏دادند، يا به بازار عكاظ و اسواق ديگر مى‏رفتند، و به كار تجارت و مبادله كالا و ايراد شعر و خطابه مى‏پرداختند.

هرچند اعراب جاهلى بت‏يا ستاره يا اشياى ديگر را مى‏پرستيدند، ولى با اين وصف عمده نظر آنها درآمد و رفت به مكه احترام به كعبه و مراسمى بود كه بر محور آن انجام مى‏گرفت. با اين وضع چنان كه گفتيم آنها در ضمن به كار تجارت و مبادله شعر و خطابه حتى در منازل و اسواق ميان راه هم اشتغال داشتند.

در ماه‏هاى حرام به كسى تعرض نمى‏شد. به قتلى نه تجاوزى و هتك ناموسى به وقوع نمى‏پوست. حتى حيوانات هم از امنيت و آزادى برخوردار بودند و تامين جانى داشتند.

اگر دراين مدت به كسى تعدى مى‏شد، عموم قبائل خود را موظف مى‏داشتند تجاوز را سركوب كنند و متعدى را به كيفر رسانند.

مى‏توان گفت اهل مكه عموما تاجربودند. مرد و زن اشراف مكه و فاميل‏هاى وابسته، در مال‏التجاره و سرمايه اين تجارت عمومى و هميشگى سهيم بودند، و از اين راه ثروت زيادى به دست مى‏آوردند. معروف است كه خديجه همسر پيغمبر قبل از ازدواج باآن حضرت از تجار عمده بود، ولى بايد دانست كه بقيه زنان قريش هم تقريبا چنين بودند، و اختصاص به خديجه نداشت.

از اين گذشته چون مردم مكه سالى يكبار از زوار كعبه و قبائل مختلف كه براى انجام مراسم حج مى‏آمدند، پذيرائى مى‏نمودند و آنها نيز فراورده‏هاى خود را در در منازل ميان راه و خود مكه مى‏فروختند، از اين راه نيز، سود سرشارى عايد قريش مى‏شد.

براى درك اهميت قريش، بايد در نظر داشت كه گاهى دوهزار و پانصد شتر كالاى آنها را ميانحجازو شام و يمن مبادله مى‏كرد.

مبادلات تجارى آنها طلا، نقره، پوست، چرم، ادويه، عطر، صمغ، سنا، يعنى محصولات يمن و هند و حبشه بود، و از شام و مصر و فلسطين نيز كتان، ابريشم، اسلحه، غله، زيتون، و روغن زيتون و غيره مى‏آوردند.

به موازات ظهور اسلام تجار عمده قريش ابوسفيان از قبيله بنى اميه، عتبة بن ربيعه از قبيله عبدالدار، ابوجهل از قبيله بنى مخزوم، و ابولهب از قبيله بنى هاشم بودند، كه همگى از ثروتمندان و مال‏داران معروف به شمار مى‏رفتند.

رباخوارى قريش

تجارت و ثروت اندوزى قريش با ربا خوارى توام بود. ربا را با چند برابر مى‏گرفتند. ثروتمندان عرب گذشته ازسودى كه از تجارت مى‏بردند، سود حاصل از ربا نيز بر درآمد سرشار آنها مى‏افزود. ربا را توعى بيع و خريد و فروش مى‏دانستند. چنان به آن دل بستهبودند كه موقع مطالبه و گرفتن هيچگونه ترحم و ملاحظه نداشتند. شيوع رباخوارى آينده بدهكاران را مختل مى‏نمود، و بسيارى در زير بار آن به ستوه مى‏آمدند. چه بسا كه به واسطه ندارى ناگزير مى‏شدند به صورت مزدور و يا برده طلب كار رباخوار درآيند.

اين معنا موجب گرديد كه اسلام از همان آغاز كار به جنگ رباخواران برود، تا آنجا كه قرآن رباخوارى را در حكم جنگ با خدا دانسته است.

و صريحا مى‏گويد: خدا داد و ستد معمول را حلال كرده است، و ربا را حرام.

از كارهاى بسيار مفيد و سرنوشت‏ساز اسلام همين مبارزه با رباخوارى بود كه قشر مستضعف را نجات داد، و جلو سود كلان مفت‏خوران را گرفت.

روحيات عرب و صفات عمومى قريش

شهر مكه نه حكومتى داشت، و نه ماموران رسمى كه انتظامات شهر را به عهده گيرد. در عوض عهد و پيمان و سوگند، و حق جوار (پناهدگى و بست نشينى) كه قريش سخت پاى‏بند آن بود، اين نقيصه را جبران مى‏كرد. عرب به قبيله و پيوستگى به آن اهميت زياد مى‏داد.

شيوخ قبائل در نشستگاه خود كه به آن «نادى‏» مى‏گفتند، و بعدها به «دارالندوه‏» مشهور شد، گرد مى‏آمدند، و درباره جنگ و صلح و امور دينى (توجه و مراقبت از بتها) به مشورت و تبادل نظر مى‏پرداختند.

كار قريش در مكه و طائف تجارت، و اعراب باديه، شترچرانى و جنگ و گريز و قتل و غارت بود.

رسم دختركشى و زنده به گور كردن دختران نيزيك رسم اشرافى بود. چون يكى از ملوك حيره به دختران جوانمردى از متنفذان تجاوز كرده بود، و او براى حفظ آبروى خود، تمام دختران خود را زنده‏بگور كرد، اين رسم كم كم ميان بعضى از رجال قوم رسمى شد. گاهى نيز به واسطه فقر و تنگدستى دختران خود را كه به كار جنگ و غارت نمى‏آمدند، مى‏كشتند، تا هم به اسارت نيفتند و مورد هتك حرمت قرار نگيرند، و هم سربار زندگى نباشند. در هر صورت دختركشى عموميت نداشت، و همه جا معمول نبود. و بيشتر درقبيله «بنى تميم‏» و «بنى اسد» اتفاق مى‏افتاد.

اعراب جاهلى مردار مى‏خوردند و راهزنى مى‏كردند، و از شراب و زنا و بى‏بند بارى لذت خاصى مى‏بردند.

اوقات خوش و لحظات بى‏كارى آنها با نقل افكار جاهلانه و تخيلات شاعرانه كه از غارتگرى‏ها و قتل نفس‏ها و باده‏گسارى‏ها و عشق‏بازى‏ها و عيش و نوشها حكايت مى‏كرد، مى‏گذشت.

اين سرگرمى‏ها و عادات و رسوم و بى‏خبرى‏ها ديگر فرصتى به اعراب بت پرست ثروتمند عياش يا بينوايى تهيدست گرفتار نمى‏داد تا به خدا وعالم بعد از مرگ بينديشند، و پى به حقيقت ببرند. براى آنها زندگى جز اينها مفهومى نداشت.

با اين كه در سفرهاى شام و يمن با يهود و نصارا (اهل كتاب) و مردم متمدن روم و ايران و ديگر نقاط ارتباط پيدا مى‏كردند، و كم و بيش با آداب ورسوم آنها آشنا مى‏شدند، مع‏الوصف زندگى در منطقه دور افتاده باديه و محيط تنگ مكه و مدينه و طائف، و انس و تعصب زايدالوصفى كه طى قرون متمادى به زندگى خود داشتند، به هيچ وجه آنها را تحت تاثير قرار نمى‏داد، و از آنچه مى‏انديشيدند باز نمى‏داشت. در حقيقت به آنچه داشتند خوش بودند. جز آن چيزى نمى‏شناختند، و چيزى نمى‏خواستند.

شهر مكه

شهر مكه قديم‏ترين شهرهاى حجاز و مقدس‏ترين نقطه روى زمين است. مطابق روايات اسلامى حضرت آدم از جانب خداوند مامور شد تا جائى را در روى زمين به نام خانه خدا بنا كند. آدم نيز در دره‏هائى كه بعدها شهر مكه در آنجا بنا شد، خانه‏اى ساخت وخدا سنگى بهشتى توسط جبرئيل فرستاد تا به عنوان رمز بهشت و ياد روزگارى كه آدم در بهشت بود، در آن كار گذارد. آدم آن سنگ را كار گذاشت ، سپس به امر خداوند هفت باربه دور خانه خدا به طواف پرداخت. اين آغاز كار بناى «كعبه‏» و ماجراى «حجرالاسود» است كه مبدا بسيارى از حوادث تاريخ بشر مى باشد.

باز مطابق روايات اسلامى، كعبه در طوفان نوح ويران شد، و به صورت تلى درآمد. در زمان حضرت ابراهيم خليل، خداوند به وى الهام نمود كه با كمك فرزندش اسماعيل كه در دره مكه به سر مى‏برد، سنگ‏هاى كعبه و حجرالاسود را از زير خاك‏هاى تل بيرون آورد و دوباره خانه كعبه را بنا كند و خود و اسماعيل در اطراف آن طواف كنند، و مردم را نيز براى زيارت و طواف آن فراخواند.

در زمان حضرت اسماعيل قوم جرهم كه از اعراب اصيل يمن بودند، و در نقطه‏اى از حجاز مى‏زيستند، به واسطه پيدايش چاه زمزم كه با اعجاز غيبى از زير پاى اسماعيل كودك شيرخوار ابراهيم و هاجر جوشيده بود، به آنجا كوچيدند، و رحل اقامت افكندند. حضرت اسماعيل كه پدرش، او و مادرش هاجر را به امر خوا از فلسطين آورده، و روى مصالحى در آن بيابان بى‏آب و علف رها كرده و رفته بود، در ميان قوم جرهم نشو و نما يافت و به روزگار جوانى از آنها زن گرفت و صاحب فرزند شد.

بدين گونه شهر مكه در پيرامون كعبه خانه خدا و يادگار آدم و ابراهيم و اسماعيل به وجود آمد. شعر مكه واقع در انتهاى سلسله كوه‏هائى است كه از جمله كوه معروف «ابوقبيس‏» مشرف بر آن است. سرزمين مكه را «بطحا» يا «ابطح‏» مى‏گويند. ابطح يعنى ته دره كه سيل‏گاه بوده، و شن و ماسه آن را فرو گرفته، و وسعتى بيش از دره داشته است. مكه نيز در همين نقطه نسبتا پهن واقع است. چاه زمزم و كعبه، و حجر اسماعيل كه مدفن او و مادرش هاجر نيز هست در آنجاست. شهر مكه به خاطر وجود كقته و حجر اسماعيل از همان روزگار نخست مورد احترام قبائل عرب بود، و عرب نسبت به آن تعصب خاصى داشت.

«اولين مرتبه كه اسم مكه در تاريخ خوانده مى‏شود، در جغرافياى بطلميوس است كه در قرن دوم ميلادى و چهارصد سال قبل از ظهور اسلام مى‏زيست. بطلميوس در كتاب خود شهر مكه را «مكروبه‏» نوشته و توضيح داده كه خانه‏هاى شهر با سنگ ساخته شده، و در آنجا بتخانه‏اى بزرگ وجود دارد و مردم براى زيارت بتها و هم براى تجارت به آن شهر مى‏روند.

توليت كعبه

توليت كعبه پس از اسماعيل در دست بزرگان و نجباى قوم جرهم و فرزندان اسماعيل بود. پس از آنها قبيله خزاعه كه از يمن آمده بودند و مانند قوم جرهم در باديه حجازمى‏زيستند، روى به مكه نهادند، و در آن جا سكونت ورزيدند، و توليت كعبه را از چنگ جرهميها درآوردند و خود به عهده گرفتند. آنگاه در قرن پنجم ميلادى طايفه قريش پديد آمدند، و طايفه خزاعه را از مكه بيرون كردند، و خود عهده‏دار توليت كعبه و رسيدگى به امور آن و پذيرائى از زائران خانه خدا شدند.

مرد نامى قريش «قصى بن كلاب‏» جد چهارم پيغمبر است كه در سال چهارصدو چهل ميلادى توليت كعبه را به عهده داشت، و اين سمت در ميان فرزندان او تا ظهور اسلام برقرار بود.

قبيله قريش

در ميان دودمان اسماعيل كه در نقاط مختلف عربستان سكونت ورزيدند اين افراد مشهورند كه بيشتر قبائل به نام آنها شهرت دارند و آل فلان يا بنى فلان خوانده مى‏شوند: قضاعه، عوف، اود، بكر بن وائل، قيس، عجل، ثعلبه، تيم اللات بن ثعلبه، تغلب، شيبان، مذحج، شرحبيل، حارث، ذهل، عدى، ثقيف، محارب، باهله، فزاره، فزاره، غطفان، هوازن، قشير، عام، تميم، مزينه، حنظله، كعب، جذام، لخم، عامله، قعين، رئاب،مخرمه، غفار، مدلج، جذيمة، غنم، غالب، لؤى، تيم، جشم و سعد.

به طورى كه سابقا يادآور شديم عرب سيصد و شصت قبيله بود كه در نقاط مختلف عربستان مى‏زيستند.شريف‏ترين و محترم‏ترين قبيله عرب «قريش‏» بود.چون آنها ساكن مكه بودند، و توليت و حمايت كعبه را به عهده داشتند. به گفته يعقوبى «قريش‏» نام فهر بن مالك جد دهم پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) ء فهر لقب او بوده است. «قريش‏» يعنى فهر بن مالك در زمان پدرش مالك بن نضر علامات فضل در وى پديدار گشت و پس از پدر به جاى او نشست، علت اينكه او را قريش گفتند مقام والاى او بود كه قريش به همين معنا است، پس آنها كه از اولاد نضر بن كنانه نيستند از قريش به شمار نمى‏روند.

اعراب جاهلى مخصوصا مردم مكه و طايفه قريش نسبت به قبيله و حفظ آن و تعهد و سوگند و پناه دادن به افراد،سخت پاى‏بند بودند. در حقيقت ضامن استقلال و عامل مهم و مؤثر بقاى آنها در بيابان‏هاى بى‏كران عربستان نيز همين جهات بود.

هنگام ظهور اسلام قريش كه حدود دو قرن بود در مكه به سر مى‏برد، 25 طايفه بودند، همچون بنى هاشم، بنى مخزوم، بنى اميه، بنى زهره، بنى كلاب، بنى عبدالدار، بنى اسد، بنى قوفل، بنى عبدالشمس، بنى جمح، بنى سهم، بنى عدى و...

سران قريش امور مربوط به كعبه و حفظ و حمايت از زائران خانه خدا و «دارالندوه‏» شوراى قبيله‏اى خود را كه محلى در مكه و قصى بن كلاب جد چهارم پيغمبر به منظور تبادل نظر و مشورت سران قريش تاسيس كرده بود، ميان خود تقسسيم كرده بودند.

رسيدگى به كار كعبه و اداره امور آن، پذيرائى از مسافران و زوار خانه خدا تقسيم آب ميان زائران، امورى بود كه قريش عهده‏دار آن بود. به همين جهت نيز قبيله قريش در تمام حجاز و يمن و نقاط عرب نشين و شرافت و نجابت مشهور بود. در ميان شاخه‏هاى قريش نيز از همه نجيب‏تر و شريف‏تر، تيره بنى هاشم بود كه پيغمبر اسلام تعلق به آنها داشت، و از ميان آنها برخاست.

 

 

 

 

 

نياكان پيغمبر(ص)

نياكان پيغمبر تا بيست و يك پشت‏شناخته شده‏اند . بدينگونه: عبدالله، عبدالمطلب، هاشم، عبد مناف، قصى، كلاب، مره، كعب، لؤى، غالب، فهر، مالك، نضر، كنانه، خزيمه، مدركه، الياس، مضر، نزار، معد، عدنان. از عدنان تا اسماعيل درست روشن نيست. خود پيغمبر وقتى نسب خود را مى‏شمرد، چون به عدنان مى‏رسيد سخن را قطع مى‏كرد و مى‏فرمود: ئقتى به عدنان رسيديد، بالاتر نرويد، حال چرا؟ و آيا اين نقل درست است‏يا نه؟ درست روشن نيست. به گفته يعقوبى; عدنان نخستين كسى است كه براى كعبه پوششى قرار داد. فرذزندان عدنان ازحجاز به ساير نقاط رفتند وسكونت ورزيدند، از جمله گروهى از آنها به يمن رفتند، معد پسر عدنان شريفترين فرد اولاد اسماعيل بود، و او از منطقه حرم بيرون نرفت.(تاريخ يعقوبى ج 1 ص 253)

همان طور كه گفتيم بيشتر شهرت قريش طايفه‏اى كه پيغمبر از ميان آنها برخاسته بود، مربوط به مرد نامى آنها «قصى بن كلاب‏» جد چهارم پيغمبر است كه در حقيقت‏سرسلسله قريش بود. برادر او «زهره‏» نيز از سران قريش به شمار مى‏رفت.

قصى بن كلاب

قصى بن كلاب دو فرزند داشت: عبدالدار، و عبدمناف كه جد سوم پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) بود. عبدالدار پس از فوت پدر توليت كعبه را قبضه كرد، و عبدمناف برادر كوچكترش كه او را «ماه بطحا» مى‏ناميدند، هم احترام او را داشت،و هم شخصا از نجابت و خوشرفتارى خاصى با مردم، برخوردار بود.

يعقوبى مى نويسد: قريش تاريخ خود را از وفات قصى بن كلاب به واسطه بزرگواريش قرار داده بودند، تا اينكه عام الفيل به وقوع پيوست و عام الفيل مبدء تاريخ شد.(تاريخ يعقوبى ج 2 ص 4)

پس از مرگ اين دو برادر، بر سر تصدى امور كعبه و رياست قريش ميان فرزندان آنها كار به نزاع كشيد، ولى سرانجام توليت كعبه و رياست «دارالندوه‏» به فرزندان عبدالدار و آب رسانى به زوار (سقايت) و پذيرائى از آنها (رفادت) به فرزندان عبدمناف واگذار شد.

هاشم

هاشم فرزند عبدمناف و نياى دوم پيغمبر كه نامش «عمرو» بود با برادرش عبدشمس به هنگام ولادت به هم چسبيده بودند. وقتى آنها را از هم جدا كردند، خون زيادى از آنها به زمين ريخت، و عرب آن را به فال بد گرفت. اتفاقا اين تطير هم بيجا نبود و ميان فرزندان هاشم و عبد شمس «بنى اميه‏» نزاع و كشمكش و خون ريزى هميشه جريان داشت.

اين مخالفت‏ها در زمان پيغمبر ميان آن حضرت و ابوسفيان نوه اميه و بعد ميان على (عليه السلام) و معاويه پسر ابوسفيان و يزيد بن معاويه و حسين بن على (عليه السلام) ادامه داشت. حتى در احاديث پيش از ظهور امام زمان (عليه السلام) آمده است كه هنگام ظهور آن حضرت شخصى كه از نسل ابوسفيان است (سفيانى) با مهدى موعود به مخالفت برخاسته كه در نبرد با آن حضرت نابود مى‏شود.

عبد شمس پدر اميه و اميه پدر حرب و او پدر ابوسفيان معروف است كه نامش «صخر» بوده و او پدر معاويه سردودمان بنى اميه است.

عبد مناف گذشته از اين دو پسر دوقلو و توامان يعنى هاشم و عبد شمس، دو پسر ديگر نيز داشت به نام‏هاى مطلب و نوفل.

از عجايب اتفاقات اين است كه اين چهار برادر سرانجام هر كدام دور از هم در نقطه‏اى جان سپردند. هاشم در غزه، عبد شمس درمكه، نوفل در عراق، و مطلب در يمن زندگانى را بدرود گفتند، و همان جاها دفن شدند.

هاشم چهرو درخشان قريش بود. عقل و ادراك و هوش و استعداد زايد الوصفى داشت. در مردم‏دارى و مهمان نوازى و دستگيرى از مستمندان نظير نداشت. به همين جهت مردم عرب و قريش به او لقب سيد دادند. يعنى آقاى عرب. لقب «سيد» در اولاد او باقى ماند، و اين سيادت از او به فرزندانش عبدالمطلب و اولاد او و بعدها به پيغمبر و على (عليهما السلام) و دودمان آنها رسيد.

از كارهاى برجسته هاشم اين است كه قريش را به كار تجارت واداشت، و جهت بازاريابى شخصا در اردن با امير غسانى كه عرب و مسيحى بود، پيمان بازرگانى بست تا تجار عرب در قلمرو او آزادانه آمد و رفت كنند، و مال التجاره آنها از خطر مصون بماند. كار عاقلانه هاشم در انعقاد اين قرارداد بازرگانى موجب شد كه برادران ديگر او هم به وى تاسى جويند و عبدشمس با پادشاه حبشه و نوفل با پادشاه ايران، و مطلب با حكمران يمن نيز چنين پيمانى منعقد سازند.از آ زمان مردم قريش در سوريه و يمن و عراق و حبشه به كار تجارت پرداختند. ولى بيشتر تجارت آنها در ناحيه شمال يعنى اردن و سوريه و فلسطين و در جنوب با يمن بود. خداوند از اين سفرهاى تابستانى و زمستانى تجار قريش كه موجب تاليف و تجمع و تمدن آنها گرديد، و از گرسنگى و سرگردانى نجات يافتند در سوره قريش ياد مى‏كند، چنان كه گذشت.

يعقوبى مورخ مشهور مى‏نويسد: چون هاشم در غزه وفات يافت، قريش پريشان شدند كه مبادا ساير قبائل بر آنها چيره شوند. به همين جهت عبشمس به حبشه رفت و پيمانى را كه با نجاشى بسته بود تجديد كرد و به مكه بازگشت. نوفل برادر ديگر هم به عراق رفت و با پادشاه ايران پيمان بست و در راه بازگشت درگذشت، و به جاى آنها مطلب بن عبد مناف برادر چهارم رياست مكه را به عهده گرفت(تاريخ يعقوبى ج 1 ص 281)

عبد المطلب

عبدالمطلب پسر هاشم كه نامش «شيبه‏» بود، و «سرور بطحا»خوانده مى‏شد، جد نخست پيغمبر اسلام است.

عبد المطلب ده پسر و شش دختر داشت. ابوطالب و عبدالله پدر رسول خدا و پنج دخترش ازفاطمه دختر عمرو بن عائذ مخزومى بود، و بقيه پسران و صفيه مادر زبير بن عوام از زنان ذيگر بودند.

عبدالمطلب چاه زمزم را كه مدت‏ها مسدود بود، حفر كرد و شمشيرى و دو گوساله طلائى را از درون آن بيرون آورد كه وفق كعبه شد، و آب زمزم بار ديگر در اختيار مردم قرار گرفت و اين معنا براعتبار عبدالمطلب افزود.

يعقوبى مورخ نامى مى‏نويسد: قريش عبدالمطلب را ابراهيم دوم مى‏ناميدند. عبدالمطلب يكصدو بيست‏سال در جهان زيست.

درزمان زيست عبدالمطلب بر قريش، كه نامى‏ترين و عاقل‏ترين فرد عرب حجاز به شمار مى‏رفت، ابرهه فرمانرواى حبشى يمن، با هفتاد هزار سپاهى آهنگ تخريب كعبه نمود. ابرهه مى‏خواست كعبه را ويران كند، و قبائل عرب را وادارد تا به جاى زيارت آن، كليسائى را كه او در ششهر صنعا پايتخت‏يمن ساخته بود، زيارت كنند، بدين گونه مركز تجارت و محل اعتبار و زيارت ملت عرب را به يمن و صنعا منتقل سازد.

وليبه طورى كه خداوند در قرآن مجيد (سوره فيل) يادآور مى‏شود، ابرهه و كليه افراد سپاهش با پرتاب كلوخهائى كه پرندگانى همچون پرستوها از جانب خداوند بر آنها فرو ريختند به كلى نابود شدند.

هنگامى كه عبدالمطلب در بيرون مكه براى استرداد شترانش كه سربازان ابرهه تصاحب كرده بودند، به ملاقات او آمد، ابرهه گفت: من تصور مى‏كردم شخصى مانند شما براى شفاعت از مردم شهر و جلوگيرى از تخريب خانه كعبه به ديدار ما آمده آست؟ و عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران خود هستم و خانه را نيز صاحبى است كه اگر بخواهد آن را حفظ مى‏كند.(انا رب الابل و للبيت رب ان شاء يخفظه)همين جمله كوتاه ابرهه را سخت تحت تاثير قرار داد، و پريشان ساخت، و آن را دليل بر عقل و بزرگوارى عبدالمطلب دانست.

عبدالمطلب علاقه سرشارى به «محمد» نوه عظيم الشان خود داشت، و بارها سفارش او را به فرزندانش مى‏نمود و مى‏گفت: او آينده‏اى درخشان دارد.(و ان له لشانا عظيما)

داستان ساختگى نذر عبدالمطلب

در تمامى تواريخ اسلامى و كتب مربوطه سنى و شيعى نوشته‏اند كه عبدالمطلب نذر كرده بود كه اگر خداوند ده پسر به او داد، يكى از آنها را در راه خدا قربانى كند و چون داراى ده پسر شد و قرعه زد، به نام عبدالله آمد، سپس او را با صد شتر به قرعه گذاشت و قرعه به نام شتران آمد، و شتران را به جاى عبدالله قربانى كرد!

در بعضى از تواريخ و روايات اهل تسنن نوشته‏اند كه اين راى زنى جادوگر بود كه گفت: او را با قربانى كردن شتران معاوظه كنيد. در صورتى كه اين موضوع افسانه است و اصلى ندارد. و از عقل و درايت و ديانت عبدالمطلب كاملا به دور است.

ثقة الاسلام كلينى در «كافى‏» رواياتينقل كرده كهدلالت بر عظمت و جلالت و كمال ايمان و عقل و بينش روشن او دارد. از جمله امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: «عبدالمطلب روز قيامت تنها و به سيماى پيغمبران وارد صحراى محشر مى‏شود» كه مى‏رساند نظر به شخصيت نافذ وعقيده و ايمان خاصى كه در عصر جاهليت داشته به طور شاخص محشور مى‏گردد.

دليل بر مجعول بودن اين داستان امورى است كه ذيلا به آن اشاره مى‏كنيم:

1- داستان برخورد عبدالمطلب با ابرهه فرمانده حبشى بهترين گواه بر كمال عقل و درايت عبدالمطلب است كه مى‏رساند چنين كار و نذر مضحكى از وى بعيد بوده است.

2- يعقوبى مورخ مشهور مى‏نويسد: عبدالمطلب در زمان جاهليت‏سنت‏هائى داشت كه در اسلام نيز تثبيت‏شد; مانند حرام دانستن شراب، و زنا و حد زدن زناكار، و بريدن دست دزد و تبعيد زنان بدنام از مكه، و جلوگيرى از زنده به گور كردن دختران و ازدواج با محارم، و سرزده وارد خانه شدن، و عريان طواف كردن، و حكم به وجوب وفاى بنذر، و احترام چهار ماه محترم(رجب، ذى‏القعده، ذى‏الحجه و محرم) و مباهله كردن (يعنى براى اثبات حقانيت نفرين كردن و حق يكديگر)(تاريخ يعقوبى ج 2 ص 6)بنابر اين شخصى اين چنين، هرگز نذرى آن چنان نمى‏كند.

3- پيغمبر در حديث معتبر افتخار مى‏كرد كه فرزند عبدالمطلب است و مى‏فرمود: «من پيغمبرم دروغ نيست، من فرزند عبدالمطلب هستم‏»(انا النبى لا كذب، انا ابن عبدالمطلب)

4- چطور ممكن است مردى با اين بزرگوارى نذر به چيزى كند كه در اكثر شرايع آسمانى نهى شده بود و در نزد عقل بسيار زشت و از بزرگترين جنايات به شمار مى‏رفته است؟

5- نذر كردن و كشتن فرزندان به عنوان نذر براى معبود از سنن بت‏پرستان و ستاره‏پرستان (صابئين) بوده، و خداوند در قرآن مجيد آن را ازجمله اعمال شنيع آنها شمرده و فرموده است: بدين گونه بسيارى از مشركين خوش داشتند كه اولاد خود را بكشند.(كذلك زين لكثير من المشركين قبل اولادهم شركائهم - سوره نعام آيه 137چ)

اين غير از زنده بگور كردن دختران بوده كه قبيله بنى تميم معمول مى‏داشتند. زيرا كه «اولاد»درآيه شريفه اعم از پسر و دختر است، و نيز غير از كشتن اولاد به واسطه فقر و بيم از گرسنگى است، بلكه اين قتلها اولاد كه مشركين معمول مى‏داشتند براى تقرب به خدا بوده است.

6- اگر بگويند شايد عبدالمطلب مانند ابارهيم مامور بوده فرزندش را در راه خدا فدار كند، مى‏گوئيم اين درست نيست، چون در انى روايات صريحا مى‏گويد عبدالمطلب نذر كرده بود، مضافا به اين كه اگر مامور بود مى‏بايد آن را عملى سازد و ديگر قرعه انداختن معنا نداشت، و اصولا چرا نگفت: من مامور به اين كارم؟

7- در سلسله راريان اين داستان ساختگى و امثال آن مانند «انا ابن الذبيحين‏» افرادى ضعيف و مجهول و مهمل كه بعضى هم شيعه اماميه نبوده‏اند، قرار دارند، و به همين جهت روايات آن ضعيف و مغشوش و بيشتر از طريق عامه روايت‏شده و از آنها به شيعه سرايت كرده است.

8- علامه مجلسى مى‏گويد: شيعه اعتقاد دارد كه پدران پيغمبر تا آدم، خداپرست بودند،و ازفخررازى نقل مى‏كند كه گفته است: «شيعه عقيده دارد كه هيچ يك از پدران پيغمبر كافر نبوده‏اند»(نگاه كنيد به پاورقى فاضل محترم آقاى على اكبر غفارى بر، ج 3 كتاب «من لا يحضره الفقيه‏» شيخ صدوق چاپ مكتبه صدوق ص 89)

بنابر آنچه ذكر شد ماجراى نذر عبدالمطلب از اختراعات قصه گويان عامه بوده كه خواسته‏اند على رغم شيعه اماميه،عبدالمطلب را مانند ديگر مشركان قلمداد كنند، و كسانى امثال زمخشرى و فخر رازى و نيشابورى ازقدمايعلماى عامه و بعضى از متاخرين آنها همچون مراغى و سيد قطب و بسيارى ديگر از مفسران آنها اين داستان ساختگى را در تفسير آيه; «كذلك لكثير من المشركين قبل اولادهم شركائهم‏» نقل كرده و مصداق آن را عبدالملطلب دانسته‏اند!! تا از اين راه اعتقاد خود را در مشرك دانستن پدران پيغمبر (صلى الله عليه و آله)

 

 

 

جغرافیا


مقاله‌های ویکی‌پدیا را به صورت آفلاین و بدون اتصال به اینترنت بخوانید. (اطلاعات بیشتر) جغرافیا از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به: ناوبری، جستجو نقشهٔ زمین جُغرافیا یا جُغرافی در حقیقت مطالعهٔ روابط بین جوامع متشکل انسانی و محیط زندگی آنهاست. به بیانی دیگر جغرافیا دانشی است که درباره سطح زمین و پدیده‌های طبیعی، آب و هوا، رستنی‌ها، خاک، فراورده‌ها و مانند آن و پراکندگی آن‌ها بر روی زمین و روابط آن‌ها با انسان گفتگو می‌کند. هر یک از موارد مورد بررسی این دانش رشتهٔ ویژه‌ای را پدید می‌آورد مانند ژئومورفولوژی، زمین‌شناسی، هواشناسی، ستاره‌شناسی، مردم‌شناسی، زیست‌شناسی و جز این‌ها. واژهٔ «جغرافیا» عربی‌شده «ژئوگرافیا» (به یونانی: γεωγραφία) است که معنی واژه‌به‌واژه‌اش «گیتی نگاری» است.[نیازمند منبع] جغرافیا مطالعهٔ زمین و اراضی، سیما، جمعیت و پدیده‌هایش است. نخستین شخصی که از واژهٔ «جغرافیا» استفاده کرد، اراتوستن (سال ۸۹۷/۹۸ تا ۸۱۵/۱۶ پیش از هجرت) بود. چهار سنت تاریخی در پژوهش‌های جغرافیایی عبارت است از: واکاوی (تجزیه و تحلیل) مکانی پدیده‌های طبیعی و انسانی (جغرافیا به عنوان بررسی‌ای در بارهٔ پراکندگی)، مطالعات منطقه‌ای (اماکن و مناطق)، مطالعهٔ انسان و رابطهٔ او با زمین، و پژوهش در علوم زمین است. با این وجود، جغرافیای نوین نظم و انضباطی همه‌فراگیر است که در درجهٔ نخست به دنبال درک زمین و همهٔ پیچیدگی‌های انسان و طبیعت بوده و تنها منحصر به چیزها و جایشان نیست، بلکه در مورد آن که چگونه تغییر کرده و خواهندکرد نیز می‌باشد. جغرافیا به عنوان «پلی میان انسان و علوم فیزیکی»، به دو شاخهٔ اصلی جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی تقسیم شده‌است. جغرافیا را می توان همانطور که ویدال دولابلاش بیان کرده علم روابط متقابل انسان و طبیعت دانست. وی بیان می‌کند که طبیعت امکان‌هایی را در اختیار انسان قرار می‌دهد و انسان براساس فرهنگش از آنها بهره برداری می‌کند، البته باید توجه داشت که در دهه‌های اخیر انتقادهای بلسیاری به این تعریف وارد شده‌است و امروزه اقتصاد سیاسی، مفهوم بازساخت، اقتصاد بازار آزاد در مرکز همه تعاریف جغرافیایی قرار گررفته‌است.[۱] پیش‌گفتار [ویرایش] جغرافی‌دانان به گونه‌ای سنتی، عده‌ای نقشه‌نگار که به بررسی نام مکان‌ها و تعدادشان می‌پردازند، به نظر می‌رسند. اگر چه بسیاری از جغرافی‌دانان در مکان‌نامی(ذکر نام‌های نواحی) و نقشه‌نگاری آموزش دیده‌اند، ولی‌این کار پیشهٔ اصلی‌شان نیست. جغرافی‌دانان به بررسی پراکندگی مکانی و زمانی پدیده‌ها، فرایندها، ویژگی‌ها و هم‌چنین برهم‌کنش انسان و محیط زیست او به عنوان اثر فضا و مکانِ تحت تأثیر موضوعات مختلف از جمله اقتصاد، بهداشت، آب و هوا، گیاهان و جانوران، می‌پردازند؛ از این رو جغرافیا دانشی میان‌رشته‌ای و فرارشته‌ای است. جغرافیا در یک چینش می‌تواند به طور گسترده به دو شعبهٔ اصلی تقسیم شود: جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی. اولی تا حد زیادی بر معماری و چگونگی‌ایجاد فضا متمرکز است -که با انسان مشاهده و مدیریت می‌شود و نیز نفوذ او فضا و مکان به خاطر به‌کارگیری و چنگ‌اندازی‌اش به آن می‌فرساید. دومی به بررسی محیط زیست طبیعی و چگونگی به وجود آمدن و تداخل آب‌وهوا، پوشش گیاهی و چرخهٔ زیستی، خاک، آب، و زمین‌ریخن شناسی می‌پردازد. به عنوان برآیندی از این دو زیرحوزه و با استفاده از روش‌های متفاوت، حوزهٔ سومی پدید آمده‌است که جغرافیای زیست‌محیطی نام دارد. شاخه‌های دانش جغرافیا [ویرایش] جغرافیای طبیعی [ویرایش] جغرافیای طبیعی روی جغرافیا از نگاه علوم زمین تمرکز دارد و هدفش درک فیزیکی سنگ‌کره، آب‌کره، هواکره، خاک‌کره و الگوهای جهانی گیاگان و زیاگان (زیست‌کره) است. جغرافیای فیزیکی می‌تواند به دسته‌بندی کلی زیر تقسیم گردد: زمین‌ریخت‌شناسی (ژئومورفولوژی) زیست‌جغرافی (جغرافیای زیستی) آب‌وهواشناسی (اقلیم‌شناسی) و دیرین‌آب‌وهواشناسی (دیرین‌اقلیم‌شناسی) جغرافیای کرانه (ساحل) جغرافیای زیست‌محیطی و مدیریت زیست‌محیطی زمین‌سنجی زمین‌ریخت‌شناسی یخبندان‌شناسی آب‌شناسی و آب‌نگاری بوم‌شناسی منظر اقیانوس‌نگاری خاک‌شناسی دیرین‌جغرافیا یا دیرین‌گیتاشناسی دانش دوران چهارم (کواترنر) جغرافیای انسانی [ویرایش] جغرافیای انسانی شاخه‌ای از جغرافیا است که متوجه بررسی الگوها و فرایندهایی است که برهم‌کنش انسان با محیط‌های جورواجور را شکل می‌دهد، که شامل جنبه‌های انسانی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی می‌باشد. در حالی که توجه عمدهٔ جغرافیای انسانی به چشم‌انداز فیزیکی زمین نیست (نگاه کنید به جغرافیای فیزیکی) به سختی امکان‌پذیر است که هنگام بحث دربارهٔ جغرافیای انسانی، به چشم‌اندازهای فیزیکی -که در فعالیت‌های انسان در نقش بسیاری دارد- اشاره‌ای نکرد، که جغرافیای زیست‌محیطی دارد به عنوان پیوندی میان این دو پدیدار می‌گردد. جغرافیای انسانی می‌تواند به بسیاری از مقوله‌های گسترده تقسیم شود؛ مانند: جغرافیای فرهنگی جغرافیای توسعه جغرافیای اقتصادی جغرافیای بهداشت‌ودرمان جغرافیای تاریخ و زمان جغراسیاست و جغرافیای سیاسی جغرافیای مردمی و جمعیت‌شناسی جغرافیای مذهبی جغرافیای اجتماعی جغرافیای ترابردی جغرافیای گردشگری جغرافیای شهری یا جغرافیای مدنی گرایش‌های مختلفی برای بررسی جغرافیای انسانی نیز در درازنای زمان به وجود آمده و عبارت است از: جغرافیای رفتاری جغرافیای زن‌گرایانه نظریهٔ فرهنگ ژئوسوفی (گیتاشناسی، دانش گیتی، مطالعهٔ جغرافیا)[۲] جغرافیای زیست‌محیطی [ویرایش] سد کارون ۴ جغرافیای زیست‌محیطی شاخه‌ای از جغرافیا است که به توصیف جنبه‌های فضایی از تعامل میان انسان و جهان طبیعی می‌پردازد و نیازمند درک درستی از جنبه‌های سنتی جغرافیای فیزیکی و انسانی، و نیز روش‌هایی که در آن جوامع انسانی محیط زیست را درک کنند، می‌باشد. جغرافیای زیست‌محیطی در جایگاه پلی میان جغرافیای انسانی و فیزیکی، و در نتیجه هم‌افزایی تخصص از این دو زیرحوزه‌است. علاوه بر این، هم‌بستگی انسان با محیط زیست به عنوان یک پیامد جهانی شدن و دگرگونی‌های فناوردی تغییر کرده، و روی‌کرد تازه‌ای برای درک رابطهٔ پویا و تغییرات، مورد نیاز بوده‌است. نمونه‌هایی از زمینه‌های پژوهشی در جغرافیای زیست‌محیطی عبارت است: از مدیریت بحران، مدیریت محیط زیست، توسعهٔ پایدار، و بوم‌شناسی سیاسی. دانش نقشه‌برداری [ویرایش] الگوی ارتفاع رقمی (دیجیتال) علوم نقشه‌برداری شاخه‌ای از جغرافیا است که پس از انقلاب کمّی در جغرافیا در اواسط دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی پدید آمده‌است. علوم نقشه‌برداری شامل بهره‌گیری از روش‌های سنتی فضایی مورد استفاده در نقشه‌نگاری و عارضه‌نگاری (توپوگرافی) و کاربردشان در رایانه می‌باشد. دانش نقشه‌برداری با استفاده از روش‌هایی مانند سامانهٔ اطلاعات مکانی (سام) و دورکاوی(سنجش از دور) دارای حوزهٔ مشتکی گسترده با بسیاری از رشته‌های دیگر است. علوم نقشه‌برداری هم‌چنین به باززیستی(تجدید حیات)برخی گروه‌های جغرافیایی انجامید، به ویژه در حین دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی و در شمال امریکا که در آن زمینه داشت افول می‌کرد. دانش نقشه‌برداری محدودهٔ گسترده‌ای از زمینه‌های درگیر با واکاوی فضایی، از قبیل نقشه‌نگاری، سامانهٔ اطلاعات مکانی (سام یا جی‌آی‌اس)، دورکاوی و سامانهٔ موقعیت‌یابی جهانی (جی‌پی‌اس) را در بر می‌گیرد. جغرافیای منطقه‌ای [ویرایش] جغرافیای منطقه‌ای شاخه‌ای از جغرافیا است که مناطقی با هر اندازه را در سراسر کرهٔ زمین بررسی می‌کند و خصوصیت توصیفی رایجی دارد. هدف اصلی فهمیدن یا معنی کردن یکتایی و یا ویژگی یک منطقهٔ خاص است که از طبیعت و عناصر انسانی شکل گرفته‌است. هم‌چنین به تقسیم اراضی که شیوه‌های مناسب محدودسازی فضا به مناطق را پوشش می‌دهد نیز توجه می‌شود. جغرافیای منطقه‌ای هم‌چنین به عنوان روی‌کردی خاص برای دانش‌آموختن در رشتهٔ علوم جغرافیایی در نظر گرفته می‌شود(مانند جغرافیای انتقادی و یا کمّی) زمینه‌های مرتبط [ویرایش] برنامه‌ریزی شهری، برنامه‌ریزی منطقه‌ای و آمایش سرزمین: استفاده از دانش جغرافیا به تعیین سرنوشت چگونگی گسترش یافتن یا نیافتن خشکی با معیارهای بخصوص، از قبیل ایمنی، زیبایی، فرصت‌های اقتصادی، حفاظت از میراث طبیعی و یا مصنوعی و... کمک می‌کند. برنامه‌ریزی شهرها، شهرستان‌ها و مناطق روستایی ممکن است به عنوان جغرافیای کاربردی دیده شود. تقسیمات جغرافیایی سازمان ملل متحد دانش‌های محلی: در علوم دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی جنبشِ دانش‌های منطقه‌ای به رهبری «والتر ایسارد» به منظور ارایهٔ مبنای بیشتر کمّی و تحلیلی برای پرسش‌های جغرافیایی، در تقابل با گرایش‌های توصیفی از برنامه‌های جغرافیایی سنتی، به پا خاست. علوم منطقه‌ای شامل پیکره‌ای از دانش است که در ابعاد مکانی، نقشی اساسی ایفا می‌کند؛ مانند اقتصاد منطقه‌ای، مدیریت منابع، نظریهٔ تعیین مکان، برنامه‌ریزی منطقه‌ای و شهری، ترابری(حمل و نقل) و ارتباطات، جغرافیای انسانی، توزیع جمعیت، بوم‌شناسی دورنما (منظر) و کیفیت محیط زیست. دانش‌های میان‌سیاره‌ای: با این که نظام جغرافیایی به طور طبیعی به زمین وابسته‌است، دوره‌های آموزشی می‌توانند به گونه‌ای غیررسمی به شرح و بررسی دیگر جاهای کیهان، مانند سیاراتِ منظومهٔ خورشیدی و حتی فراتر از آن بپردازند. بررسی سامانه‌های بزرگ‌تر از زمین به خودی خود بخش‌هایی از اخترشناسی یا کیهان‌شناسی را شکل می‌دهد. مطالعهٔ دیگر سیارات است که معمولاً سیاره‌شناسی یا دانش‌های سیاره‌ای نامیده می‌شود. شرایط جای‌گزین از قبیل بهرام‌شناسی (زمین‌شناسی مریخ)هم پیش‌نهاد شده‌است، اما به طور گسترده استفاده نمی‌گردد. فنون و روش‌ها [ویرایش] همان طور که روابط متقابل مکانی کلیدهای این علوم مختصر هستند، نقشه‌ها نیز ابزاری کلیدی اند. نقشه‌نگاری سنتی با روی‌کردی تازه‌تر به واکاوی جغرافیایی، سامانه‌های اطلاعات مکانی (سام) مبتنی بر رایانه پیوسته‌است. در مطالعهٔ ایشان، جغرافی‌دانان از چهار روش وابسته استفاده می‌نمایند: سامانمند: دانسته‌های جغرافیایی را در مقوله‌هایی که می‌تواند به کاوش سراسری بپردازد، دسته‌بندی می‌کند. منطقه‌ای: به بررسی رابطهٔ سامانمند میان رَسته‌های منطقه‌ای خاص یا موقعیت مکان سیاره می‌پردازد. توصیفی: موقعیتی از سیما و جمعیت را به سادگی مشخص می‌کند. تحلیلی: می‌پرسد که چرا ما به دنبال سیما و ساکنان در یک منطقهٔ خاص جغرافیایی می‌گردیم. نقشه‌نگاری [ویرایش] نقشهٔ مصور برجسته نقشه‌نگاری نمایش سطح زمین با استفاده از نمادهای انتزاعی است(نقشه‌سازی). اگرچه زیررشته‌های دیگر جغرافیا برای ارایهٔ تجزیه و تحلیل‌هایشان به نقشه‌ها تکیه می‌کنند، ولی ساخت واقعی نقشه‌ها به اندازهٔ کافی مجرد هست که بتوانیم جداگانه در نظر بگیریمش. نقشه‌نگاری از گردهمایی پیش‌نویس فنون به صورت دانش واقعی سر برآورده‌است. نقشه‌کشان باید روان‌شناسیِ شناختی و کارپژوهی (ارگونومی) را بیاموزند تا بفهمند چه نمادهایی بیشترین اثر را در جابه‌جایی اطلاعات زمین دارا است، و روان‌شناسی رفتاری را بیاموزند تا کسانی را که از نقشه‌هایشان استفاده می‌کنند را به اثرپذیری از اطلاعات وادارند. ایشان باید زمین‌سنجی و ریاضیات نسبتاً پیش‌رفته را یاد بگیرند تا بدانند چگونه شکل زمین بر واپیچش(اعوجاج) نمادهای پیش‌دیدهٔ نقشهٔ هموار برای مشاهده تاثیر می‌گذارد. بی‌جنجال می‌توان ادعا کرد که نقشه‌نگاری دانه‌ای است که از کشتزار بزرگ‌تر جغرافیا رُسته‌است. بیشتر جغرافی‌دانان بیان خواهندکرد که شیفتگی دوران کودکی به نقشه‌ها در حقیقت پیش‌گویی گرایش ایشان به این زمینه بوده‌است. سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی [ویرایش] نقشهٔ برداری‌ای ساده، استفاده از عناصر برداری: نقاط چاه، خطوط رودخانه و چنربر دریاچه سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی(جی‌آی‌اس) به جمع‌آوری اطلاعات پیرامون زمین، برای بازیابیِ خودکار توسط یک رایانه، با دقتی مناسب به منظور توختن(کسب) اطلاعات، رسیدگی می‌کند. افزون بر زیررشته‌های دیگر جغرافیا، کارآزمودگان سام باید با علوم رایانه و سامانه‌های دادگانی (پایگاه‌داده‌ای) آشنا باشند. سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی انقلابی در زمینهٔ نقشه‌نگاری ایجاد کرد؛ هم اکنون تقریباً تمام نقشه‌سازی را با کمک گونه‌ای از نرم‌افزار سام انجام می‌دهند. هم‌چنین سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی دانش بهره‌گیری از نرم‌افزار و فنون آن را برای نمایش، واکاوی و پیش‌بینی روابط مکانی هدایت می‌کند. در این زمینه،«جی‌آی‌اس» به معنی «دانش اطلاعات جغرافیایی»[۳] می‌باشد. دورکاوی (سنجش از دور) [ویرایش] دورکاوی یا سنجش از دور، دانش به‌دست‌آوردن اطلاعات در مورد ویژگی‌های زمین از طریق اندازه‌گیری‌های از دور می‌باشد. داده‌های دورکاویده در اشکال مختلف مانند تصاویر ماهواره‌ای، عکس‌های هوایی و داده‌های به‌دست‌آمده از حسگرهای دستی، تولید می‌شود. جغرافی‌دانان به منظور: الف) عرضهٔ اطلاعات متنوع در نوعی از پیمانه‌های فاصله‌ای (محلی به جهانی)، ب) گردآوردن نگرشی اجمالی از ناحیهٔ مورد علاقه، پ)دست‌رسی به پایگاه‌های دوردست یا بیرون از دست‌رس، ت)فراهم ساختن اطلاعات طیفی نامریی طیف الکترومغناطیس، و ث) آسان کردن بررسی چگونگی تغییر سیما و ناحیه‌ها در درازای زمان، به طور فزاینده از داده‌های دورکاویده برای به‌دست‌آوردن اطلاعات در مورد سطح زمین، اقیانوس‌ها و هواکره استفاده می‌کنند. داده‌های دروکاویده ممکن است آزادانه، یا پیوسته با دیگر لایه‌های داده‌های رقمی واکاوَند (مثلاً در یک سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی) تحلیل شود. روش‌های کمّی جغرافیا [ویرایش] زمین‌آمار با واکاوی داده‌های کمی به ویژه استفاده از روش آماری جهت یابش پدیده‌های جغرافیایی، سر و کار دارد. زمین‌آمار همه‌جا و در زمینه‌های گوناگون استفاده شده‌است، از جمله: آب‌شناسی، زمین‌شناسی، زمین‌ریخت‌شناسی (ژئومورفولوژی)، اکتشاف نفت، واکاوی آب‌وهوا، برنامه‌ریزی شهری، آمایش و همه‌گیرشناسی. پایهٔ ریاضی زمین‌آمار از تحلیل خوشه‌ای، واکاوی تفکیک کنندهٔ خطی و آزمون آماری نافراسنجی (غیرپارامتری)، و موضوعات دیگر برگرفته شده‌است. کاربردهای زمین‌آمار به شدت در سامانه‌های اطلاعات جغرافیایی استفاده می‌شود، به خصوص برای درون‌یابی نقاط نسنجیده. جغرافی‌دانان سهم به‌سزایی در روش‌های فنون کمّی نشان دادند. روش‌های کیفی جغرافیا [ویرایش] روش‌های کیفی جغرافیایی یا قوم‌نگاشتی؛ روش‌های پژوهش، را بشرجغرافی‌دانان استفاده می‌کنند. در جغرافیای فرهنگی، به کارگیری فنون پژوهش کیفی، سنتی است که نیز در مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی اَزَش استفاده می‌کنند. مشاهدهٔ همراه با مشارکت و مصاحبه‌های عمقی و موشکافانه، داده‌های کیفی را برای بشرجغرافی‌دانان فراهم می‌کند. تاریخچهٔ جغرافیا [ویرایش] نقشهٔ جهان باز ساختهٔ بتلمیوس از جغرافیای بتملیوسی در سدهٔ هشتم/نهم خورشیدی این اندیشه از آناکسیماندر(۱۲۳۱/۳۲ – ۱۱۶۶/۶۷ سال پیش از هجرت)، -که واپسین نویسندگان یونانی به بنیان‌گذار واقعی جغرافیا مطرحش نمودند-، از طریق پاره‌ای از بازگویی‌های جانشینان او به ما رسیده‌است. آناکسیماندر را به نوآوری شاخص‌ها (ابزار ساده و کارآمد یونانی که اندازه‌گیری اولیه از عرض جغرافیایی را انجام داد) می‌شناسند. تالس و آناکسیماندر هم‌چنین به پیش‌گویی گرفت‌ها معروف اند. شالودهٔ جغرافیا را می‌توان در فرهنگ‌های دیرینه، از قبیل چین باستان، سده‌های میانه و دوران باستان ردیابی کرد. یونانیان نخستین بار جغرافیا را با هر دو سرفصل هنر و دانش یافته‌بودند و این را با نقشه‌نگاری، فلسفه، ادبیات و ریاضیات به دست آورده‌اند. بحث‌های گرمی در بارهٔ این که نخستین بار کی داوی کرد که زمین گرد می‌باشد، هست؛ که به اعتبار یا مراجعه به پارمنیدس، فیثاغورث یا اناکساغورث می‌شود گفت هر کدامشان با بهره‌گیری از توضیح گرفت‌ها توانست ثابت کند که زمین گرد است. با این وجود، او همانند بسیاری از معاصرانش بازهم باور داشت که زمین یک لوح هموار است. یکی از نخستین برآوردهایی که شعاع زمین را تخمین می‌زند را اراتوستن به جا هشتهاست. نخستین سامانهٔ خیلی دقیق خطوط دستگاه مختصات جغرافیایی به هیپارخوس (ابرخس) منسوب است. او دستگاه مبنای شصت‌تایی را به کار بست که از ریاضیات بابلی برگرفته شده‌بود. وی مدارها و نصف النهارها را به °۳۶۰، و هر درجه به '۶۰ تقسیم‌بندی کرد. او برای اندازه‌گیری طول جغرافیایی در محل‌های مختلف روی زمین، پیش‌نهاد کرد از گرفت‌ها برای تعیین اختلاف زمانی نسبی استفاده کنند. نقشه‌کشی گستردهٔ رومیان به خاطر کاوش‌هایشان در زمین‌های جدید، بعدها سطح بالای اطلاعاتی‌ای را برای بتلمیوس به منظور ساخت اطلس‌های مو شکافانه گرد هم آورد. وی با استفاده از دستگاه شبکه‌ای روی نقشه‌هایش و اتخاذ طول ۹۰/۹۲ کیلومتر به ازای هر درجه، کار هیپارکوس را پیش‌برد. جغرافیا در ایران باستان [ویرایش] سنگ‌نبشته بیستون از بررسی و تحقیق ایرانیان قدیم در جغرافیا اطلاع زیادی در دست نداریم. دیرین‌ترین سندی که در این باره موجود است قسمت‌های بازمانده اوستا است که در پاره‌ای از بخش‌های آن اشاره‌هایی به وضع یا نام برخی سرزمین‌ها و دریاها و کوه‌ها و رودها رفته و در فرگرد یکم کتاب وندیداد[۴] از شانزده کشور آفریدهٔ اهورامزدا سخن به میان آمده‌است، ولی چون قسمت‌های علمی اوستا از میان رفته‌است در این باره بیش از این اطلاعی به دست نمی‌آید. پس از آن در سنگ نبشتهٔ بغستان (بیستون) به نام کشورهایی که داریوش می‌گوید بر آن‌ها فرمان‌روایی داشته‌ام ب‌رمی‌خوریم و از همین قبیل اطلاعات مختصر و جزئی در برخی از نوشته‌های یونانیان نیز مشاهده می‌شود. از روزگار ساسانیان نیز علاوه بر آن‌چه جسته‌گریخته در ضمن بعضی از کتب آن دوران آمده و به دست ما رسیده ‚ کتاب مستقل شهرستان‌های ایرانشهر که در آن نام و شرح مختصر شهرهای ایران و برخی از روایات افسانه‌ای دربارهٔ آن‌ها آمده، در دست است و به فارسی نیز ترجمه شده‌است.[۵][۶] جغرافیا در تمدن اسلامی [ویرایش] اطلس جهان ابن وردی، رونوشتی از نسخهٔ خطی سدهٔ دهم یا یازدهم خورشیدی در خلال سده‌های میانه، سرنگونی فرمان‌روایی روم به تغییر در روند تکامل جغرافیای از اروپا به جهان اسلام انجامید. جغرافی‌دانان مسلمان مانند شریف ادریسی نقشه‌های مبسوط جهان (از قبیل کتاب‌الرجاری) را درست کردند، در حالی که جغرافی‌دانان دیگر مانند یاقوت حموی، ابوریحان بیرونی، ابن بطوطه و ابن خلدون حساب دقیقی از سفرهایشان و جغرافیای مناطقی که دیده بودند، دست و پا کردند. محمود کاشغری جغرافی‌دان ترک، نقشهٔ جهان را بر پایهٔ یک زبان کشید، و بعد از او پیری رئیس این کار را انجام داد(نقشهٔ پیری رئیس). افزون بر این، دانشمندان مسلمان کارهای پیش از رومیان و یونانی‌ها را ترجمه و تفسیر نمودند، و بیت الحکمه را به این منظور در بغداد راه انداختند. ابو زید بلخی دانشمند ایرانی، در آغاز از نقشه‌برداری زمینی در بغداد، مدرسهٔ بلخ را درون بلخ بنیان نهاد.[۱۴] «سهراب» جغرافی‌دان مسلمان در میانه‌های سدهٔ چهارم خورشیدی، سرگرم کتابی بود دربارهٔ مختصات جغرافیایی، حاوی دستورعمل برای ساخت نقشهٔ مستطیلی جهان، با طرح نمایش تصویر استوانه‌های هم‌فاصله. در اواخر سدهٔ چهارم و اوایل سدهٔ پنجم خورشیدی، ابن سینا علل زمین‌شناختی کوه‌ها را در کتاب شفا (۴۰۵/۶ خورشیدی) برانگاشت. ابوریحان بیرونی [ویرایش] ابوریحان بیرونی (۳۵۲-۴۲۷ خورشیدی) نخستین بار طرح نمایش تصویرِ هم‌سمتِ (سمت در برابر ارتفاع در دستگاه نجومی) دارای مسافت مساوی قطبی را از کره آسمان شرح داد. هنگامی که پای نقشه‌برداری شهرها و اندازه‌گیری فواصل میانشان وسط می‌آمد، او به عنوان ماهرترین فرد شناخته‌شده‌بود که در شهرهای بسیاری در خاور میانه و شبه‌قارهٔ هند این کار را انجام داده‌بود. وی هم‌چنین به هنگام اندازه‌گیری ارتفاع کوه‌ها، ژرفای دره‌ها و پهنای افق فنون مشابه را گسترش بخشید، و موضوع جغرافیای انسانی و سکنه‌پذیری سیارهٔ زمین را مطرح نمود. وی مسکونی بودن تقریباً یک چهارم از سطح زمین برای بشر را برانگاشت؛ هم‌چنین عرض جغرافیایی کاث (کاج، کاظ یا کات، از شهرهای دیرینهٔ در خوارزم) را با استفاده از بیشینهٔ بلندای خورشید محاسبه‌کرد، و معادله‌های پیچیدهٔ زمین‌سنجشی را به منظور محاسبهٔ دقیق محیط زمین واگشود، که به اندازه‌های امروزین محیط زمین خیلی نزدیک بود. او شعاع زمین را ۶۳۳۹٬۹ کیلومتر برآورد که تنها ۸/۱۶ کیلومتر کمتر از مقدار کنونی ۶۳۵۶٬۷ کیلومتر می‌باشد. در مقایسه با پیشینیانی که محیط زمین را با نشانه‌روی هم‌زمان خورشید از دو محل مختلف اندازه‌گرفتند، بیرونی روش تازه‌ای را بر پا کرد که با استفادهٔ محاسبات مثلثاتی بر پایهٔ زاویهٔ میان یک دشت و بر فراز کوه بود -که اندازه‌گیری‌های دقیق‌تری از محیط زمین را نتیجه داد- و انجام این کار را با یک شخص برای اندازه‌گیری از یک موقعیت انجام‌پذیر ساخت. او هم‌چنین بررسی‌ای از طرح نمایش تصویر نقشه، نقشه‌نگاری، منتشر کرد که شامل روشی برای نمایش نیم‌کره در صفحه بود. جرجی زیدان در تاریخ تمدن اسلام ذیل جغرافیا می‌آورد: «لفظ جغرافی می‌رساند که این علم را عرب وضع نکرده اما چون جغرافی به تاریخ مربوط است و چون عرب‌ها به واسطهٔ مقتضیات شریعت اسلام پیش از ترجمهٔ جغرافی به زبان عربی کتاب‌هایی در توصیف راه‌ها و شهرها نگاشته‌اند، لذا در این‌جا از جغرافی اسلامی هم اسمی می‌بریم.»[۶] جغرافیا پس از اسلام [ویرایش] نقشه جهان کانتینو، نخستین نقشه‌ای از جهان که یافته کریستف کلمب را می‌نماید. عصر کاوش اروپا در سده‌های نهم و دهم و یازدهم، جایی که یابندگان اروپایی همانند کریستف کلمب، مارکوپولو و جیمز کوک بسیاری از زمین‌های جدید را یافتند و محاسبه‌کردند، اشتیاقی تازه برای ریزه‌کاری‌های دقیق جغرافیایی، و شالودهٔ نظریه‌های خام در اروپا باززنده‌شد. مشکلی که با جغرافی‌دانان و کاوشگران روبه‌رو شد، پیدا کردن طول و عرض یک مکان جغرافیایی بود. اگرچه مشکل عرض جغرافیایی مدت‌ها پیش حل شده‌بود، ولی طول جغرافیایی هم‌چنان باز مانده بود؛ توافق بر سر نصف‌النهار صفردرجه تنها بخشی از مشکل بود. جان هریسون با نوآوری زمان‌سنج اچ۴ در سال ۱۱۳۸/۹ خورشیدی مشکل حل کرد، و بعداً در سال ۱۲۶۳در فراهمایی جهانی مریدین، نصف‌النهار گرینویچ به عنوان نصف النهار صفر اتخاذ شد. [۲۱] جغرافیا در سده‌های دهم و یازدهم و دوازدهم خورشیدی به عنوان یک زمینهٔ دانشی جدا به رسمیت شناخته و بخشی از برنامهٔ درسی دانشگاه‌های اروپا به‌ویژه پاریس و برلین شد. گسترش بسیاری از جوامع اطلاعاتی جغرافیایی در سده‌های دوازدهم و سیزدهم خورشیدی بر پایهٔ جامعهٔ اطلاعاتی جغرافیایی، [۲۲] انجمن جغرافیایی پادشاهی (بریتانیا) در سال ۱۲۰۸/۹ خورشیدی، [۲۳] جامعه جغرافیایی روسیه در سال ۱۲۲۳/۴ خورشیدی [۲۴] جامعه جغرافیایی آمریکا در ۱۲۲۹/۳۰ خورشیدی[۲۵] و انجمن جغرافیای ملی(آمریکا) در سال ۱۲۶۶/۶۷ خورشیدی، در سال ۱۱۹۹/۲۰۰ خورشیدی نمایان شد. [۲۶] اثرگذاری امانوئل کانت، الکساندر فون همبولت، کارل ریتر و پول ویدال دلا بلاش را می‌توان نقطهٔعطف اصلی جغرافیا در انتقال از فلسفه به علم دانست. طی دو سدهٔ گذشته، پیش‌رفت در فناوری مانند رایانه، به گسترش علوم نقشه‌برداری و راه و رسمی تازه انجامید، همانند مشاهدهٔ همراه مشارکت و زمین‌آمار که این شیوه‌های تازه در جغرافیای امروزی به کار رفته‌است. در غرب در طول سده‌های سیزدهم و چهاردهم، نظم و انضباط جغرافیا دست‌خوش چهار مرحلهٔ اساسی شد: جبر محیط زیست، جغرافیای منطقه‌ای، انقلاب کمّی و جغرافیای انتقادی. پیوند میان‌رشته‌ای نیرومند میان جغرافیا و علوم زمین‌شناسی و گیاه‌شناسی و هم‌چنین دانش اقتصاد، جامعه‌شناسی و مردم‌نگاری نیز تا حد زیادی افزایش یافته، به‌ویژه به عنوان پیامد سامانهٔ دانش زمین که در پی درک جهان در یک دید کلی‌نگر می‌باشد. جغرافی‌دانان سرشناس [ویرایش] جغرافی‌دان اثر یوهانس ورمر اراتوستن (۸۹۷/۸-۸۱۵/۶ سال پیش از هجرت): محاسبهٔ حجم زمین بتلمیوس (پس از ۵۳۱/۲-پس از ۴۵۳/۴ سال پیش از هجرت): دانش یونانی و رومی را در کتاب جغرافیا (Geographia) در آمیخت. جرادوس مرکاتور (۸۹۰-۹۷۳ خورشیدی): نقشه‌کش مبتکر در تهیهٔ طرح نمایش تصویری مرکاتور الکساندر فون هومبولت (۱۱۴۸-۱۲۳۸ خورشیدی): مطرح به عنوان پدر جغرافیای نوین، ناشر کوسموس و بنیانگذار زیرزمینهٔ زیست‌جغرافیا کارل ریتر (۱۱۵۸-۱۲۳۸ خورشیدی) -- مطرح به عنوان پدر جغرافیای نوین، دارندهٔ نخستین کرسی دانشگاه برلین. آرنولد هنری گویات (۱۱۸۶-۱۲۶۲ خورشیدی): بررسی ساختار یخچال‌های طبیعی و درک پیش‌رفته در جنبش یخبندان، به ویژه در شارش تندِ یخ ویلیام موریس دیویس (۱۲۲۸-۱۳۱۲ خورشیدی): پدر جغرافیای آمریکا و گسترندهٔ چرخهٔ فرسایش. پل ویدال دلا بلاش (۱۲۲۳-۱۲۹۷ خورشیدی) – بنیان‌گذار مدرسهٔ فرانسه‌ای جغراسیاست و نویسندهٔ اصول جغرافیای انسانی سر هالفورد جان مکیندر (۱۲۳۹-۱۳۲۵ خورشیدی) -- از بنیان‌گذاران مدرسهٔ اقتصاد لندن و انجمن جغرافیا کارل اورتین سوور (۱۲۶۸-۱۳۵۴ خورشیدی): دانشمند برجستهٔ جغرافیای فرهنگی والتر کریستالر (۱۲۷۱/۲-۱۳۴۷/۸ خورشیدی): دانشمند جغرافیای انسانی و نوآور نظریهٔ مکان مرکزی. یی فو توآن (زادهٔ ۱۳۰۹): پژوهش‌گر چینی آمریکایی معروف به آغازگر جغرافیای انسانی به عنوان رشته‌ای علمی دیوید هاروی (زادهٔ ۱۳۱۴): جغرافی‌دان و نویسندهٔ مارکسیست نظریه‌هایی در جغرافیای مکانی و شهری، برنده جایزهٔ واترین لود ادوارد سوجا (زادهٔ ۱۳۱۹/۲۰): برای کار خود را در توسعهٔ منطقه‌ای، برنامه‌ریزی و ادارهٔ امور همراه با ساختن واژه‌های Synekism[۷] و «پساکلان‌شهر» اشاره کرد. مایکل فرانک گودچیلد (زادهٔ ۱۳۲۲): پژوهش‌گر برجستهٔ سامانهٔ اطلاعات مکانی و برندهٔ نشان بنیان‌گذاری انجمن پادشاهی جغرافیایی در سال ۲۰۰۳ میلادی. دورین مسی (زادهٔ ۱۳۲۲/۳): پژوهش‌گر کلیدی فضا و مکان جهانی‌سازی و چندگانگی‌هایش، برندهٔ جایزهٔ واترین لود نیجل تریفت (زادهٔ ۱۳۲۸) – بنیان‌گذار نظریه‌های غیرتصویری جغرافی‌دانان برجستهٔ ایران و اسلام [ویرایش] تمامی تاریخ‌ها خورشیدی و اکثرشان تبدیل‌شده از هجری قمری و میلادی استند، جای یک سال اختلاف در تبدیلات هست؛ البته ما تاریخ دیرتر را حذف کردیم. محمد موسای خوارزمی (۱۵۸-۲۲۸) ابویوسف کندی (۱۷۹-۲۳۹) نویسندهٔ فی ماهیة العقل ابوحنیفه دینوری (۲۰۶-۲۷۴) یعقوبی (درگذشتهٔ ۲۷۵) نویسندهٔ کتاب البلدان ابن رُستهٔ اصفهانی (درگذشتهٔ پس از ۲۸۱) ابن خردادبه (۲۱۱-۲۹۱) نویسندهٔ المسالک و الممالک ابوزید بلخی (۲۲۸-۳۱۲) نویسندهٔ کتاب‌های ارزشمند جغرافیایی مانند صور الاقالیم ابن فقیه همدانی (۲۴۷-۳۲۰) نویسندهٔ کتاب‌البلدان ابومحمد حسن بن احمد بن یعقوب بن یوسف بن داوود بن همدانی (۲۷۱-۳۲۳) پدیدآور صفة جزیرة العرب و الاکلیل ابن فضلان (سده ۳ و ۴) پدیدآور سفرنامه علی بن حسین مسعودی (۲۷۴-۳۳۶) محمد بن احمد مقدسی (۳۲۶-۳۷۸) نویسندهٔ احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ابن حوقل (سدهٔ ۴) پور سینا (۳۵۹-۴۱۶) ابن هیثم (۳۴۳-۴۱۷) نگارندهٔ آثار ارزشمندی همچون کتاب‌المناظر ابوسعید گردیزی (درگذشتهٔ ۴۳۹) پدیدآور زین‌الاخبار مشهور به تاریخ گردیزی ابوریحان بیرونی (۳۵۲-۴۲۷) ابوعبید بکری (۳۹۲-۴۷۲) محمود کاشغری (۳۸۶-۴۸۰) شریف ادریسی (ابوعبدالله محمد ادریسی) (۴۷۸/۹-۵۴۴): نویسندهٔ نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق ابن رشد (۵۰۴-۵۷۷) ابن جبیر (۵۲۴-۵۹۶) از پیروان مذهب غرابیه یاقوت حموی (۵۵۷-۶۰۷) ملقب به شیخ‌الامام ابوالفدا (۶۵۲-۷۱۰) نگارندهٔ المختصر فی الاخبار البشر و تقویم‌البلدان حمدالله مستوفی قزوینی (۶۵۹-۷۲۷) نویسندهٔ تاریخ گزیده و نزهة القلوب ابن بطوطه (۶۸۲-۷۵۶) پدیدآور سفرنامهٔ تحفةالنظار فی غرائب‌الأمصار وعجائب‌الأسفار ابن ماجد (۸۱۱-۹۰۸) صاحب اثر الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد پیری رئیس (کشتهٔ ۹۳۳) امین احمد رازی (۹۷۲-(؟)) نویسندهٔ هفت اقلیم جمال حمدان (۱۳۰۷-۱۳۷۲) احمد مستوفی عباس اقبال آشتیانی محمد حسن گنجی حسین شکویی فرج الله محمودی پرویز کردوانی محمدرضا حافظ‌نیا (زادهٔ ۱۳۳۴) رتبهٔ نخست پژوهشگر برتر ایران در علوم انسانی و اجتماعی

روش تحقیق

درمورد منابع علمی و پژوهشی

انواع تحقیق و پژوهش

انواع تحقیق و پژوهش

۱_ تحقيق بنيادي: تحقيقي است که در جستجوي کشف حقايق و واقعيتها و شناخت پديده ها و اشياء است و روابط علمي را کشف مي نمايد و به تبيين ويژگيها و صفات يك واقعيت مي‌پردازد. با انديشه و تفکر منطقي سر و کار دارد. به سخن ديگر تحقيق بنيادي شرح و تبيين يک تفکر يا پايه گذار انديشه هاي جديد است.

-پژوهش بنیادی : کار نظری یا تجربی که عمدتا به منظور کسب آگاهیهای جدید از منشا پدیده یا واقعیت های مشاهده پذیر انجام می شود بدون اینکه هیچ کاربرد ویژه یا دقیقی برای آن در نظر گرفته شده باشد.

 

۲_ تحقيق توسعه‌اي: پژوهشي است که با هدف گسترش مرزهاي دانش عمومي بشر صورت مي گيرد بنابراين هر يک از موضوعاتي که در حوزه علوم انساني و تجربي بتواند به گسترش اين علوم کمک نمايد و به شرح و تبيين آن بپردازد و وجوه ناشناخته آن را روشن کند در حوزه تحقيقات توسعه اي جاي مي گيرد.

پژوهش توسعه ای : کار نظام مندی که با استفاده از دانش حاصل از تحقیقت یا تجربه علمی در جهت تولید مواد، فرآورده ها یا تمهیدات جدید ، ابداع یا استقرار فرآیندها ، نظامها یا خدمات جدد انجام می شود.

3_ تحقيق کاربردي: تحقيقي است که به منظور حل مشکل يا معضل خاص علمي يا اجتماعي انجام مي گيرد. تحقيق کاربردي بايد به صورت روشن و مشخص در کارگاه يا کارخانه يا جامعه مورد استفاده قرار گيرد.

پژوهش کاربردی : کاوش اصیل به منظور کسب دانش علمی و فنی جدید

انتخاب موضوع

ويژگي‌هاي موضوع پژوهش:

 

۱-   عنوان بايد ساده و روشن باشد و از كلمات تكراري و بي‌فايده پرهيز گردد.

۲-  براي هر پژوهش علمي، طرح پژوهشي لازم است كه شبيه به برنامه يك سفر است و  بايد قبل از سفر تنظيم شود. بنابر اين در جمله‌بندي طرح پژوهشي بايد از افعال آينده استفاده شود، چون طرحي است كه قرار است در آينده آن را اجرا كرد و هنوز اجرا نشده است. 

 چهارچوب لازم براي گزارش پژوهشي عنوان

تقدير و تشكر

صفحه تقديم

چكيده

فهرست مطالب

فصل اول: طرح مساله

مقدمه:

بيان مسئله

اهميت و ضرورت:

در اين قسمت ابتدا موضوع پيشنهادي به طور موجز و جامع شرح و تبيين مي شود. اين شرح بايد به گونه‌اي باشد که خواننده با مطالعه آن بتواند با کليات موضوع طرح آشنايي پيدا کند. بنابراين در اين شرح بايد همه جوانب مهم در نظر گرفته شود. به سخن ديگر در تبيين مسأله پژوهشي به موضوع رساله به عنوان مسأله اصلي و مهم بايد توجه خاصي شود تا خواننده به برخي از پيچيدگيهای  كلي موضوع پي ببرد. پس از شرح موضوع بايد اهميت و ارزش آن به گونه اي بيان شود که بتواند پاسخگوي پرسشهاي احتمالي درباره دليل يا دلايل انتخاب موضوع طرح باشد.

 

اهداف:

اهداف اصلي و مهم طرح در يک يا دو بند منطبق با عنوان پژوهش بيان مي شود.

اهداف اصلي بايد با جهت کلي طرح هماهنگي کامل داشته باشد به طوري که از مجموع عنوان و اهداف بتوان به محتواي کلي آن پي برد.

هر طرح اهداف جزئي نيز دارد که اين اهداف بر اساس فصل هاي مختلف در سه يا چهار بند تبيين مي‌شود.

سوالات و فرضيه‌ها:

فرضيات يا پرسشها بايد در راستاي اهداف تبيين شود.

فرضيه عبارت است از حدس يا گمان انديشمندانه درباره ماهيت، چگونگي و روابط بين پديده ها، اشياء و متغيرها که محقق را در تشخيص نزديکترين و محتمل ترين آنها براي کشف مجهول کمک مي نمايد. بنابراين فرضيه گماني است موقتي که درست بودن يا نبودنش بايد مورد آزمايش قرار گيرد.

فرضيه بر اساس معلومات کلي و شناختهاي قبلي يا تجارب محقق پديد مي آيد . فرضيه ها بايد کوتاه و از انسجام کافي نيز برخوردار باشد و به صورت جمله خبري بيان شود. فرضيه را مي توان با عبارتهايي مانند: «به نظر مي رسد و ...» آغاز کرد.

پرسشهاي تحقيق نيز به اجزاء فرضيه ها مي پردازد و پيوسته مسير تحقيق را با عبارتهاي پرسشي جستجو مي کند. پرسش پيوسته انگيزه محقق را براي يافتن مطلوبي مجهول روشن مي کند و به سخن ديگر محقق را براي يافتن مطلوبي مجهول بر مي انگيزد. پرسش ارتباط بين متغيرها را مورد تامل قرار   مي دهد.

تعريف مفهومي و عملياتي متغيرها

فصل دوم: پیشینه

چهار چوب خاصي براي اين فصل وجود ندارد تنها بايد شما در اين فصل به طور منطقي از نظريه‌ها و و مطلعات انجام شده به صورت كامل مطالبي را ارايه نماييد. مطالب فصل دوم معمولا از مطالب كلي مربوط به موضوع پژوهش شروع شده و در نهايت به متغييرها و موضوع اصلي پژوهش مربوط مي شود.

 

فصل سوم: روش شناسی

مقدمه

روش تحقيق

جامعه، نمونه، و روش نمونه گيري

حجم نمونه

روش اجراي پژوهش

روش‌هاي آمار توصيفي و استنباطي

فصل چهارم: نتایج

فصل چهارم را مي‌توانيد در دو بخش آماده نماييد، بخش اول شامل توصيف داده‌ها و بخش دوم شامل آزمون‌هاي آماري است كه براي آزمون فرضيه‌ها به كار برده مي‌شود. معمولا جداول و نمودارها در فصل چهارم آورده مي‌شوند. بايد توجه داشت كه اين فصل بايد حاوي توضيحات كافي در مورد محتواي آماري فصل باشد.

 

فصل پنجم: خلاصه و بحث در نتایج

اين فصل مهمترين فصلي است كه شما بايد آن را تهيه نماييد. در اين فصل نتايج به دست آمده در فصل چهارم با توجه به آزمون‌هاي ارايه شده، بدون توجه به داده‌ها ارايه مي‌گردد و علاوه بر اين كدام  نظريه‌ها و پژوهش‌ها از كارهاي پژوهشي شما حمايت مي‌نماييد و در راستاي نتايج به دست آمده به وسيله شما مي‌باشد و يا بر عكس مغاير با نتايج شما است، بايد بيان شده و مقايسه گردند.                                                                                             

نگارش يك مقاله فارسي

چکيده: چكيده بايد شامل بخشهاي مقدمه، روش، نتايج و بحث باشد. چكيده
حداكثر 250  تا300 كلمه باشد (بين250 تا150 كلمه مناسب است). مقدمه در
حدود 20%، روش ها 30%، نتايج 25% و بحث 15 % مناسب خواهد بود. از
آنجائيكه اكثر خوانندگان مقاله فقط چكيده مقاله را مطالعه و ارزيابي مي
كنند و يا چكيده مقاله ممكن است توسط مراكز و موسسات اطلاع رساني علمي
منتشر گردد، لذا اين قسمت بايد دقيق و روان و در برگيرنده كامل مقاله
باشد. مقاله حاضر مي‌تواند به صورت يک نمونه عملي، براي تهيه مقالات مورد
استفاده دانشجويان محترم قرار گيرد. در اين مقاله سعي شده تا اساس تهيه
يك مقاله علمي توضيح داده شود. البته بايد توجه داشت كه هر مجله اي كه
براي ارسال مقاله تان انتخاب نمائيد داراي راهنماي تدوين مقاله است كه در
ابتدا يا انتهاي ان مجله آورده شده است كه با كمي تغيير مي توانيد مقاله
را به فرمت آن مجله تهيه نمائيد.

واژه هاي کليدي: (Keywords) تعداد كليد واژه ها بين 3 تا 10 كلمه (4 تا
8)  فارسي پيشنهاد مي‌گردد. به عنوان معرف و راهنماي مقالات هستند.

1- مقدمه
         مقدمه بايد در برگيرنده مطالبي در خصوص اهميت و دليل انتخاب
موضوع مورد تحقيق و سابقه علمي كار انجام شده باشد. خصوصيات مورد نظر در
تدوين مقدمه عبارتند از: حجم مقدمه مقاله از يك پنجم كل مقاله تجاوز
نكند. (حداكثر يك صفحه) اهداف مطالعه كه در مقدمه بيان مي شود، بايستي
همان مواردي باشد كه در قسمت نتايج به آنها پرداخته مي شود.
        اهداف جزيي يا فرضيه ها يا پرسش ها بايد به طور كامل در مقدمه
آورده شود. در صورتي كه كلمات مخفف نا آشنا در مقدمه به كار رفته باشد مي
بايستي واژه لاتين در كنار آن كلمه نوشته شود. بيان مسأله با ويژگي‌هاي
آن وهمچنين ضرورت انجام مطالعه ذكر شود. سابقه علمي موضوع به طور خلاصه
ذكر گردد. بايستي از اطلاعات گسترده و غيراختصاصي و توصيف مفاهيم، همچنين
ارائه جدول و تصوير در مقدمه پرهيز شود.

2-مواد و روش كار
        در اين قسمت بايد شرح دقيق و كامل مواد، تعداد و نوع و مشخصات
حيوانات، دستگاههائي كه اختصاصا براي انجام پژوهش به كار رفته با ذكر
مشخصات كامل دستگاههاي مورد استفاده و طرح كلي آزمايش ارائه شوند. در
صورتيكه از روشهاي متداول استفاده شده باشد از شرح آنها خودداري و به ذكر
ماخذ اكتفا گردد، ولي چنانچه از روش جديدي استفاده شده باشد. شرح كامل
آنها ضروري خواهد بود. در خصوص مواد مصرفي بايد اسامي دقيق علمي و تجاري
و منابع تهيه آنها ذكر گردد. در مورد روشهاي آماري ذكر روشهاي انجام شده
ضروري مي باشد.
         اين بخش به ترتيب شامل نوع مطالعه، روش پژوهش، جامعه مورد
مطالعه و معيارهاي انتخاب نمونه، حجم نمونه و نحوه نمونه‌گيري ابزار و
روش گردآوري داده‌ها، اعتبار و اعتماد علمي ابزار تحقيق، زمان و مكان
نمونه‌گيري، نحوه انجام آزمايشها، آزمون‌هاي آماري وسيستم نرم‌افزاري
بكارگرفته شده‌ مي‌باشد.
        ذكر متغيرهاي مورد مطالعه، چگونگي كنترل آنها، تعداد گروه هاي
مورد مطالعه و شاهد با توجه به نوع مطالعه، روش و نوع نمونه گيري اندازه
و حجم نمونه، چند سويه بودن پژوهش و روش اجراي آن و چگونگي همسان‌ سازي
گروه‌ها برحسب نوع پژوهش ذكر شود و ميزان دقت و اطمينان مورد ظر در
محاسبه حجم نمونه معرفي گردد.        مقالات ارسالي بايد حاصل تحقيق اصيل
نويسنده يا نويسندگان در زمينه‌هاي مرتبط با مهندسي علوم دامي باشد و
قبلا در هيچ يک از مجلات علمي داخلي يا خارجي چاپ نشده باشد.
         ضمنا مقالات ارسالي نبايد به طور همزمان براي ساير مجلات علمي
نيز ارسال شده باشد. در مورد مقالات برگرفته از رساله هاي دانشجويي،
مکاتبات بايد صرفا از طريق استاد راهنما انجام گرفته و ذکر نام استاد
راهنما به عنوان يکي از نويسندگان مقاله ضروري است. مسئوليت صحت و سقم
مطالب و رعايت قالب استاندارد مجله بر عهده نويسندگان خواهد بود. علاوه
بر فايل الکترونيکي حاوي اصل مقاله، فايل ديگري که شامل عنوان كامل مقاله
به لاتين، نام و وابستگي سازماني نويسندگان به لاتين، چكيده لاتين(حداكثر
200 کلمه ) و‌ واژه هاي كليدي لاتين (حداكثر پنج واژه) خواهد بود بايد به
صورت جداگانه و در قالب¬هاي  Word و PDF  تهيه گردد.
         نسخه اوليه مقالات مي‌تواند به صورت يک ستوني و حداکثر در 15
صفحه ارسال گردد. نسخه نهايي مقاله پس از اعلام پذيرش از سوي سردبير، به
صورت دو ستوني تهيه مي گردد.

3-نتايج
        نتايج با نظم و ترتيب منطقي و بدون توجيه و تفسير و براساس اهداف
يا سئوالات ذكر شده در مقدمه بيان شود. نتايج حاصل از تحقيق را مي توان
به صورت جدول، نمودار و يا شكل همراه با توضيحات لازم ارائه نمود. جداول
و اشكال بايد روشن و به راحتي قابل درك و در عين حال بيانگر واقعي نتايج
حاصل از آزمايشات باشند. ابعاد منحني ها و نمودارها نبايد از 12 در 12
سانتي متر بيشتر باشد و بايستي جداگانه روي كاغذ سفيد و پررنگ رسم شوند.
عكس ها و كليشه هاي ارسالي دقيق، روشن و ابعاد آنها نبايستي بزرگتر از 12
در 8 سانتي متر باشد.
         از ارسال كپي عكس ها و نمودارها خودداري گردد. محور منحني ها و
نمودارها بايستي كاملا تعريف شده و حاوي هيچگونه تعريف يا جمله اضافه
نباشد. هر كدام از جدول ها، نمودارها و عكس ها با شماره در متن مشخص و
زيرنويسي هركدام از آنها با ذكر شماره در صفحه جداگانه اي گنجانده شود.
داده هاي ارائه شده در جدول ها و يا اشكال نبايد در اين بخش مورد بحث و
تفسير قرار گيرند، بلكه فقط ذكر يافته هاي اساسي كافي است. نتايج ارائه
شده در جدول ها نبايد به صورت ديگري مانند منحني و يا متن نوشتاري و يا
برعكس در مقاله تكرار گردد. از ذكر P-value در مواردي كه نتايج معني‌دار
نبوده خودداري شود. مقدار P-value همراه سطح اطمينان بيان شود. هر يافته
فقط به يك شكل (يا در متن يا جدول و نمودار) ارائه گردد. (هر 1000 كلمه
معمولا  يك جدول آورده مي شود). گزارش‌ميانگين‌ها همراه باانحراف
معيارذكرگردد.
        قلم قابل استفاده در مقالات فارسي از نوعNazanin  و کلمات
انگليسي به کار رفته در متن فارسي از نوع Times New Roman خواهد بود.
اندازه قلم‌ها براي مقالات فارسي عبارتند از: عنوان مقاله20-bold:، نام
نويسندگان:13-bold ، وابستگي سازماني: 10، سرعنوان‌ها: 12-bold،
عنوان‌هاي فرعي: 12-bold، بدنه مقاله و مراجع فارسي :11, زيرنويس و
بالانويس شکل‌ها و جدول‌ها: 11-bold و پاورقي‌ها: 10. در خصوص واژه¬هاي
انگليسي به کار رفته در مقالات فارسي و متن مراجع انگليسي، اندازه قلم‌ها
دو شماره کمتر از معادل فارسي آنها انتخاب شود. حاشيه متن از هر طرف و از
بالا 2 سانتيمتر و از پايين 3 سانتيمتر باشد. لطفا موارد زير به دقت
رعايت شود:
 الف) عنوان مقاله, سر عنوان‌ها، شکل‌ها، جدول‌ها و غيره بايد وسط-چين
انتخاب شوند. عنوان‌هاي فرعي به صورت راست-چين و متن اصلي بصورت خود
تنظيم (Justify) خواهد بود.
 ب) شماره گذاري سرعنوان‌ها از 1 الي آخر صورت گرفته و مقدمه، شماره 1 را
به خود اختصاص مي‌دهد. شماره‌گذاري زير عنوان‌ها فرضا در بخش 2 به صورت
1-2، 2-2، . . . بوده و در ساير بخش‌ها نيز به همين ترتيب است.
 ج) فاصله بين خطوط بايد طوري انتخاب شود كه در هر صفحه، تقريبا 40 سطر
وجود داشته باشد.
        مقالات ارسالي بايد داراي سازمان استاندارد يک مقاله پژوهشي بوده
و موارد زير بايد به دقت مورد توجه قرار گيرد:
الف) عنوان مقالات بايد حتي‌المقدور کوتاه و کاملا گويا باشد.
ب) نام نويسندگان در ذيل عنوان مقاله و وابستگي سازماني و آدرس پست
الکترونيکي ايشان بايد  در زيرنويس صفحه بيايد.
ج) چکيده بايد شامل بيان موجز مساله، اصلي‌ترين ايده‌ها و روش‌هاي به کار
گرفته شده و بالاخره اهم نتايج و نوآوريهاي حاصله بوده و از 200 کلمه
تجاوز نکند. لازم به ذكر است كه در بخش چكيده نبايد ارجاعي به معادلات و
يا مراجع متن مقاله داده شود.
د) مقدمه بايد شامل شرح مساله ، مرور کامل کارهاي مرتبط گذشته، توصيف
اجمالي روش حل، بيان دقيق نوآوري مقاله و بيان نحوه سازماندهي ادامه
مقاله باشد.
ه) جدول‌ها به صورت واضح و در اندازه مناسب تهيه شده و به نحو مشخصي بايد
بالا-نويس شده و به ترتيب شماره‌گذاري گردند. جدول‌هاي بزرگ بصورت تک
ستوني و جدولهاي کوچک به صورت دو ستوني آورده شود.
و) نتيجه گيري بايد شامل بازگويي اجمالي مسايل مطرح شده در مقاله و توجه
مجدد و بحث درباره اهم نتايج حاصله و بالاخره جمع بندي مختصر و مفيد
باشد.
ز) در انتهاي هر پاراگراف يا عبارت مهم در متن عدد شماره گذاري شده و
مربوط به مراجع بايد مورد ارجاع قرارگيرند.
        کليه مراجع ذکر شده در بخش مراجع بايد در متن مقاله مورد اشاره
قرار گرفته باشند. ذکر مشخصات کامل مراجع، مطابق نمونه هاي ارايه شده در
انتهاي اين مقاله  ضروري است.

4-بحث
        اين بخش مهمترين قسمت هر مقاله است. آثار و اهميت يافته هاي به
دست آمده و همچنين محدوديتهاي آن توضيح داده شود. در اين بخش از ذكر
تكرار نتايج به شكلي كه در قسمت نتايج آمده است، خودداري گردد. نتايج
ارائه شده بايد مورد تجزيه و تحليل و تفسير قرار گيرند و توجه خواننده را
به موضوع اصلي تحقيق، فرضيه هاي مطرح شده در بخش مقدمه و نتايج به دست
آمده از تحقيق جلب نمايد. در بحث علت تشابه و تفاوت نتايج مقاله با تحقيق
هاي ديگران توضيح داده شود.
        در بحث موارد كاربرد علمي و قابليت تعميم پذيري نتايج بدست آمده
توضيح داده شود. باتوجه به نتايج، بايستي پاسخ قاطعي به سئوالهاي مقدمه
داده شود.
        در اين مقاله، کوشش برآن بود تا با ارائه يک نمونه عملي، مهمترين
مقررات حاکم بر مقالات قابل چاپ در مجلات بيان گردد. اميد است با رعايت
موارد پيش‌گفته،  امکان ارايه مقاله ‌اي پربار به مخاطبين فراهم گردد.
5-تشكر و سپاسگزاري

نويسنده يا نويسندگان مي توانند از كمك هاي ديگران در انجام پژوهش و يا
تهيه مقاله به نحو مقتضي تشكر و قدرداني نمايند. لازم به ذكر است در صورت
برخورداري از حمايت مالي و استفاده از وسائل آزمايشگاهي مي توان در صورت
لزوم محل تحقيق و نام موسسه و يا افراد مربوط را ذكر نمود.

6-خلاصه انگليسي (Abstract ):
 عناوين در چكيده انگليسي مشابه چكيده فارسي است وحجم آن حداكثر 250 كلمه
و بايد تطابق كامل با متن چكيده فارسي داشته باشد

7-مراجع
         نحوه ذكر منابع در داخل متن مقاله بايد به ترتيب شامل نام
خانوادگي و سال انتشار آن باشد، مثال (سليمي، 1386). در صورتيكه تعداد
نويسندگان دو نفر باشد اينگونه است: (رمضاني و ظهوري، 1386). چنانچه
تعداد نويسندگان بيش از دو نفر باشند: ( معصومي و همكاران، 1387). در
رابطه با منابع خارجي هم مانند فارسي عمل مي شود.  (Navidi zadeh, 2006)
(Zohoori and Ramezani, 2008)  (Omidi et al., 2006) در پايان مقاله
ابتدا منابع فارسي و سپس خارجي به ترتيب حروف الفبا ذكر مي شوند.
ساعدي، هوشنگ شماع، محمود مرواريد، عبدالحسن و نيكپور، كريم. (1358).
اصول تغذيه دام و طيور، انتشارات دانشگاه تهران، جلد اول، چاپ دوم، شماره
1567، صفحه 25-20.
Herbert, R; Nanney, J. and Spano, J. S. (1989). Erythrocyte
distribution in ducks. American Journal of Veterinary Research, 50:
958-965.
        نام مجلات فارسي و انگليسي در قسمت منابع به طور كامل نوشته شود
بهتر است. اگر نويسندگان مقاله از 6 نفر بيشتر باشند بعد از نفر ششم et
al. گذاشته شود.

رایانه


      رایانه از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به: ناوبری، جستجو ابررایانهٔ کلمبیا در مرکز تحقیقات آمِس، ناسا. رایانه[۱] یا کامپیوتر (به انگلیسی: computer) ماشینی است که از آن برای پردازش اطلاعات استفاده می‌شود. محتویات  [نهفتن]  ۱ نام ۱.۱ معنای واژهٔ فارسی رایانه ۲ تاریخچه ۳ تعریف داده و اطلاعات ۴ رایانه‌ها چگونه کار می‌کنند؟ ۴.۱ حافظه ۴.۲ پردازش ۴.۳ ورودی/خروجی ۴.۴ دستورالعمل‌ها ۴.۵ معماری‌ها ۴.۶ برنامه‌ها ۴.۷ سیستم‌عامل ۵ کاربردهای رایانه ۶ انواع رایانه ۶.۱ رایانه‌های توکار (جاسازی شده) ۶.۲ رایانه‌های شخصی ۷ پیوند به بیرون ۸ منابع ۹ جستارهای وابسته نام [ویرایش] در زبان انگلیسی «کامپیوتر» به ماشینی می‌گفتند که محاسبات ریاضی را (بدون ابزارهای کمکی مکانیکی) انجام می‌داد. بر پایهٔ «واژه‌نامه ریشه‌یابی Barnhart Concise» واژهٔ کامپیوتر در سال ۱۶۴۶ به زبان انگلیسی وارد گردید که به معنی «شخصی که محاسبه می‌کند» بوده‌است و سپس از سال ۱۸۹۷ به ماشین‌های محاسبه مکانیکی گفته می‌شد. در هنگام جنگ جهانی دوم «کامپیوتر» به زنان نظامی انگلیسی و آمریکایی که کارشان محاسبه مسیرهای شلیک توپ‌های بزرگ جنگی به وسیله ابزار مشابهی بود، اشاره می‌کرد[نیازمند منبع]. در اوایل دهه ۵۰ میلادی هنوز اصطلاح ماشین حساب (computing machines) برای معرفی این ماشین‌ها به‌کار می‌رفت. پس از آن عبارت کوتاه‌تر کامپیوتر (computer) به‌جای آن به‌کار گرفته شد. ورود این ماشین به ایران در اوائل دهه ۱۳۴۰ بود و در فارسی از آن زمان به آن «کامپیوتر» می‌گفتند. واژه رایانه در دو دهه اخیر در فارسی رایج شده و به‌تدریج جای «کامپیوتر» را گرفت[نیازمند منبع]. برابر این واژه در زبان‌های دیگر حتماً همان واژه زبان انگلیسی نیست. در زبان فرانسوی واژه "ordinateur"، که معادل «سازمان‌ده» یا «ماشین مرتب‌ساز» می‌باشد به‌کار می‌رود. در اسپانیایی "ordenador" با معنایی مشابه استفاده می‌شود، همچنین در دیگر کشورهای اسپانیایی زبان computadora بصورت انگلیسی‌مآبانه‌ای ادا می‌شود. در پرتغالی واژه computador به‌کار می‌رود که از واژه computar گرفته شده و به معنای «محاسبه کردن» می‌باشد. در ایتالیایی واژه "calcolatore" که معنای ماشین حساب بکار می‌رود که بیشتر روی ویژگی حسابگری منطقی آن تاکید دارد. در سوئدی رایانه "dator" خوانده می‌شود که از "data" (داده‌ها) برگرفته شده‌است. به فنلاندی "tietokone" خوانده می‌شود که به معنی «ماشین اطلاعات» می‌باشد. اما در زبان ایسلندی توصیف شاعرانه‌تری بکار می‌رود، «tölva» که واژه‌ایست مرکب و به معنای «زن پیشگوی شمارشگر» می‌باشد. در چینی رایانه «dian nao» یا «مغز برقی» خوانده می‌شود. در انگلیسی واژه‌ها و تعابیر گوناگونی استفاده می‌شود، به‌عنوان مثال دستگاه داده‌پرداز («data processing machine»). اما اکنون اکثر انسان‌ها کامپیوتر را مهمترین نیاز بشر می‌دانند. کامپیوتر در زبان فارسی به رایانه معروف است. معنای واژهٔ فارسی رایانه [ویرایش] واژهٔ رایانه از مصدر رایانیدن ساخته شده که در فارسی میانه به شکلِ rāyēnīdan و به معنای «سنجیدن، سبک و سنگین کردن، مقایسه کردن» یا «مرتّب کردن، نظم بخشیدن و سامان دادن» بوده‌است.[نیازمند منبع] این مصدر در زبان فارسی میانه یا همان پهلوی کاربرد فراوانی داشته و مشتق‌های زیادی نیز از آن گرفته شده بوده. در زبان فارسی نو یا همان فارسی (دری) این فعل و مشتق‌هایش به کار نرفته‌اند. تاریخچه [ویرایش] نوشتار اصلی: تاریخچه رایانه در گذشته دستگاه‌های مختلف مکانیکی ساده‌ای مثل خط‌کش محاسبه و چرتکه نیز رایانه خوانده می‌شدند. در برخی موارد از آن‌ها به‌عنوان رایانه قیاسی نام برده می‌شود. البته لازم به ذکر است که کاربرد واژهٔ رایانه آنالوگ در علوم مختلف بیش از این است که به چرتکه و خطکش محاسبه محدود شود. به طور مثال در علوم الکترونیک، مخابرات و کنترل روشی برای محاسبه مشتق و انتگرال توابع ریاضی و معادلات دیفرانسیل توسط تقویت کننده‌های عملیاتی، مقاومت، سلف و خازن متداول است که به مجموعهٔ سیستم مداری Analog Computer گفته می‌شود [۳]. چرا که برخلاف رایانه‌های رقمی، اعداد را نه به‌صورت اعداد در پایه دو بلکه به‌صورت کمیت‌های فیزیکی متناظر با آن اعداد نمایش می‌دهند. چیزی که امروزه از آن به‌عنوان «رایانه» یاد می‌شود در گذشته به عنوان «رایانه رقمی (دیجیتال)» یاد می‌شد تا آن‌ها را از انواع «رایانه آنالوگ» جدا سازند. به تصریح دانشنامه انگلیسی ویکی‌پدیا، بدیع‌الزمان ابوالعز بن اسماعیل بن رزاز جَزَری (درگذشتهٔ ۶۰۲ ق.) یکی از نخستین ماشین‌های اتوماتا را که جد رایانه‌های امروزین است، ساخته بوده‌است. این مهندس مکانیک مسلمان از دیاربکر در شرق آناتولی بوده‌است. رایانه یکی از دو چیز برجسته‌ای است که بشر در سدهٔ بیستم اختراع کرد. دستگاهی که بلز پاسکال در سال ۱۶۴۲ ساخت اولین تلاش در راه ساخت دستگاه‌های محاسب خودکار بود. پاسکال آن دستگاه را که پس از چرتکه دومیت ابزار ساخت بشر بود، برای یاری رساندن به پدرش ساخت. پدر وی حسابدار دولتی بود و با کمک این دستگاه می‌توانست همه اعدادشش رقمی را با هم جمع و تفریق کند.[۴] لایبنیتز ریاضی‌دان آلمانی نیز از نخستین کسانی بود که در راه ساختن یک دستگاه خودکار محاسبه کوشش کرد. او در سال ۱۶۷۱ دستگاهی برای محاسبه ساخت که کامل شدن آن تا ۱۹۶۴ به درازا کشید. همزمان در انگلستان ساموئل مورلند در سال ۱۶۷۳ دستگاهی ساخت که جمع و تفریق و ضرب می‌کرد.[۴] در سدهٔ هجدهم میلادی هم تلاش‌های فراوانی برای ساخت دستگاه‌های محاسب خودکار انجام شد که بیشترشان نافرجام بود. سرانجام در سال ۱۸۷۵ میلادی استیفن بالدوین نخستین دستگاه محاسب را که هر چهار عمل اصلی را انجام می‌داد، به نام خود ثبت کرد.[۴] از جمله تلاش‌های نافرجامی که در این سده صورت گرفت، مربوط به چارلز ببیج ریاضی‌دان انگلیسی است. وی در آغاز این سده در سال ۱۸۱۰ در اندیشهٔ ساخت دستگاهی بود که بتواند بر روی اعداد بیست و شش رقمی محاسبه انجام دهد. او بیست سال از عمرش را در راه ساخت آن صرف کرد اما در پایان آن را نیمه‌کاره رها کرد تا ساخت دستگاهی دیگر که خود آن را دستگاه تحلیلی می‌نامید آغاز کند. او می‌خواست دستگاهی برنامه‌پذیر بسازد که همه عملیاتی را که می‌خواستند دستگاه برروی عددها انجام دهد، قبلا برنامه‌شان به دستگاه داده شده باشد. قرار بود عددها و درخواست عملیات برروی آن‌ها به یاری کارت‌های سوراخ‌دار وارد شوند. بابیچ در سال ۱۸۷۱ مرد و ساخت این دستگاه هم به پایان نرسید.[۴] کارهای بابیچ به فراموشی سپرده شد تا این که در سال ۱۹۴۳ و در بحبوحه جنگ جهانی دوم دولت آمریکا طرحی سری برای ساخت دستگاهی را آغاز کرد که بتواند مکالمات رمزنگاری‌شدهٔ آلمانی‌ها را رمزبرداری کند. این مسئولیت را شرکت آی‌بی‌ام و دانشگاه هاروارد به عهده گرفتند که سرانجام به ساخت دستگاهی به نام ASCC در سال ۱۹۴۴ انجامید. این دستگاه پنج تنی که ۱۵ متر درازا و ۲٫۵ متر بلندی داشت، می‌توانست تا ۷۲ عدد ۲۴ رقمی را در خود نگاه دارد و با آن‌ها کار کند. دستگاه با نوارهای سوراخدار برنامه‌ریزی می‌شد و همهٔ بخش‌های آن مکانیکی یا الکترومکانیکی بود.[۴] تعریف داده و اطلاعات [ویرایش] داده به آن دسته از ورودی‌هایی خام گفته می‌شود که برای پردازش به رایانه ارسال می‌شوند. اطّلاعات به داده‌های پردازش شده می‌گویند. رایانه‌ها چگونه کار می‌کنند؟ [ویرایش] از زمان رایانه‌های اولیه که در سال ۱۹۴۱ ساخته شده بودند تا کنون فناوری‌های دیجیتالی رشد نموده‌است، معماری فون نوِیمن یک رایانه را به چهار بخش اصلی توصیف می‌کند: واحد محاسبه و منطق (Arithmetic and Logic Unit یا ALU)، واحد کنترل یا حافظه، و ابزارهای ورودی و خروجی (که جمعا I/O نامیده می‌شود). این بخش‌ها توسط اتصالات داخلی سیمی به نام گذرگاه (bus) با یکدیگر در پیوند هستند. حافظه [ویرایش] تصویری از یک هارددیسک در این سامانه، حافظه بصورت متوالی شماره گذاری شده در خانه‌ها است، هرکدام محتوی بخش کوچکی از داده‌ها می‌باشند. داده‌ها ممکن است دستورالعمل‌هایی باشند که به رایانه می‌گویند که چه کاری را انجام دهد باشد. خانه ممکن است حاوی اطلاعات مورد نیاز یک دستورالعمل باشد. اندازه هر خانه، وتعداد خانه‌ها، در رایانهٔ مختلف متفاوت است، همچنین فناوری‌های بکاررفته برای اجرای حافظه نیز از رایانه‌ای به رایانه دیگر در تغییر است(از بازپخش‌کننده‌های الکترومکانیکی تا تیوپ‌ها و فنرهای پر شده از جیوه و یا ماتریس‌های ثابت مغناطیسی و در آخر ترانزیستورهای واقعی و مدار مجتمع‌ها با میلیون‌ها فیوز نیمه هادی یا MOSFETهایی با عملکردی شبیه ظرفیت خازنی روی یک تراشه تنها). پردازش [ویرایش] تصویری از یک CPU یا واحد پردازشگر مرکزی واحد محاسبه و منطق یا ALU دستگاهی است که عملیات پایه مانند چهار عمل اصلی حساب (جمع و تفریق و ضرب و تقسیم)، عملیات منطقی (و، یا، نقیض)، عملیات قیاسی (برای مثال مقایسه دو بایت برای شرط برابری) و دستورات انتصابی برای مقدار دادن به یک متغیر را انجام می‌دهد. این واحد جائیست که «کار واقعی» در آن صورت می‌پذیرد. البته CPUها به دو دسته کلی RISC و CISC تقسیم بندی می‌شوند. نوع اول پردازش‌گرهای مبتنی بر اعمال ساده هستند و نوع دوم پردازشگرهای مبتنی بر اعمال پیچیده می‌باشند. پردازشگرهای مبتنی بر اعمال پیچیده در واحد محاسبه و منطق خود دارای اعمال و دستوراتی بسیار فراتر از چهار عمل اصلی یا منطقی می‌باشند. تنوع دستورات این دسته از پردازنده‌ها تا حدی است که توضیحات آن‌ها خود می‌تواند یک کتاب با قطر متوسط ایجاد کند. پردازنده‌های مبتنی بر اعمال ساده اعمال بسیار کمی را پوشش می‌دهند و در حقیقت برای برنامه‌نویسی برای این پردازنده‌ها بار نسبتاً سنگینی بر دوش برنامه‌نویس است. این پردازنده‌ها تنها حاوی ۴ عمل اصلی و اعمال منطقی ریاضی و مقایسه‌ای به علاوه چند دستور بی‌اهمیت دیگر می‌باشند. هرچند ذکر این نکته ضروری است که دستورات پیچیده نیز از ترکیب تعدادی دستور ساده تشکیل شده‌اند و برای پیاده‌سازی این دستورات در معماری‌های مختلف از پیاده‌سازی سخت‌افزاری(معماری CISC) و پیاده‌سازی نرم‌افزاری(معماری RISC) استفاده می‌شود. (قابل ذکر است پردازنده‌های اینتل از نوع پردازنده مبتنی بر اعمال پیچیده می‌باشند.) واحد کنترل همچنین این مطلب را که کدامین بایت از حافظه حاوی دستورالعمل فعلی اجرا شونده‌است را تعقیب می‌کند، سپس به واحد محاسبه و منطق اعلام می‌کند که کدام عمل اجرا و از حافظه دریافت شود و نتایج به بخش اختصاص داده شده از حافظه ارسال گردد. بعد از یک بار عمل، واحد کنترل به دستورالعمل بعدی ارجاع می‌کند(که معمولاً در خانه حافظه بعدی قرار دارد، مگر اینکه دستورالعمل جهش دستورالعمل بعدی باشد که به رایانه اعلام می‌کند دستورالعمل بعدی در خانه دیگر قرار گرفته‌است). ورودی/خروجی [ویرایش] تصویری از یک رایانه، صفحه نمایشگر(Monitor) نقش خروجی و صفحه کلید(keyboard) نقش ورودی را دارد. بخش ورودی/خروجی (I/O) این امکان را به رایانه می‌دهد تا اطلاعات را از جهان بیرون تهیه و نتایج آن‌ها را به همان جا برگرداند. محدوده فوق العاده وسیعی از دستگاه‌های ورودی/خروجی وجود دارد، از خانواده آشنای صفحه‌کلیدها، نمایشگرها، نَرم‌دیسک گرفته تا دستگاه‌های کمی غریب مانند رایابین‌ها (webcams). (از سایر ورودی/خروجی‌ها می‌توان موشواره mouse، قلم نوری، چاپگرها (printer)، اسکنرها، انواع لوح‌های فشرده(CD, DVD) را نام برد). چیزی که تمامی دستگاه‌های عمومی در آن اشتراک دارند این است که آن‌ها رمزکننده اطلاعات از نوعی به نوع دیگر که بتواند مورد استفاده سیستم‌های رایانه دیجیتالی قرار گیرد، هستند. از سوی دیگر، دستگاه‌های خروجی آن اطلاعات به رمز شده را رمزگشایی می‌کنند تا کاربران آن‌ها را دریافت نمایند. از این رو یک سیستم رایانه دیجیتالی یک نمونه از یک سامانه داده‌پردازی می‌باشد. دستورالعمل‌ها [ویرایش] هر رایانه تنها دارای یک مجموعه کم تعداد از دستورالعمل‌های ساده و تعریف شده می‌باشد. از انواع پرکاربردشان می‌توان به دستورالعمل «محتوای خانه ۱۲۳ را در خانه ۴۵۶ کپی کن!»، «محتوای خانه ۶۶۶ را با محتوای خانه ۰۴۲ جمع کن، نتایج را در خانه ۰۱۳ کن!»، «اگر محتوای خانه ۹۹۹ برابر با صفر است، به دستورالعمل واقع در خانه ۳۴۵ رجوع کن!». دستورالعمل‌ها در داخل رایانه بصورت اعداد مشخص شده‌اند - مثلاً کد دستور العمل (copy instruction) برابر ۰۰۱ می‌تواند باشد. مجموعه معین دستورالعمل‌های تعریف شده که توسط یک رایانه ویژه پشتیبانی می‌شود را زبان ماشین می‌نامند. در واقعیت، اشخاص معمولاً به زبان ماشین دستورالعمل نمی‌نویسند بلکه بیشتر به نوعی از انواع سطح بالای زبان‌های برنامه‌نویسی، برنامه‌نویسی می‌کنند تا سپس توسط برنامه ویژه‌ای (تفسیرگرها (interpreters) یا همگردان‌ها (compilers) به دستورالعمل ویژه ماشین تبدیل گردد. برخی زبان‌های برنامه‌نویسی از نوع بسیار شبیه و نزدیک به زبان ماشین که اسمبلر (یک زبان سطح پایین) نامیده می‌شود، استفاده می‌کنند؛ همچنین زبان‌های سطح بالای دیگری نیز مانند پرولوگ نیز از یک زبان انتزاعی و چکیده که با زبان ماشین تفاوت دارد بجای دستورالعمل‌های ویژه ماشین استفاده می‌کنند. معماری‌ها [ویرایش] در رایانه‌های معاصر واحد محاسبه و منطق را به همراه واحد کنترل در یک مدار مجتمع که واحد پردازشی مرکزی (CPU) نامیده می‌شود، جمع نموده‌اند. عموما، حافظه رایانه روی یک مدار مجتمع کوچک نزدیک CPU قرار گرفته. اکثریت قاطع بخش‌های رایانه تشکیل شده‌اند از سامانه‌های فرعی (به عنوان نمونه، منبع تغذیه رایانه) و یا دستگاه‌های ورودی/خروجی. برخی رایانه‌های بزرگ‌تر چندین CPU و واحد کنترل دارند که بصورت هم‌زمان با یکدیگر درحال کارند. این‌گونه رایانه‌ها بیشتر برای کاربردهای پژوهشی و محاسبات علمی بکار می‌روند. کارایی رایانه‌ها بنا به تئوری کاملاً درست است. رایانه داده‌ها و دستورالعمل‌ها را از حافظه‌اش واکشی (fetch) می‌کند. دستورالعمل‌ها اجرا می‌شوند، نتایج ذخیره می‌شوند، دستورالعمل بعدی واکشی می‌شود. این رویه تا زمانی که رایانه خاموش شود ادامه پیدا می‌کند. واحد پردازنده مرکزی در رایانه‌های شخصی امروزی مانند پردازنده‌های شرکت ای-ام-دی و شرکت اینتل از معماری موسوم به خط لوله استفاده می‌شود و در زمانی که پردازنده در حال ذخیره نتیجه یک دستور است مرحله اجرای دستور قبلی و مرحله واکشی دستور قبل از آن را آغاز می‌کند. همچنین این رایانه‌ها از سطوح مختلف حافظه نهانگاهی استفاده می‌کنند که در زمان دسترسی به حافظه اصلی صرفه‌جویی کنند. برنامه‌ها [ویرایش] برنامه رایانه‌ای فهرست‌های بزرگی از دستورالعمل‌ها (احتمالاً به همراه جدول‌هائی از داده) برای اجرا روی رایانه هستند. خیلی از رایانه‌ها حاوی میلیون‌ها دستورالعمل هستند، و بسیاری از این دستورها به تکرار اجرا می‌شوند. یک رایانه شخصی نوین نوعی (درسال ۲۰۰۳) می‌تواند در ثانیه میان ۲ تا ۳ میلیارد دستورالعمل را پیاده نماید. رایانه‌ها این مقدار محاسبه را صرف انجام دستورالعمل‌های پیچیده نمی‌کنند. بیشتر میلیون‌ها دستورالعمل ساده را که توسط اشخاص باهوشی «برنامه نویسان» در کنار یکدیگر چیده شده‌اند را اجرا می‌کنند. برنامه‌نویسان خوب مجموعه‌هایی از دستورالعمل‌ها را توسعه می‌دهند تا یکسری از وظایف عمومی را انجام دهند(برای نمونه، رسم یک نقطه روی صفحه) و سپس آن مجموعه دستورالعمل‌ها را برای دیگر برنامه‌نویسان در دسترس قرار می‌دهند. (اگر مایلید «یک برنامه‌نویس خوب» باشید به این مطلب مراجعه نمایید.) رایانه‌های امروزه، قادرند چندین برنامه را در آن واحد اجرا نمایند. از این قابلیت به عنوان چندکارگی (multitasking) نام برده می‌شود. در واقع، CPU یک رشته دستورالعمل‌ها را از یک برنامه اجرا می‌کند، سپس پس از یک مقطع ویژه زمانی دستورالعمل‌هایی از یک برنامه دیگر را اجرا می‌کند. این فاصله زمانی اکثرا به‌عنوان یک برش زمانی (time slice) نام برده می‌شود. این ویژگی که CPU زمان اجرا را بین برنامه‌ها تقسیم می‌کند، این توهم را بوجود می‌آورد که رایانه هم‌زمان مشغول اجرای چند برنامه‌است. این شبیه به چگونگی نمایش فریم‌های یک فیلم است، که فریم‌ها با سرعت بالا در حال حرکت هستند و به نظر می‌رسد که صفحه ثابتی تصاویر را نمایش می‌دهد. سیستم‌عامل همان برنامه‌ای است که این اشتراک زمانی را بین برنامه‌های دیگر تعیین می‌کند. سیستم‌عامل [ویرایش] رایانه همیشه نیاز دارد تا برای بکار انداختنش حداقل یک برنامه روی آن در حال اجرا باشد. تحت عملکردهای عادی این برنامه همان سیستم‌عامل یا OS که مخفف واژه‌های Operating System است. سیستم یا سامانه عامل بر اساس پیشفرض‌ها تصمیم می‌گیرد که کدام برنامه برای انجام چه وظیفه‌ای اجرا شود، چه زمان، از کدام منابع (مثل حافظه، ورودی/خروجی و...) استفاده شود. همچنین سیستم‌عامل یک لایه انتزاعی بین سخت‌افزار و برنامه‌های دیگر که می‌خواهند از سخت‌افزار استفاده کنند، می‌باشد، که این امکان را به برنامه نویسان می‌دهد تا بدون اینکه جزئیات ریز هر قطعه الکترونیکی از سخت‌افزار را بدانند بتوانند برای آن قطعه برنامه‌نویسی نمایند. در گذشته یک اصطلاح متداول بود که گفته می‌شد با تمام این وجود کامپیوترها نمی‌توانند برخی از مسائل را حل کنند که به این مسائل حل نشدنی گفته می‌شود مانند مسائلی که در مسیر حلشان در حلقه بی نهایت می‌افتند. به همین دلیل نیاز است که با کمک روشهای خاص بطور مثال به چند بخش تقسیم نمودن مساله یا روشهای متداول دیگر از رخ دادن این خطا تا حد امکان جلوگیری نمود. کاربردهای رایانه [ویرایش] نخستین رایانه‌های رقمی، با قیمت‌های زیاد و حجم بزرگشان، در اصل محاسبات علمی را انجام می‌دادند، انیاک یک رایانهٔ قدیمی ایالات متحده اصولاً طراحی شده تا محاسبات پرتابه‌ای توپخانه و محاسبات مربوط به جدول چگالی نوترونی را انجام دهد. (این محاسبات بین دسامبر ۱۹۴۱ تا ژانویه ۱۹۴۶ روی حجمی بالغ بر یک میلیون کارت پانچ انجام پذیرفت! که این خود طراحی و سپس تصمیم نادرست بکارگرفته شده را نشان می‌دهد) بسیاری از ابررایانه‌های امروزی صرفاً برای کارهای ویژهٔ محاسبات جنگ افزار هسته‌ای استفاده می‌گردد[نیازمند منبع]. CSIR Mk I نیز که نخستین رایانه استرالیایی بود برای ارزیابی میزان بارندگی در کوه‌های اسنوئی (Snowy)این کشور بکاررفت، این محاسبات در چارچوب یک پروژه عظیم تولید برقابی انجام گرفت. برخی رایانه‌ها نیز برای انجام رمزگشایی بکارگرفته می‌شد، برای مثال Colossus که در جریان جنگ جهانی دوم ساخته شد، جزو اولین کامپیوترهای برنامه‌پذیر بود(البته ماشین تورینگ کامل نبود). هرچند رایانه‌های بعدی می‌توانستند برنامه‌ریزی شوند تا شطرنج بازی کنند یا تصویر نمایش دهند و سایر کاربردها را نشان دهد. سیاست‌مداران و شرکت‌های بزرگ نیز رایانه‌های اولیه را برای خودکارسازی بسیاری از مجموعه‌های داده و پردازش کارهایی که قبلا توسط انسان‌ها انجام می‌گرفت، بکار بستند - برای مثال، نگهداری و بروزرسانی حساب‌ها و دارایی‌ها. در موسسات پژوهشی نیز دانشمندان رشته‌های مختلف شروع به استفاده از رایانه برای مقاصدشان نمودند. کاهش پیوسته قیمت‌های رایانه باعث شد تا سازمان‌های کوچک‌تر نیز بتوانند آن‌ها را در اختیار بگیرند. بازرگانان، سازمان‌ها، و سیاست‌مداران اغلب تعداد زیادی از کامپیوترهای کوچک را برای تکمیل وظایفی که قبلا برای تکمیلشان نیاز به رایانه بزرگ (mainframe) گران قیمت و بزرگ بود، به کار بگیرند. مجموعه‌هایی از رایانه‌های کوچک‌تر در یک محل اغلب به‌عنوان خادم سرا[نیازمند منبع] (server farm) نام برده می‌شود. با اختراع ریزپردازنده‌ها در دههٔ ۱۹۷۰ این امکان که بتوان رایانه‌هایی بسیار ارزان قیمت را تولید نمود بوجود آمد. رایانه‌های شخصی برای انجام وظایف بسیاری محبوب گشتند، از جمله کتابداری، نوشتن و چاپ مستندات. محاسبات پیش بینی‌ها و کارهای تکراری ریاضی توسط صفحات گسترده (spreadsheet)، ارتباطات توسط پست الکترونیک، و اینترنت. حضور گسترده رایانه‌ها و سفارشی کردن آسانشان باعث شد تا در امورات بسیار دیگری بکارگرفته شوند. در همان زمان، رایانه‌های کوچک، که معمولاً با یک برنامه ثابت ارائه می‌شدند، راهشان را بسوی کاربردهای دیگری باز می‌نمودند، کاربردهایی چون لوازم خانگی، خودروها، هواپیماها، و ابزار صنعتی. این پردازشگرهای جاسازی شده کنترل رفتارهای آن لوازم را ساده‌تر کردند، همچنین امکان انجام رفتارهای پیچیده را نیز فراهم نمودند (برای نمونه، ترمزهای ضدقفل در خودروها[۵]). با شروع قرن بیست و یکم، اغلب دستگاه‌های الکتریکی، اغلب حالت‌های انتقال نیرو، اغلب خطوط تولید کارخانه‌ها توسط رایانه‌ها کنترل می‌شوند. اکثر مهندسان پیش بینی می‌کنند که این روند همچنان به پیش برود... یکی از کارهایی که می‌توان به‌وسیله رایانه انجام داد برنامه گیرنده ماهواره‌است. انواع رایانه [ویرایش] رایانه‌های توکار (جاسازی شده) [ویرایش] رایانه‌هایی هم وجود دارند که تنها برای کاربردهای خاص طراحی می‌شوند. در ۲۰ سال گذشته، هرچند برخی ابزارهای خانگی که از نمونه‌های قابل ذکر آن می‌توان جعبه‌های بازی‌های ویدئویی را که بعدها در دستگاه‌های دیگری از جمله تلفن همراه، دوربین‌های ضبط ویدئویی، و PDAها و ده‌ها هزار وسیله خانگی، صنعتی، خودروسازی و تمام ابزاری که در درون آنها مدارهایی که نیازهای ماشین تورینگ را مهیا ساخته‌اند، گسترش یافت، را نام برد(اغلب این لوازم برنامه‌هایی را در خود دارند که بصورت ثابت روی ROM تراشه‌هایی که برای تغییر نیاز به تعویض دارند، نگاشته شده‌اند). این رایانه‌ها که در درون ابزارهای با کاربرد ویژه گنجانیده شده‌اند «ریزکنترل‌گرها» یا رایانه‌های توکار" (Embedded Computers) نامیده می‌شوند. بنابراین تعریف این رایانه‌ها به‌عنوان ابزاری که با هدف پردازش اطّلاعات طراحی گردیده محدودیت‌هایی دارد.بیشتر می‌توان آنها را به ماشین‌هایی تشبیه کرد که در یک مجموعه بزرگ‌تر به‌عنوان یک بخش حضور دارند مانند دستگاه‌های تلفن،ماکروفرهاو یاهواپیما که این رایانه‌ها بدون تغییر فیزیکی توسط کاربر می‌توانند برای مقاصد مختلفی بکارگرفته شوند. رایانه‌های شخصی [ویرایش] اشخاصی که با انواع دیگری از رایانه‌ها ناآشنا هستند از عبارت رایانه برای رجوع به نوع خاصی که رایانه شخصی (PC) نامیده می‌شوند استفاده می‌کنند. رایانه‌ای است که از اجزای الکترونیکی میکرو (ریز)تشکیل شده که جزو کوچکترین و ارزان ترین کامپیوترها محسوب می‌شود و کاربردهای خانگی و اداری دارد شرکت آی‌بی‌ام رایانه شخصی در سال ۱۹۸۱ میلادی به جهان معرفی کرد اولین کامپیوتر IBM از برخی از ماشین حساب‌های امروزی نیز ضعیف تر است ولی در آن زمان شگفت انگیز بود.کامپیوتر شخصیسی سال پیش دارای حافظه ROM با ظرفیت 40K و حافظه RAM با ظرفیت 64K بود البته کاربر می‌توانست حافظه RAM را تا 256K افزایش دهد. قیمت هر ماژول 64K حافظه نیز تنها ۴۹۵ دلار قیمت داشت! قیمت آن کامپیوتر نیز ۳٬۰۰۵ دلار بود و IBM در آن زمان توانست ۶۷۱٬۵۳۷ دستگاه از آن را بفروشد. [۶] قسمتهای مختلف تشکیل دهنده یک کامپیوتر و مفاهیم مر بوط به حافظه
قسمتهای مختلف یک PC :جعبه اصلی یا کیس Case :کیس بعنوان بخش نگهدارنده سایر سخت افزارهای اصلی یک دستگاه بکار می رود که با توجه به نوع استفاده و نحوه قرار گیری این بخشهای عمدتا بصورت خوابیده و یا ایستاده به بازار عرضه می گردد . با توجه به اینکه منابع تغذیه ( Power ) دستگاه بر روی این جعبه نصب می گردد دارای دکمه هایی برای روشن و خاموش کردن دستگاه می باشد علاوه بر این در برخی موارد دارای فن اضافی برای خنک کردن سخت افزارهای اصلی کامپیوتر می باشد . بورد اصلی یا Mother Board : به قطعه ای گفته می شود که اجزاء اصلی مانند میکروپروسسور و چیپهای اصلی و شکافهای توسعه ( Slot )بر روی آن قرار دارند و سایر سخت افزارها اعم از CPU و یا کارت گرافیکی و حافظه های جانبی و ... بر روی این بورد اصلی قرار می گیرند . پردازشگر مرکزی یاCPU :چیپ اصلی و متعلقات الکترونیکی آن می باشد که در واقع یکی از مهمترین بخشهای کامپیوتر می باشد و با توجه بهمقدار حافظه نهان آن و نیز سرعت عملکرد تعداد دستورات در واحد زمان نامگذاری می شود و بیشترین تاثیر را در سرعت و عملکرد دستگاه دارد .حافظه Memory :در تعریف کامپیوتر گفتیم که یکی از وظایف اصلی رایانه حفظ و نگهداری اطلاعات می باشد که این مهم توسط حافظه کامپیوتر انجام می شود.با توجه به اینکه دستگاه کامپیوتر از فن آوری دیجیتال استفاده می کند می توان نتیجه گرفت که دو مفهوم برای تبادل اطلاعات مدنظر می باشد که به آن مبحث 0 و 1 گفته می شود در چنین روشی مقادیر مابین مفهومی ندارد و این امر باعث گردیده است که حافظه های کامپیوتری نیز از این مبنا پیروی نماید که به آن مبنای باینری Binary نیز گفته می شود .اعدادی که ما تا کنون با آن سروکار داشته ایم بر مبنای 10 بودند و بیاد دارید که در دروان آموزش ابتدائی چگونه به محاسبه اعداد دهدهی Decimal می پرداختیم مثلا عددی مانند 375 را دی نظر بگیریم که با تقسیم به بسته های 10 تایی محاسبه می گردید.فن آوری و اقسام حافظه ها : در ایام قدیم از کارت های پانچ برای نگهداری اطلاعات استفاده می شد به این ترتیب که در یک کارت که کد گذاری شده بود سوراخهایی توسط دستگاه پانچ ایجاد می شد که بعدها می توانست توسط دستگاه خوانده و دوباره به کد تبدیل شود که این روش تلفیقی از علم الکترونیک و مکانیک برای نگهداری اطلاعات بود اما مهمترین معایب این روش هزینه بالا ، نگهداری ، کندی و سختی دسترسی به اطلاعات بود.بعدها از حافظه های مغناطیسی بعنوان روشی جدیدتر و سریعتر و مقرون به صرفه تر استفاده گردید و اولین نسل این حافظه ها نوارهای مغناطیسی یا Tape ها بودند عملکرد و فن آوری این قطعات بسیار شبیه نوارهای صوتی و تصویری است .البته این روش بسیار سریعتر از روش قبلی برای نگهداری و دسترسی به اطلاعات بشمار می آید.در مراحل بعدی استفاده از دیسک ها مرسوم شد با استفاده از این روش سرعت دسترسی به اطلاعات با سرعت بیشتری مقدور گردید و این فن آوری هم اکنون نیز روز به روز در حال رشد و تکامل می باشد .در این نوع از حافظه ها نوع بیت ها بصورت میدانهای مغناطیسی بر روی نوار مغناطیسی و یا لایه مغناطیسی موجود روی دیسک ها ذخیره می شوند و با تغییر این قطبهای مغناطیسی اعداد 0 و 1 بر روی هد دستگاه القاء می شود و بدینوسیله اطلاعات فراخوانی می گردد.حافظه های نوری :در این روش از طیف اشعه لیزر برای ذخیره اطلاعات بر روی دیسک هایی که با مواد حساس به این پرتو پوشانده شده اند، استفاده می شود که هم اکنون انواع آن بصورت دیسک های CDROM و DVDROM با ظرفیتهای نسبتابالائی ، در بازار موجود بوده و استفاده می شوند .حافظه های الکترونیکی : این حافظه ها از جنس نیمه هادی بوده و قادرند اطلاعات را با سرعت بسیار بالائی در خود ذخیره و یا اینکه انتقال دهند که سریعترین حافظه ها به شمار می روند.حافظه های اصلی و جانبی :Ram ( Random Access Memory ) حافظه دارای قابلیت دسترس تصادفی :  این حافظه از جنس نیمه هادی Chip (الکترونیکی ) بوده و دارای قابلیت خواندن و نوشتن می باشد اطلاعات مورد پردازش پردازش گر مرکزی همواره بر روی این حافظه قرار می گیرند و در واقع این حافظه یک میانجی برای تبادل اطلاعات بین CPU و سایر حافظه ها می باشد و با توجه به ماهیت الکترونیکی خود دارای سرعت نسبتا بالائی می باشد . ( (Read Only Memory )Rom یا حافظه فقط خواندنی :  مانگونه که از نام این قطعه مشخص می شود ماهیت آن طوری است که در مواقع مورد نیاز اطلاعات فقط و فقط از آن خوانده می شود این نوع حافظه ها در کارخانه سازنده قطعه برنامه ریزی می شوند و ما قادر به ذخیره اطلاعات و یا تغییر اطلاعات موجود بر روی آن نیستیم.Hard Disk دیسک سخت:این قطعه به عنوان ذخیره کننده اصلی اطلاعات در دستگاه قرار می گیرد و تمامی اطلاعات را در خود ذخیره می کند.روش ذخیره اطلاعات در این قطعه بصورت مغناطیسی می باشد که بر روی دیسک هایی که از جنس فلز می باشند و داری رویه حساس به مغناطیس می باشند و اطلاعات بصورت میدانهای مغناطیسی ذخیره می شود.در این روش دیسک ها همواره با سرعت در گردش می باشند و هدهایی بر روی سطح آنها توسط بازوی متحرک قرار گرفته است که می توانند به طرفین حرکت نموده و با توجه به چرخش دیسک های یادشده اطلاعات فراخوانی می شوند و یا اینکه به همین ترتیب با القاء بر روی دیسک ها می توان اطلاعات را ذخیره کرد .قابلیت ذخیره سازی حجم اطلاعاتی که این قطعات دارند به مراتب خیلی بیشتر از اطلاعات مربوط به سایر قطعات می باشد و نیز سرعت پایین تری را نسبت به Ram دارد البته با توجه به اینکه دسترسی به اطلاعات در قسمتی به طریق مکانیکی ( چرخش دیسک ها و حرکت هد ها ) می باشد این امر کاملا طبیعی و اجتناب ناپذیر می باشد.هارد دیسک ها با توجه به ( سرعت چرخش) دور موتور ، ظرفیت و نیز فن آوری ساخت و عملکرد قطعات الکترونیکی آنها طبقه بندی می شوند .: FLOPPY DRIVE وظیفه این سخت افزار خواندن اطلاعات ذخیره شده بر روی فلاپی دیسک و یا ذخیره اطلاعات بر روی آن می باشد. فلاپی ها معمولا در اندازه های( 4/1 و 5 ) اینچ و یا ( 2/1 و 3) اینچ استفاده می شوند که اولی به دلیل اندازه بزرگ ، آسیب پذیری و ظرفیت پایین منسوخ گردیده است .ظرفیت فلاپی دیسک عموما 1.44 MB می باشد. ZIP DRIVE :این نوع از حافظه هم به نوعی فلاپی دیسک محسوب می گردد و از دونوع فن آوری مغناطیسی و یا لیزری استفاده می کند و وسیله ایست مطمئن ، مناسب و دارای ضرفیت بالا برای پشتیبان گیری از اطلاعات و نیز حمل اطلاعات با ارزش .این دیسک درایو مخصوص خود را دارد و عموما ظرفیتی بین 100MB الی 250MB دارد .امروزه Tape بیشتر بر روی کامپیوتر های سرور جهت پشتیبان گیری از اطلاعات با ارزش بالا بکار می رود و به آن Tape Backup اطلاق می شود .CD DRIVE :  وظیفه این سخت افزار خواندن اطلاعات موجود بر روی CD-ROM می باشدو نحوه عملکرد آن بدین ترتیب می باشد این دستگاه یک لنز لیزری دارد که بر روی یک بازوی متحرک می تواند در دو جهت حرکت نماید و اشعه لیزر بر روی سطح CD تابیده می شود زاویه بازگشت این پرتو می تواند مبنایی برای تشکیل 0 و 1 و بدین ترتیب اطلاعات روی این CD خوانده می شود .نوع دیگر این دستگاه که قادر به ذخیره اطلاعات بر روی این CD ها می شود CD R/W یا اصطلاحا Writer نامیده می شود و در این دستگاه نحوه قرارگیری اطلاعات از طریق همان لنز لیزری می باشد که موجب سوزاندن سطح این دیسک ها می شود و اصطلاحا این عمل را Burning یا همان سوزاندن قشر حساس بر روی این CD ها گویند .DVD DRIVE :وظیفه این سخت افزار خواندن اطلاعات موجود بر روی CD-ROMو DVD-ROM می باشد. اساس عملکرد این دستگاه نیز بر همان مبنای قبل ( CD ) می باشد تنها تفاوتی که در این میان وجود دارد استفاده از طیف لیزر آبی به جای نور لیزر قرمز رنگ می باشد. .لازم به ذکر است که پرتو های نور لیزر آبی بسیار ظریفتر و باریکتر از طیف قرمز می باشد و این امر باعث گردیده است که اطلاعات بصورت فشرده تری بر روی DVD خام ذخیره شود .CD or DVD Writer :این سخت افزار توانائی ذخیره اطلاعات بر روی دیسک های یاد شده را دارد و در مواردی نیز بصورت ترکیبی COMBO که عمل خواندن DVD-ROM و نیز خواندن و ذخیره اطلاعات بر روی CD-ROM را انجام می دهد .صفحه کلید ( Keyboard ):  کی از دستگاه های اصلی ورودی می باشد و اطلاعات توسط مجموعه ای از کلیدهای استاندارد تعبیه شده در این دستگاه وارد دستگاه می شود.این دستگاه به چهار قسمت عمده تقسیم می شود :1- قسمت الفبا یا کاراکتر ها2- قسمت اعداد و محاسبات یا نیومریک3- کلیدهای خاص ( جهت نما و غیره )4- کلیدهای توابع خاص برای کنترلمانیتور یا صفحه نمایش :  صفحه نمایش که بیشتر شباهت به دستگاه تلویزیون دارد اولین خروجی استاندارد می باشد که برای نمایش عملکرد لحظه به لحظه و نهایتا نتیجه پردازش می باشد در برخی موارد به آن Display نیز گفته می شود .معمولا دو نوع مانیتور در دستگاه های کامپیوتر خانگی و استانداردبکار می رود :1- مانیتورهای CRT که از فن آوری لامپ تصویر استفاده می کنند.2- مانیتورهای LCD که از فن آوری کریستال مایع استفاده می کند.مانیتور های CRT با کیفیتهای مختلفی ساخته و به بازار عرضه می شوند که نسبت به نوع LCD دارای قیمت کمتری بوده و از کیفیت تصویری پایین تری برخوردار می باشند علاوه بر این مانیتور های CRT دارای تشعشعات مضر می باشند که هر چند با پیشرفت در تکنولوژی ساخت روز به روز از شدت این تشعشعات کاسته می شود ولی به هر حال تاثیر خود را بر روی چشم استفاده کننده خواهد گذاشت . این تشعشعات در نمایشگر های LCD مرتفع گردیده است و با توجه به کیفیت بالا و حجم کم ، روز به روز بر محبوبیت این نمایشگرها افزوده می شود .ماوس ( Mouse ) یا موشواره :  این ابزار باعث حرکت نشانگر ( Pointer یا Cursor ) بر روی صفحه نمایشگر می شود . این دستگاه حسّگر هایی دارد که به هنگام حرکت آن در دو جهت افقی و عمودی سیگنالهایی را برای دستگاه ارسال می نماید و توسط این سیگنالها موقعیت نشانگر در صفحه نمایش تعیین می شود.اساس عملکرد ماوس های قدیمی بر دو نوع مکانیکی و الکترونیکی استوار بود که در آنها از یک گوی لغزنده برای حرکت دادن دو محور عمود بر هم استفاده می شد و در سر این دو محور سنسورها ( حسّگر ها ) قرار داشتند و با حرکت ماوس که منجر به چرخش گوی می گردید این محور ها چرخیده و باعث تولید سیگنال در حسّگر ها می شدند. در ماوس های جدید که نوری ( OPTICAL ) می باشند حسّگر های نوری مستقیما با تابش نور یک LED در پایین این دستگاه ، تحریک و سیگنال مورد نظر را تولید می نمایند .دسته های بازی یا جوی استیک Joystick ، صفحات لمسی Touch Pad ، قلم نوری یا Optical pen و Trackball از جمله دستگاه ورودی می باشند که می توانند برای تعیین موقعیت نشانگر در صفحه بکار روند . کارت صوتی Sound Card :  ین سخت افزار در اغلب مادربوردهای امروزی بصورت Onboard وجود دارد یعنی در ساختار خود مادربورد طراحی و نصب گردیده است ولی در اکثر بوردهای قدیمی چنین ساختاری وجود نداشت و بصورت سخت افزاری مجزا در قالب کارتی تولید می گردید که بعدا بر روی مادربورد نصب می گردید . وظیفه این سخت افزار تبدیل سیگنالهای صوتی دیجیتال به سیگنالهای آنالوگ قابل درک برای بلندگو و هد فون و تبدیل فرایند معکوس جهت ورودی اطلاعات توسط میکروفون می باشد.این دستگاه عموما دارای خروجی جهت اتصال به بلندگو ، گوشی یا هدفون و نیز میکروفون می باشد .کارت گرافیکی Graphic Card :سخت افزاری است که برای تبدیل و پردازش سیگنالهای دیجیتال به سیگنالهای RGB قابل استفاده در مانیتور بر روی بورد مادر نصب می شود و دارای کانکتوری است که توسط کابل مخصوص به مانیتور اتصال پیدا می کند.. کارت شبکه Lan Card :  سخت افزاری است که جهت ارتباط کامپیوتر با شبکه بکار می رود و می تواند اطلاعات را به بسته های دیجیتالی کوچکتر تبدیل و بر روی کابل شبکه یا سایر رسانه های شبکه به گیرنده ارسال نماید  رایانه شخصی رایانه آی‌بی‌ام 5150 محصول سال 1981 میلادی رایانهٔ شخصی یا PC (کوتاه‌شدهٔ واژه Personal Computer) به آن دسته از رایانه‌ها گفته می‌شود که برای استفادهٔ شخصی و خانگی به کار می‌رود. اوّلین رایانه شخصی تجاری در سال ۱۹۷۸ میلادی توسط شرکت اپل با نام Apple II ارائه شد. این رایانه، ماشین رومیزی کوچکی بود که زبان برنامه نویسی بیسیک را اجرا می‌کرد. در سال ۱۹۸۱ میلادی نوعی رایانهٔ شخصی توسط شرکت آی‌بی‌ام ارائه شد که موفقیتی بزرگ بود، اما در ژانویه ۱۹۸۴ شرکت اپل رایانه مکینتاش را معرفی نمود. در سال ۱۹۸۲ میلادی کمودور ۶۴ به بازار عرضه شد که محبوبیت زیادی پیدا کرد. رایانه شخصی اجزای اصلی مختلفی دارد از قبیل واحد پردازشگر مرکزی، حافظه‌ها، مادربرد، دیسک‌سخت، سیستم‌عامل، باس پی‌سی‌آی و غیره. وقتی رایانه را روشن می‌کنید از زمان روشن‌کردن تا زمان خاموش کردن آن مراحلی طی می‌شود یعنی سیستم ورودی/ خروجی بسیک تست خودکار خودش را انجام می‌دهد تا ببیند تمام اجزای رایانه درست کار می‌کند یا نه که کلاً به این عمل بوت‌کردن گویند.                               مشاوره،فروش،پشتیبانی اسوس نوت‌بو‌ک‌ های سری N مالتی مدیا را عرضه می کند   به گزارش ایتنا، ظاهراً بیشتر تمرکز این شرکت در طراحی این محصولات بر روی کارایی آنها در زمینه چندرسانه‌ای (Multi Media) و سرگرمی‌های دیجیتال (Entertainment) عنوان شده است. یکی از محصولات این سری لپ‌تاپ N82J است که به پردازنده‌های نسل جدید اینتل (Core i3,i5,i7) و موتور گرافیکی قدرتمند Nvidia GeForce GT335M مجهز است. این مدل همچنین دارای ۸ گیگابایت حافظه DDR3 است و از رابط USB 3.0 نیز پشتیبانی می‌کند. با توجه به هدف طراحی این سری، محصولات سری N به امکانات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری پیشرفته صوتی مانند تکنولوژی ASUS Sonic Master و بلندگوهای Altec Lansing بر روی خود سود می‌برند. همچنین نمایشگر ۱۴ اینچی مدل N82J از انواع با کیفیت LED است که از حداکثر وضوح ۱۳۶۶×۷۶۸ پیکسل پشتیبانی می‌کند. + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:43  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید باریک ترین درایو نوری اکسترنال اسوس   ا سوس به تازگی سری جدیدی از درایوهای نوری DVD فوق باریک خود را موسوم به SLIM روانه بازارهای جهانی کرد.به گزارش ایستنا،  امروزه وجود یک درایو‌نوری DVD خوب یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کاربرانی است که برای راحتی خود و رهایی از وزن سنگین بعضی از نوت‌بوک‌ها به سراغ نت‌بوک‌ها و نوت‌بوک‌های سبک فاقد درایورنوری آمده‌اند. با توجه به این موضوع و گسترش روز‌افزون این گونه محصولات، شرکت‌های تولید‌کننده به ساخت داریو‌های نوری خارجی روی آورده‌اند. اما این تجهیزات نیز خود خالی از ایراد نیستند. ایراداتی همچون ابعاد بزرگتر نسبت به نمونه داخلی، وزن بیشتر و محدودیت نسبت به مدل‌های داخلی. اسوس که یکی از شرکت‌های پیشرو در تولید فناوری است، با ارائه محصولی متفاوت این محدودیت‌ها را پشت سر گذاشته است. یکی از جدیدترین محصولات این شرکت در زمینه درایو های ‌نوری SLIM نام گرفته است. این درایو قابلیت نوشتن روی انواع دیسک‌های نوری DVD را دارد که با وجود این ویژگی کاربر بدون کوچکترین مشکلی می‌تواند از دیسک‌های نوری موجود در بازار استفاده کند. + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:42  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید G73Jh اسوس سریع‌ترین لپ‌تاپ مخصوص بازی‌ اسوس جدیدترین محصول از سری لپ‌تاپ‌های مخصوص بازی موسوم به G73Jh را روانه بازار کرد. به گزارش فارس به نقل از اسوس، این لپ تاپ که از سوی وب سایت تخصصی Anandtech عنوان سریعترین لپ تاپ موجود در دنیا را نیز به خود اختصاص داده به نمایشگر عریض ۱۷٫۳ اینچی از نوع LED نیز مجهز شده است. برای G73Jh ، پردازنده ۴ هسته ای Core i7 720-QM را در نظر گرفته است که توان بالایی را از خود در بازیهای سه بعدی ارائه می دهد. از سایر مشخصات این مدل می توان به ۸ گیگابایت حافظه اصلی از نوع DDR3، پردازنده گرافیکی ATI Radeon Mobility HD 5870 با ۱ گیگابایت حافظه اختصاصی و ترکیب دو هارد دیسک ۵۰۰ گیگابایتی پرسرعت اشاره کرد. باتری تعبیه شده بر روی G73Jh از انواع ۸ سلولی است که با توجه به ابعاد دستگاه و قطعات به کار رفته در ساختار آن از کارایی نسبتاً خوبی برخوردار است. در مجموع محصول یاد شده کارایی مناسبی در بازیها و محیط های چندرسانه ای دارد. وزن این مدل کمی کمتر از ۴ کیلوگرم و با قیمتی در حدود ۱۵۵۰ دلار در بازارهای جهانی توزیع شده است. + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:40  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید EeeTop PC ET2203T، کامپیوتر یک پارچه دیگری از Asus شرکت اسوس هر چند وقت یک‌بار به معرفی فناور‌ی‌ها و محصولات جدید می‌پردازد که یکی از جدیدترین آن‌ها دستگاه ALL IN ONE معروف Eee این شرکت است. به گزارش خبرنگار ایلنا، کامپیوتر‌های ALL IN ONE به کامپیوتر‌هایی اطلاق می‌شود که تمامی قطعات مانند پردازنده، کارت‌گرافیک، حافظه و غیره در فضایی به اندازه یک مانیتور تعبیه شده‌اند. یکی از ویژگی‌های جالب این دستگاه‌ها مصرف کم و فضای اندکی است که اشغال می‌کند. به همین علت این محصولات بیشتر برای محیط‌های اداری کوچک و خانگی که دارای مصارف استانداردی مانند گوش کردن به موسیقی، تماشای فیلم و کاربرد‌های اداری مناسب هستند، کاربرد دارد. یکی از جدیدترین محصولات این خانواده، ET2203T است که دارای امکانات و ویژگی‌های جالبی است. همانطور که از اسم این AON مشخص است، این محصول از خانواده Eee است که یکی از سری محصولات محبوب اسوس است. اسوس برای این دستگاه از لحاظ سخت‌افزاری مشخصات متنوعی را در نظر گرفته است تا کاربران بتوانند با بودجه مورد نظر خود، این دستگاه را تهیه کند. ابعاد این دستگاه ۴۸×۴۵۰×۵۴۸ میلی‌متر و وزن آن ۸٫۹ کیلوگرم و رنگ آن مشکی است. این محصول با سه مدل پردازنده خانواده Core 2 Duo‌ ارائه می‌شود. این دستگاه مجهز به چهار گیگابایت حافظه DDRII‌ است که این ویژگی در کنار هارددیسک ۵۴۰۰ دور در دقیقه که مجهز به ۳۲ مگابایت است به راحتی نیاز کاربر را بر‌اورده می‌کند. بر‌اساس اطلاعات ارائه شده، این محصول با دو مدل هارددیسک SATA II در ظرفیت‌های ۳۲۰ و ۵۰۰ گیگابایت ارائه می‌شود. اما یکی از ویژگی‌های جالب این دستگاه وجود درایو‌نوری Blu-ray است که امکان تماشای فیلم‌های با کیفیت را در این دستگاه جمع‌وجور به کاربر می‌دهد. Asus در این محصول از پردازنده‌ گرافیکی Radeon HD 4570 با ۲۵۶ مگابایت حافظه‌گرافیکی استفاده کرده است که به خوبی نیاز‌های گرافیکی کاربران امروزی را بر‌اورده کرده است، از لحاظ پورت‌ها ورودی و خروجی نیز این دستگاه در شرایط ایدالی به سر می‌برد. دستگاه یاد شده مجهز به ۶ پورت USB 2.0 در پشت و کنار دستگاه، یک پورت شبکه یک گیگابیتی، کارت‌خوان حافظه با قابلیت پشتیبانی از حافظه‌های ( SD/SD HC/MMC/MS Pro)، خروجی HDMI، خروجی هدفون و ورودی MIC و SPDIF است. پردازنده صوتی این دستگاه نیز از استاندارد SRS Premium Sound پشتیبانی می‌کند که این موضوع باعث می‌شود صدای محیطی خوبی در هنگام تماشای فیلم و یا گوش دادن موسیقی در اختیار کاربر قرار گیرد. یکی دیگر از نکات مثبت این دستگاه وجود ماوس و صفحه کلید بی‌سیم است، که کاربران را از شر محدودیت‌های دستو پا گیری که وجود سیم برایشان ایجاد می‌کند خلاص می‌سازد. + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:40  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید بازار کارت گرافیک در دست XFX، GigaByte و Asus است کارت گرافیک یکی از قطعات مهم در کامپیوتر است که بسیاری از گیمرها، گرافیست‌ها و عکاسان نسبت به نوع و قدرت آن حساسیت بیشتری نشان می‌دهند تا کاربران دیگر. به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از دنیای اقتصاد، بر اساس اعلام فعالان بازار، این کالا مانند پردازنده و رم تاثیر زیادی در نوع کاربری کامپیوتر یا لپ‌تاپ دارد. محمد حشمتی، یکی از فعالان بازار در این باره می‌گوید، در حال حاضر اکثر کامپیوترهای همراه یا لپ‌تاپ‌ها به مادربوردهایی با ظرفیت ۲۵۶ تا ۵۱۲ مگابایت مجهزند و افرادی که این کالاها را برای انجام امور گرافیکی و… خریداری می‌کنند، اغلب به دنبال لپ‌تاپی هستند که حداقل به کارت گرافیکی با ظرفیت حافظه یک گیگابایت مجهز باشد. صولتی، یکی از فعالان بازار نیز در این باره می‌گوید، یکی از عواملی که مورد توجه افراد برای خرید یک سیستم مدنظر است تجهیز به کارت گرافیک خوب و با قدرت بالا است که آن بتواند نرم‌افزار‌ها و بازی‌های قدرتمند را پشتیبانی کند. به گفته وی، طی سال‌های اخیر با توجه به افزایش تقاضا برای لپ‌تاپ و کاهش تقاضا برای کامپیوتر‌های رومیزی ،میزان تقاضا برای قطعاتی مانند کارت گرافیک، مادربورد و رم کاهش یافته است، ولی این موضوع به این معنی نیست که زمان استفاده از این کالاها به سر آمده است و هستند افرادی که قصد ارتقای سیستم خود را دارند یا اینکه از محصولات جدید استقبال کنند. براساس اعلام فعالان بازار، در حال حاضر برندهای اسوس و گیگابایت جزو پرفروش‌های این کالا در بازار هستند. محسنی، یکی از فعالان بازار نیز در این باره می‌گوید، در بین برندهای مختلف برند XFX جزو پرفروش‌های بازار است که خدمات پس از فروش خوبی هم ارائه می‌دهد. پس از این برند نیز گیگابایت و اسوس در صدر پرفروش‌های بازار هستند. این درحالی است که گروه دیگری معتقدند اسوس همچنان سهم بزرگی از بازار کارت گرافیک را به خود اختصاص داده است. به گفته محمد مطلق یکی از فعالان بازار کارت گرافیک، اسوس در بازار جهانی مقام اول را در زمینه کارت گرافیک دارد، ولی در ایران به دلایلی محبوبیت خود را تا حدودی از دست داده است. به گفته وی، اسوس که در بازار جهانی حاکم مطلق بازار کارت گرافیک است در مدت اخیر با اضافه کردن کانال‌های توزیع خود در ایران سعی در افزایش سهم خود داشت که با توجه به پراکندگی این کانال‌ها و همچنین مسائل گمرکی اخیر نتوانست جایگاه خود را حفظ کند؛ اما همچنان به عنوان پیشکسوت اصلی این بازار وزنه از تقاضای بازار را به دنبال خود می‌کشد. بر اساس اعلام باشگاه فعالان آی سی تی نیز، دو شرکت ان ویدیا (nVidia) و ای ام دی/ای تی آی (AMD/ATI) دارای عمده‌ترین سهم فروش هسته کارت‌های گرافیک در دنیا هستند و این کمپانی‌ها هسته‌های گرافیکی خود را به کمک شرکای تجاری خود به بازار عرضه می‌کنند که از جمله آنها می‌توان به ASUS و Gigabyte و XFX و غیره اشاره کرد. بر اساس اعلام این باشگاه، بازار کارت گرافیک ایران چند سالی است در دست سه برند XFX و Asus ، GigaByte است و این سه برند رقابت شدیدی با هم دارند و Gigabyte که در نظرسنجی‌های گذشته با اختلاف کمی از XFX در رتبه دوم قرار داشت توانست در این بازار سه قطبی با اختصاص ۱۹ درصد از کل آراء در جایگاه اول این نظرسنجی قرار بگیرد. می‌توان گفت از عوامل موفقیت این برند، برخورداری از حمایت آواژنگ می‌باشد که توانسته به اهداف خود در ایران برسد و هم در دسته کارت گرافیک و هم در دسته مادر بورد به محبوب‌ترین برند بازار تبدیل شود. البته از طرف دیگر نباید توجه ویژه کمپانی گیگابایت به بازار خاورمیانه و به طور خاص تر بازار ایران را نیز از یاد برد. بازاری که مدت‌ها است تشنه دریافت فناوری همزمان با سایر بازارهای دنیا است و گیگابایت در این مدت نشان داده است که به خوبی این موضوع را درک کرده است؛ به طوری که مصداق آن را می‌توان در راه‌اندازی سایت فارسی این کمپانی و توزیع محصولات در بازار مشاهده کرد. XFX نیز که مدت‌ها است در جایگاه اول قرار داشته با ۱ درصد اختلاف، رتبه دوم را به خود اختصاص دهد و می‌توان گفت بخشی از این محبوبیت را مدیون شرکت سازگار ارقام است که توانسته محبوبیت را افزایش دهد. ۴۶ درصد از آرای مربوط به سایر برند‌ها است که این مقدار نسبت به گذشته روند رو به افزایشی دارد که این نشان دهنده این است که استقبال خوبی از برند‌های جدید صورت گرفته است. نکته قابل توجه این است برندهای AMD و Intel که در نظرسنجی‌های انجام شده در اروپا و آمریکا رتبه اول و دوم را دارند در ایران محبوبیت خاصی ندارد که می‌توان علت آن را قیمت بالا و تبلیغات کم و مشکلات گمرکی برای ورود آنها دانست. + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:38  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید چگونه یک کارت گرافیک مناسب برای کامپیوترمان انتخاب کنیم؟ پردازنده گرافیکی کامپیوتر شما خود یکی از بخش های مهم سیستم است و تاثیر زیادی بر عملکرد کلی سیستم شما می گذارد. در حالی که کارت گرافیک های یکپارچه در بیشتر کامپیوترها یافت می شوند، امکان انجام وظایف معمول و همچنین تماشای بعضی از ویدئوها و فیلم ها را به شما می دهد. اما اگر شما بخواهید که بر روی سیستم، Game های ۳ بعدی بازی کنید و یا فیلم های HD را با بالاترین کیفیت تماشا کنید، به یک کارت گرافیک اختصاصی نیاز خواهید داشت. به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام وبه نقل از خوارزمی، انتخاب کارت گرافیک برای کامپیوتر آن قدرها هم که فکر می کنید آسان نیست. برای انتخاب تعداد زیادی گزینه وجود دارند؛ از کارت گرافیک های کوچک و کم هزینه با قیمت زیر ۴۰ دلار گرفته تا کارت گرافیک های قدرتمند و حرفه ای با قیمت بالای ۶۰۰ دلار. اگر شما کارت گرافیکی انتخاب کنید که به اندازه کافی برای نیازهای شما سریع نباشد، مطمئنا از آن راضی نخواهید بود؛ اما اگر کارت گرافیکی انتخاب کنید که بسیار سریع است باید هزینه بالاتری برای آن بپردازید. انتظار شما از کارت گرافیک چیست؟ اولین سوالی که باید از خود بپرسید این است که اگر شما مایلید که یک کارت گرافیک برای کامپیوتر خود بخرید، از آن چه انتظاراتی دارید و می خواهید کدام یک از نیازهای شما را برطرف کند. ۲ کار اصلی که باید کارت گرافیک ها به بهترین شکل آن ها را انجام دهند، پخش فیلم (شامل فیلم های HD) و نمایش بازی ها هستند. پخش فیلم ها برای کارت گرافیک آسان تر از مورد دیگر است. اگر شما فقط می خواهید یک کارت گرافیک برای این کار بخرید، خیلی نیاز به یک مدل حرفه ای ندارید، می توانید از شتاب دهنده های پردازشگرگرافیکی (GPU Video Acceleration) استفاده کنید و لازم نیست که یک کارت گرافیک گران قیمت بخرید. انواع مدل های کارت های گرافیک مخصوص پخش فیلم ها، در مقاله MakeUseOf درباره “چگونگی پخش یکنواخت و راحتر ویدئوها در کامپیوتر” توضیح داده شده است. با این حال اگر شما یک Gamer یا بازی خور هم هستید، پیشنهاد می کنم این مقاله را بخوانید. برای بازی کردن با کامپیوتر، شما باید یک کارت گرافیک گران قیمت تر و پیچیده تر بخرید. همچنین لازم است چند چیز دیگر را در این رابطه که مخصوص این کار است را در نظر بگیرید. اهمیت رزولیشن (وضوح نمایش) یک بازی که با سرعت ۳۰ فریم در ثانیه اجرا می شود، در واقع از کارت گرافیک می خواهد که برای اجرای بازی، ۳۰ تصویر را در هر ثانیه تولید کند. این یک کار دشوار است و با افزایش اندازه تصاویر (که با واحد پیکسل اندازه گیری می شود)، این کار سخت تر هم خواهد شد. برای مثال اگر شما ۲ مانیتور داشته باشید : یک مانیتور ۲۰ اینچ با رزولیشن (وضوح نمایش) ۱۶۰۰×۹۰۰ و یک مانیتور ۲۳ اینچ با رزولیشن ۱۰۸۰p. بعضی از جزئیات یک بازی مشابه، با یک رزولیشن واحد در مانیتور ۲۳ اینچ ۱۰۸۰p بدتر نمایش داده می شود. دلیل این موضوع این است که اندازه صفحه نمایش از اندازه تصاویری که کارت گرافیک در هر ثانیه باید تولید کند، بزرگتر است. در نتیجه اندازه مانیتور کامپیوتر شما می تواند در انتخاب مدل کارت گرافیکی که باید بخرید، تاثیر گذار باشد. اگر شما یک مانیتور ۲۰ اینچ یا کوچکتر دارید، باید خوشحال باشید که می توانید یک کارت گرافیک با حدود قیمت ۱۰۰ دلار بخرید. اما اگر شما یک مانیتور ۳۰ اینچ بزرگ دارید، لازم است که یک کارت گرافیک رده بالاتر که از وضوح نمایش بالاتر پشتیبانی می کند، خریداری نمایید. البته شما مجبور نیستید که بر روی رزولیشن اصلی مانیتور خود فقط بازی کنید، اما نمایش بازی ها در رزولیشن های غیر اصلی در یک مانیتور LCD، معمولا نتایج خوبی به همراه نخواهد داشت. رم – مانند یک لوله کش!! رم ها بخشی جزئی هستند که در تمام کارت گرافیک ها یافت می شوند و عملکردی تعریف پذیر دارند. این موضوع معمولا این فکر را در ذهن یک فرد ناوارد ایجاد می کند که کارت گرافیکی که تعداد بیشتری رم داشته باشد، سریعتر از مدل دیگر با تعداد رم های کمتر است. ای کاش مسئله رم ساده بود؛ اما نیست. باید رم های کارت گرافیک را مانند لوله تصور کنید که فریم های تولید شده مانند آب برای نمایش داده شدن به شما در آن فرستاده می شوند. پردازنده گرافیکی (GPU) درون کارت گرافیک شما مانند یک پمپ است و به تنهایی مقدار آبی را که در لوله قرار می گیرد را معین می کند. تا زمانی که مقدار آبی که در حال پمپاژ است از ظرفیت لوله شما تجاوز نکرده، وضعیت خوب است؛ اگر چه شما سود زیادی با داشتن لوله های بزرگ تر به شما نخواهد رسید. اگر پمپ آب بیشتری در لوله بفرستد، لوله می تواند آن را تحمل کند؛ اما با این حال مشکلاتی می تواند رخ دهد. ممکن است آب برگشت داده شود یا احتمال دارد لوله بترکد و باعث متوقف شدن کلی جریان آب شود. یک وضوح تصویر بالاتر، مطمئنا حافظه بیشتری را برای استفاده می طلبد. برای مثال اگر شما با یک کارت گرافیک با حافظه رم ۵۱۲ مگابایت و بر روی یک مانیتور با رزولیشن ۱۶۰۰×۹۰۰، بازی می کنید یا فیلم تماشا می کنید، نباید مشکلی داشته باشید. در این حالت آب وارد شده در لوله از ظرفیت لوله تجاوز نمی کند. اگر شما مقدار رزولیشن را تا ۱۰۸۰p افزایش دهید، ممکن است بازی که در حال امتحان آن هستید، آهسته تر اجرا شود؛ چون شما مقدار بیش از حدی جریانی که لوله می تواند حمل کند را وارد آن کرده اید. آنچه را که مربوط به سرعت کلاک (Clock Speed)‏ CPU ها است را فراموش کنید کارت های گرافیکی مانند اکثر قطعات کامپیوتر در سرعت کلاک (Clock Speed) خاصی اجرا می شوند (سرعت کلاک مقیاسی است از اینکه قطعات کامپیوتر محاسبات و عملیات های اصلی را با چه سرعتی انجام می دهد) یا پردازنده ای که بر روی کارت گرافیک شما وجود دارد بر روی سرعت کلاک خاصی اجرا می شود. سرعت کلاک به تعیین میزان عملکرد پردازنده گرافیکی شما (GPU) کمک می کند. اگر شما یک پردازنده گرافیک واحد را در اختیار داشته باشید و سرعت کلاک آن را افزایش دهید، عملکرد آن نیز سریعتر خواهد شد. با این حال، سرعت کلاک یک راه خطرناک (یا شاید هم وحشتناک!!) برای تعیین این است که یک کارت گرافیک چقدر می تواند سریع باشد!! چرا؟ چون پردازش های گرافیکی بسیار زیاد و گسترده هستند. برای مثال یک کارت گرافیک Nvidia GTX 480، دارای ۴۸۰ هسته پردازشگر می باشد که در قالب ۱۵ گروه چند هسته ای جریان دار، دسته بندی شده اند. با استناد از این موضوع نمی توان گفت که “سرعت کلاک وسیله ای برای تعیین عملکرد کارت گرافیک است”؛ مگر وقتی که کارت های گرافیکی که دقیقا از یک پردازنده گرافیکی (GPU) مشابه استفاده می کنند را مقایسه کنید. نتیجه مطمئنا انتخاب بهترین کارت گرافیک کار دشواری است؛ اما دانستن مسائل گفته می تواند به شما در تصمیم گیری کمک کند. به یاد داشته باشید که رزولیشن (وضوح صفحه نمایش) یک فاکتور عمده و تاثیر گذار در نمایش و عملکرد بهتر بازی ها در کامپیوتر می باشد. اگر شما می خواهید که Game ها را بالاترین وضوح نمایش بازی کنید، به یک کارت گرافیک با پردازنده گرافیکی (GPU) سریع و با تعداد زیادی رم نیاز خواهید داشت. اگر شما در وضوح های نمایش بالا، بازی نمی کنید، می توانید پول خود را با خرید یک مدل دیگر که مقداری ضعیف تر است و رم های کمتری دارد، ذخیره کنید. من همچنین به شدت پیشنهاد می کنم که یک نمودار مربوط به عملکرد کارت های گرافیکی را مشاهده کنید تا ببینید چه مدل هایی از کارت های گرافیکی به عنوان سریعترین ها شناخته می شوند. به نظر من نمودار عملکرد سخت افزاری Tom’s، بهترین منبع برای این اطلاعات است. + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:38  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید یک تکنولوژی عجیب: کارت گرافیک بی سیم! کارت گرافیک KFA2 nVidia GeForce GTX 460 WHDI را باید اولین کارت گرافیک بی‌سیم جهان به شمار آوریم. به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از itthesedays، این کارت گرافیک از تکنولوژی WHDI شرکت AMIMONS استفاده می‌کند. تکنولوژی فوق به کاربر این امکان را می‌دهد که کامپیوتر شخصی یا رومیزی خود را بدون نیاز به هچ‌گونه سیمی، به دستگاه HDTV و یا سایر نمایشگرها وصل نماید. این کارت گرافیک همچنین از سایر تکنولوژی‌ها همچون DirectX 11 شرکت مایکروسافت، PhysXو PureVideo HD انویدیا پشتیبانی می‌کند. تمام این‌ها بدین معناست که گیمرها خود را برای بازی در نمایشگر‌های بزرگ‌تر آماده کنند. در خصوص مشخصات سخت افزاری این کارت گرافیک به مواردی از این دست می‌توان اشاره کرد: هسته‌ها: ۳۳۶ سرعت کلاک گرافیک: ۶۷۵ مگاهرتز سرعت کلاک پردازنده: ۱۳۵۰ مگاهرتز سرعت کلاک حافظه: ۱۸۰۰ مگاهرتز حجم حافظه: ۱۰۲۴ مگابایت واسط حافظه: ۲۵۶ بیت سرعت پهنای باند حافظه: ۱۱۵/۲ گیگابایت در ثانیه سرعت پرکردن بافت : ۳۷/۸ میلیارد در ثانیه + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:36  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید عرضه جدیدترین کارت گرافیک ECS مجهز به پیشرفته ترین تراشه Nvidia کارت گرافیک الایت گروپ GTX 580 معرفی و به بازار عرضه گردید. این کارت گرافیک که یکی از قدرتمند ترین های حال حاضر به شمار می آید ، مجهز به آخرین تراشه گرافیکی کمپانی Nvidia یعنی GTX 580 است که قدرت پردازش هسته گرافیکی آن ۷۷۲Mhz بوده و قدرت پردازنده محاسباتی آن نیز عدد مافوق تصور ۱۵۴۴Mhz است. به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از سازگار ارقام، این کارت گرافیک به واسطه رابط گرافیکی ۳۸۴ بیتی و نرخ انتقال داده ۱۹۲٫۴ گیگابایت در ثانیه ، از پس پیچیده ترین محاسبات گرافیکی به راحتی بر می آید. ECS GTX580 مجهز به ۱٫۵ گیگابایت رم بوده که آن را در زمره قوی ترین کارت گرافیک های دنیا با پشتیبانی از DirectX 11 قرار می دهد. از دیگر امکانات جانبی این کارت گرافیک می توان به پشتیبانی از فناوری Nvidia 3d Vision اشاره کرد که به کاربر امکان استفاده از عینک سه بعدی و لذت بردن از آن و در ضمن امکان استفاده از سه صفحه نمایش به طور همزمان را فراهم می کند. ECS GTX580 مجهز به فناوری منحصر به فرد Interactive Ray Tracing است که با تشخیص و طراحی بهترین مسیر نورپردازی ، زنده ترین و واقعی ترین تصویر را در محیط سه بعدی به کاربر عرضه می کند. از دیگر امکانات و فناوری های تحت پوشش این محصول می توان به Nvidia Pure HD , Nvidia 3-Way SLI و پشتیبانی از Open GL 4.1 اشاره کرد. این کارت گرافیک با گارانتی سازگار در تمام ایران از هم اکنون در دسترس شماست. + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:33  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید MARS و ARES اسوس، نسل آینده کارت های گرافیکی اسوس به عنوان  یکی از سازندگان قطعات کامپیوتری بار دیگر علاقمندان دنیای سخت افزار را غافل گیر کرد. بر همین اساس این کمپانی دو سری محصول با نام های MARS و ARES تولید کرده است که شگفتی همگان را برانگیخته است. به گزارش ایستنا، از روابط عمومی اسوس، خانواده مارس مربوط به NVIDIA و خانواده ARES مربوط به AMD/ATI هستند. از ویژگی های این دو سری می توان به استفاده از قطعات با کیفیت، برخورداری از دو پردازنده گرافیکی در یک برد ،استفاده از بالاترین میزان حافظه گرافیکی و همینطور عرضه با تجهیزات جانبی پیشرفته اشاره کرد. گفتنی است این رده از کارت های گرافیک اسوس در حجمی محدود تولید می شوند و به همین دلیل معمولا از قیمت بالاتری به نسبت کارت های گرافیک معمولی برخوردارند. کاربران با ARES می توانند به ناشناخته های دنیای بازی های کامپیوتری پی برده و اوج لذت را درحین اجرای بازی های کامپیوتری تجربه کنند. این کارت گرافیک به مانند یک ماشین تقویت شده می ماند، که ازسرعت و قدرت خارق العاده ای نسبت به مدل های معمولی برخوردار است به طوری که نسبت به مدل های معمولی تا ۳۲% قویتر می باشد. در عین حال جدیدترین مدل از خانواده ARES می توان از کارت جدید ۵۸۷۰ HD  نام برد. از ویژگی های این کارت وجود ۳۲۰۰ واحد پردازشی شناور و ۴Gb حافظه گرافیکی از نوع DDR5 است که  دارای سرعتی معادل ۱٫۲ GHz می باشد. لازم به ذکر است تا کنون بازی و یا بر نامه ای تولید نشده است که به این میزان حافظه گرافیکی نیاز داشته باشد و به همین دلیل می توان به این کارت لقب نسل آتی  کارت گرافیکی را اعطا کرد. مشخصات این کارت بیانگر این است که این کارت اورکلاکر ها و کسانیکه به برنامه های موسوم به benchmark اهمیت می دهند را راضی می سازد. لازم به ذکراست هسته های پردازشی این کارت در سرعت ۸۵۰ MHz فعالیت می کنند. اهمچنین از خنک کننده عظیم این کارت نیز میتوان به عنوان یکی از ابداعات اسوس نام برد. چرا که این خنک کننده از ترکیب فن و هیت سینک تشکیل شده است و فن آن نیز به اندازه ۱۰۰ میلیمتر می باشد که می تواند در ۶ مرحله هوا را به داخل این سیستم پمپ کند.درهمین حال  این سیستم خنک کننده صدای بسیار کمی در موقع اوج فعالیت تولید می کند که این موضع در نهایت امری خوشایند برای کاربران خواهد بود. گفتنی است برای تامین برق این کارت گرافیک از ۲ رابط ۸ پین و ۱ رابطه ۶ پین استفاده شده و برای تامین برق آن باید از یک منبع تغذیه بسیار مناسب و با کیفیت استفاده شود. این کارت دارای ابعادی برابر با ۲۷/۹۴ x12/7 cm است و به همین خاطر باید از کیس و مادربرد متناسب با آن استفاده شود.   + نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم مهر 1390ساعت 10:33  توسط میلاد حسین نژاد  |  نظر بدهید GT440، کارت گرافیکی برای بازی خورهای نه چندان پولدار در تمام طول تولید محصولات سری ۴۰۰، شرکت انویدیا با تولید پردازنده های GF 100، GF 104، GF 106 و GF 108 و تبدیل شدن آن ها به مدل های GT 430، GTS 450، GTX 460 و GTX 480، هیچگاه تمام امکانات چیپ های خود را باز نگذاشت. این اتفاق تنها برای GT 430 افتاد و دیگر محصولات این شرکت را با برخی تنظیمات غیر فعال برای Shader ها، ROP ها و کنترلر های حافظه عرضه کرد. اما با ارائه شدن مدل GTX 580 در ماه آبان سال گذشته و شروع سری ۵۰۰ این شرکت شاهد آن بودیم که محصولات با امکانات کاملی به بازار عرضه شدند. به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از آواژنگ، بعد از عرضه GTX 560 و پردازنده GF 114 در ژانویه، حال وقت آن بود که سومین نسل چیپ ها به بازار روانه شوند و آن جز GF 106 نبود. با تکمیل شدن این چیپ ست در نسخه GF 116 و قرار گرفتن آن در GTX 550 Ti این نسل نیز به اکثر امکانات مجهز شد. چیپ ست GF 116 با تغییراتی جزئی مثل بهبود یافتن ترانزیستور های جدید و سرعت کلاک برای کارایی بیشتر این کارت بر حسب وات تعبیه شده است. در اصل کارت گرافیکی GeForce GTX 550 Ti انویدیا همان نسخه بهبود یافته GTS 450 می باشد که به کاربرانش اجازه می دهد تصاویری با وضوح تا ۱۶۰۰ در را ملاحظه کنند. برای رسیدن به این مهم GTX 550 Ti زوتاک از حافظه ای بالغ بر ۱۰۲۴ مگابایت از نوع فن آوری GDDR5 بهره می برد. همچنین کلاک حافظه آن ۴۱۰۰ مگاهرتز می باشد. این محصول جدید نسبت به هم نوع خود یعنی GTS 450 از پهنای باند بیشتری برای حافظه خود تعبیه دیده است. با ۱۹۲ بیت پهنای باس همراه با ۱۹۲ هسته CUDA اعدادی مناسب را در اختیار کاربران می گذارد. نکته قابل توجه براکت های ورودی و خروجی این کارت گرافیک می باشد که دارای ۴ خروجی می باشد. این خروجی ها عبارتند از: دو درگاه DVI، یک درگاه HDMI (که نیاز به تطبیق دهنده صدا ندارد) و همچنین یک عدد درگاه Displayport. این محصول با پشتیبانی از فن آوری هایی همچون DirectX 11، ۳D Vision، CUDA، PureVideo HD و OpenGL 4,1 بهره وری مناسبی از مقدار هزینه انجام شده را به شما می دهد. همچنین با پشتیبانی از فن آوری SLI انویدیا می توان دو عدد GTX 550 Ti را با یکدیگر به صورت موازی استفاده کرد. این کارت گرافیکی با استفاده از فن آوری PhysX می توانید سطوح جدیدی از واقعیت و تاثیرپذیری محسط های مجازی را در جدیدترین بازی های رایانه ای تجربه کنید. با قرار گرفتن فن آوری FireStorm در این محصول، شرکت زوتاک به کاربران قابلیت دست یافتن به کیفیتی بسیار بالا می کند. این فن آوری قادر به بالا بردن سرعت کلاک پردازنده گرافیکی و حافظه و همچنین سرعت فن خنک کننده می باشد. از لحاظ مصرف ارژی این محصول با حداکثر ۱۱۶ وات مصرف در جایگاه بسیار مناسبی قرار دارد. شرکت زوتاک سابقه طولانی در تولید کارت های گرافیک اورکلاک شده نیز دارد که آن ها را با نام AMP Edition ارائه می دهد. به همین دلیل عجیب نیست که برای این محصول نیز نسخه اورکلاک شده ای نیز روانه بازار شده باشد. در نهایت می توان گفت که کارت گرافیکی GeForce GTX 550 Ti زوتاک بسیاری از انتظارات را بر آورده کرده است و با داشتن قابلیت اجرای تمام بازی های DirectX 11 می تواند انتخاب خوبی برای بازی کنان حرفه ای باشد.            

اسلام

 

اسلام، دینی یکتاپرستانه[۱][۲]و از دین‌های ابراهیمی است.[۳][۴] به پیروان اسلام «مسلمان» می‌گویند.[۵] هم‌اکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دوم در جهان جای دارد.[۶]

مسلمانان براین باورند که خداوند، قرآن را به محمد از طریق فرشته ای به نام جبرئیل فروفرستاده‌است. به باور مسلمانان خدا بر بسیاری از پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده‌کننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران می‌دانند و معتقدند که اسلام کامل‌ترین و آخرین آیین الهی[۷][۸] است.

اسلام به معنی تسلیم در برابر خداست. اسلام دین قانون و عمل است، نه ریاضت و رهبانیت. اسلام یک دین میانه‌رو است؛ تشویق به کمک به فقیران می‌کند ولی تشویق به ترک دنیا نمی‌کند. اسلام بر رفتار درست تاکید می‌کند: شراب‌خواری و قمار منع شده‌اند و مسلمان موظف است از خوردن غذای حرام خودداری کند. مسلمان می‌تواند مستقیماً با خدا راز و نیاز کند و لزوما نیازی به واسطه فیض نیست. مسجد تنها مکان تجمع است و مانند کلیسا دارای قدرت مذهبی نیست. اسلام، برخلاف یهودیت، پس از ظهور به سرعت دینی جهانی می‌شود و مردم را به مسلمان‌شدن تشویق می‌کند ولی اصرار زیادی بر مسلمان‌کردن ندارد.[۹]

واژه شناسی [ویرایش]

اسلام در زبان عربی از ریشه‌ (س-ل-م) است و معنی لغوی این ریشه «سالم شدن» و «رهایی یافتن از آفات» است [۱۰][۱۱]. واژه «سلام» نیز مشتق شده از همین ریشه است.[۱۲][۱۳]. با توجه به معنی اسلام، «مسلم» (در فارسی: مسلمان) یعنی کسی که خدا را خالصانه و بی ریا می‌پرستد و اختیار خود را تسلیم امر و نهی او می‌کند.[۱۴]

باورها [ویرایش]

معارف اسلامی به سه بخش کلی تقسیم می‌شوند:

  • اصول عقاید: باورهای بنیادین فکری (اصول دین یا عقاید) که توحید، اساسی ترین آنها است.
  • اخلاق: توصیه‌های اخلاقی که برخی از آنها، عبارتند از: عدالت، شجاعت و عفت.
  • احکام فقهی: فرامین عملی و عبادی که اساسی ترین آنها (فروع دین یا فقه اصغر) هستند. فرامین عملی آداب، مناسک و عبادات را دربرمی‌گیرد.

عقاید را در علم کلام، احکام را در علم فقه و اخلاق را در علم اخلاق شرح و بسط می‌دهند.[۱۵]

 

خاتمیت اسلام از دیدگاه قرآن و سنت [ویرایش]

از دیدگاه مسلمانان، اسلام خاتم ادیان الهی است. خاتمیت به این معناست که اسلام در بر دارنده تمام آن مطالبی است که باید از طریق وحی برای انسان بیان شود

اصول دین [ویرایش]

نوشتار اصلی: اصول دین


از بنیادی‌ترین باورهای مسلمانان تحت عنوان اصول دین یاد می‌شود. اصول دین نزد مسلمانان سه عدد هستند[۳۰] اعتقاد به هر کدام از این اصول، باورهایی را به عنوان زیر شاخه موجب می‌شود:

1.     توحید: یعنی اعتقاد به یگانگی خداوند و اعتقاد به صفات او.

2.     نبوت: یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن پیامبران از سوی خداوند برای راهنمایی بشر.(و اعتقاد به پیامبری محمد).

3.     معاد: یعنی اعتقاد به وجود جهانی که بعد از فروپاشی این جهان کنونی، نمایان می‌شود و در آن جهان نیکان و بد کرداران به سزای کردار خویش می‌رسند.

در میان این اصول آنچه ریشه بقیه‌است، توحید می‌باشد، به طوری که دین شناسان مسلمان می‌کوشند تا با اثبات آن بقیه اصول و فروع را ثابت کنند[۳۱] شیعیان علاوه بر این سه اصل، به عدل و امامت نیز به عنوان اصلهای چهارم و پنجم معتقدند.

خدا [ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم، نخستین آیه قرآن

نوشتار اصلی: الله


الله نام ویژهٔ خدای یکتا در قرآن و نوشتارهای اسلامی است. با این حال فارسی‌زبانان معمولاً از واژهٔ خدا استفاده می‌کنند. به باور مسلمانان خداوند در اسلام به زبان اصلی که همان زبان عربی فصیح (زبان قرآن) است ۱۰۰۱ نام دارد که یک نام خداوند، اسم اعظم است. بیشتر اسامی خدا، در اسلام، نشان‌دهندهٔ برتری مطلق است.[۳۲].

 

 

 

 

شهادتین [ویرایش

شهادتین، ورودی کاخ توپ‌قاپی در استانبول

نوشتار اصلی: شهادتین


پذیرش اسلام از سه روش امکان دارد: گفتن شهادتین، با انجام دادن کارهای ویژه مسلمانان، اسلام با پیروی از اعمال مسلمانان.[۳۶] شهادتین: «اشهد ان لا اله الا الله» و«اشهد ان محمدرسول الله»

قرآن [ویرایش

بخش نخست سوره نور از کتاب قرآن

نوشتار اصلی: قرآن


قرآن، کتاب مقدس مسلمان است و به زبان عربی نوشته شده‌است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد.

به اعتقاد مسمانان «قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی واژه به واژه توسط فرشته وحی، جبرئیل امین، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالا یکباره، و هم کم‌کم در طول ۲۳ سال نازل شده‌است.»[۳۷]

این کتاب معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را «معجزه» و «سند اثبات پیامبری» محمد می‌دانند.[۳۸]

اغلب مذاهب اسلامی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلافات در نحوه خواندن متن، تفسیر و گاهی، ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به اندازه‌ایست که شیعیان دوازده‌امامی ایران و وهابیان عربستان رسم‌الخط واحدی از قرآن را به‌کار می‌برند.[۳۹] مسلمانان روی بی‌خطابودن قرآن تاکید دارند.[۴۰] مفسرین اهل سنت بصورت تاریخی همواره معتقد بودند که آیات قرآنی که در امروزه در دست ما است دقیقاً همان چیزی است که محمد بیان کرده‌است و هیچگونه تغییری اعم از حذف یا اضافه در آن صورت نگرفته‌است. مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود می‌دانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد می‌کنند. قرآن، خود را به عنوان «لوح حفاظت‌شده» ((به عربی: «اللَوح المحفوظ»)[۴۱]) می‌خواند.

تقویم و اوقات شرعی [ویرایش]

گردش ماه، اساس تقویم اسلامی

اوقات شرعی، به زمانهای مشخص و دقیقی از شبانه روز، گفته می‌شود که شخص دین‌دار، در آن زمان‌ها، رفتار دینی زماندار خود را انجام می‌دهد. محاسبه دقیق زمان‌های شرعی، از دیرباز، نزد منجمان، رایج بوده‌است.

اذان [ویرایش]

نوشتار اصلی: اذان

محمد پس از فتح مکه بلال حبشی، یک برده سیاه آزاد شده، را مأمور کرد که بر بام کعبه اذان بگوید. بلال اولین موذن اسلام است.

Sorry, your browser either has JavaScript disabled or does not have any supported player.
You can download the clip or download a player to play the clip in your browser.

اذان به شیوه کنونی اهل تسنن

اهل سنت، عقیده دارند که نخستین بار، اذان در مدینه خوانده شد و حمزه این پیشنهاد را به محمّد داد. در حالی که برخی دیگر، طبل، بوق یا زنگ را برای دعوت مردم به نماز، پیشنهاد کرده بودند.[نیازمند منبع] اهل سنت، همچنین بر این باور هستند که بعضی عبارات اذان، مانند «الصلوة خیر من النوم» را عمر بن خطاب افزوده‌است.[۴۲] این در حالی است که شیعیان اذان را عبادتی می‌دانند که از جانب خدا تعیین گردیده و تغییر در جملات اذان را بدعت می‌دانند، شیعیان همچنین از لفظ اشهد ان علی ولی الله و اشهد ان علی حجت الله در اذان استفاده می‌کنند ولی هیچ دلیلی از پیامبر مبنی بر کاربرد این الفاظ در نماز ثابت نشده است[۴۳]. همچنین عقیده شیعه این است که محمّد پیش از هجرت، برای تمام نمازهای واجب خود، اذان می‌گفته‌است [۴۴]. در ایران، اغلب اذان را در آواز بیات ترک در گوشه روح‌الارواح می‌خوانده‌اند. در مراسم تعزیه، اگر اذان گفته شود، به آواز کردی است.[۴۵

مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی بخش می‌شوند. هر یک از این دو فرقه انشعاباتی دارند. برای نمونه صوفی‌گری در میان شیعه و سنی وجود دارد.

شیعه [ویرایش]

نوشتار اصلی: شیعه


شیعیان بر این باورند که امام و جانشین پیامبر اسلام از راه نص شرعی تعیین می‌شود و امامت علی، نخستین امام شیعیان و دیگر امامان شیعه نیز از راه نص شرعی ثابت شده‌است.[۱۱۳] اصول دین در تشیّع پنج‌گانه‌است و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد، به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند:

  • عدل:یعنی اعتقاد به عدالت خدا
  • امامت:یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن امامان از سوی خدا برای راهنمایی بشر.

مهم‌ترین مذاهب شیعه، عبارتند از دوازده‌امامی، اسماعیلیه، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه.

اهل سنت [ویرایش]

نوشتار اصلی: سنی

نقشه پراکندگی مذهبی در میان کشورهای اسلامی

اهل سنت بر این باورند محمد، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعیین نکرد و پس از فوت محمد مسلمانان آن زمان بر اساس شورا یک تن را به عنوان خلیفه مسلمین انتخاب کرده‌اند.[نیازمند منبع] در آغاز در سقیفهٔ بنی ساعده، ابوبکر را که از صحابه (یاران) و نزدیکان محمد بود و در میان مسلمانان محبوبیت و اعتبار زیادی داشت، برای خلافت پس از محمد بر جامعه نوبنیاد مسلمانان انتخاب کردند. سنیان به چهار مکتب فقهی عمده که عبارتند از: حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی تقسیم می‌گردند

اسلام در جهان [ویرایش]

پیامبر اسلام زمانی که در مدینه بود، برای سران امپراتوری‌های جهان نامه نگاری کرد و آنها را به اسلام دعوت نمود. یکی از این نامه‌ها خطاب به خسرو پرویز شاه ایران بود. پس از درگذشت محمد، مسلمانان در زمان خلیفه دوم به فرمان عمر، به ایران حمله کردند. و طی تقریباً ۱۰ سال ایران جز نواحی گیلان و مازندران گشوده شد.

اسلام به سرزمین‌هایی با زبان و فرهنگ متفاوت پا گذاشت. مردمان این سرزمین‌ها که ندای برابری و بالندگی اسلام آنان را جذب کرده بود، برای فهم بیش‌تر کلام خدا به فراگیری زبان عربی پرداختند. به این ترتیب، برای نخستین‌بار یک زبان بین‌المللی در گسترهٔ وسیعی از جهان رایج شد که به گسترش دانش کمک زیادی کرد. زبان مشترک باعث شد که هیچ دانشمندی در سرزمین‌های اسلامی، احساس غربت نکند و برای دانش‌اندوزی به شهرهای مختلف سفر کند. نگارش کتاب به زبان عربی باعث شد هر دانشمندی از دستاوردهای علمی دانشمندان دیگر آگاه شود و ارتباط علمی، که برای پیشرفت دانش اهمیت زیادی دارد، امکان پذیر شود. ترجمهٔ آثار علمی تمدن‌های پیشین به عربی باعث شد که برای نخستین بار بخش عمده‌ای از دستاوردهای علمی و فرهنگی بشر تا آن زمان، کنار هم قرار گیرد.[۱۱۴]

اسلام و دیگراندیشه‌ها [ویرایش]

مسلمانان بر این باورند که خدا پیام خود را از راه وحی بر محمد و پیامبران دیگر از جمله آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فروفرستاد.
در واقع مسلمانان معتقدند که دین خدا در اصل از آدم تا محمد یکی است و این اصول در قرآن گردآمده‌اند. متون اسلامی این‌گونه بیان می‌کنند که یهودیت و مسیحیت مشتقاتی از تعالیم ابراهیم بوده و در نتیجه از دین‌های ابراهیمی به شمار می‌آیند. قرآن، از یهودیان و مسیحیان (و دیگر معتقدان به ادیان با منشأ الهی) به صورت «اهل کتاب» یاد می‌کند.جدول کشورهای اسلامی بر اساس جمعیت[۱۱۵]

رتبه

کشور

جمعیت

نسبت جمعیت مسلمان‌ها

مذهب

فرقه

۱

 اندونزی

۲۲۸٬۵۸۲٬۰۰۰

۸۶٫۱٪[۱۱۶]

سنی

شافعی

۲

 پاکستان

۱۷۲٬۸۰۰٬۰۰۰[۱۱۷]

۹۷٪[۱۱۸]

سنی/شیعه

حنفی/جعفری

۳

 بنگلادش

۱۶۲٬۲۲۱٬۰۰۰[۱۱۹]

۸۹٪[۱۲۰]

سنی

حنفی

۴

 نیجریه

۱۵۴٬۲۷۹٬۰۰۰[۱۲۱]

۵۰٪[۱۲۲]

سنی

مالکی

۵

 مصر

۷۷٬۱۰۰٬۰۰۰[۱۲۳]

۹۰٪[۱۲۴]

سنی

شافعی

۶

 ترکیه

۷۱٬۵۱۷٬۱۰۰[۱۲۵]

۹۹٫۸٪[۱۲۶]

سنی

علوی/حنفی

۷

 ایران

۷۳٬۴۹۵٬۷۸۲[۱۲۷]

۹۸٪[۱۲۸]

شیعه/سنی

جعفری/حنفی

۸

 سودان

۳۹٬۳۷۹٬۳۵۸

۷۰٪[۱۲۹]

سنی

مالکی

۹

 الجزایر

۳۳٬۷۶۹٬۶۶۹[۱۳۰]

۹۹٪[۱۳۱]

سنی

مالکی

۱۰

 افغانستان

۳۲٬۷۳۸٬۳۷۶[۱۳۲]

۹۹٪[۱۳۳]

شیعه/سنی

جعفری/حنفی

۱۱

 مراکش

۳۳٬۷۲۳٬۴۱۸

۹۹٪[۱۳۴]

سنی

مالکی

۱۲

 عراق

۳۱٬۲۳۴٬۰۰۰[۸۴]

۹۷٪[۱۳۵]

شیعه/سنی

جعفری/حنفی

۱۳

 مالزی

۲۷٬۷۳۰٬۰۰۰[۱۳۶]

۶۰٫۴٪[۱۳۷]

سنی

شافعی

۱۴

 عربستان سعودی

۲۷٬۶۰۱٬۰۳۸[۱۳۸]

۱۰۰٪[۱][۱۳۹]

سنی

جعفری/حنبلی

۱۵

 ازبکستان

۲۷٬۳۷۲٬۰۰۰

۸۸٪[۱۴۰]

سنی

الحنفی